در ابتدا مجری در توضیحی راجعبه کتاب گفت: به عنوان فعال فرهنگی وقتی کتاب را خواندم خیلی جا خوردم، شخصیت خانم منصوره مقدسیان برایم جذاب بود. نکته شخصیتی خانم مقدسیان دو بعدی بودن او بود. برای همه کارهای تربیتی و ایده داشتند. یک کنشگر واقعی در همه مسائل بودند. علاقه او به کتاب یکی از ویژگیهای بارز این بانوی نمونه بود.
مرضیه حیدری، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت گفت: از نظر من خانم منصوره مقدسیان، بانوی تراز کتاب «خانهای برای همه» فقط یک مادر نمونه و یک الگو نیست، و با مطالعه این کتاب احساس کردم که در حال خواندن روایت یک شهر هستم نه یک فرد یا خانواده و بهنوعی تاریخ آن دوره از شهر مشهد از دریچه یک انسان روایت میشود. وسعت زندگی ایشان به قدری است که گویی تاریخی از یک شهر روایت میشود. همه شاخصها در این کتاب جمع شده است.
حیدری در توضیح شخصیت روایت شده در کتاب گفت: یکی از ویژگیهای بسیار بارز خانم مقدسیان که باعث جریانسازی در زمان خودش شده، شبکهسازی بود. بنده مبنای این شبکهسازی را در دو چیز میدانم؛ اول اینکه او بسیار دلسوز و مهربانی بوده و این مهربانی را بی دریغ و بیمنت پخش میکرده است و نکته دوم نیز نحوه ارتباط گرفتن ایشان با دیگر افراد بود به طوری که برای هر کسی یک نوع رفتار و برنامهای داشت. این بانو براساس ظرفیت هر فرد و با توجه به روحیات و نیازهای افراد با آنها ارتباط میگرفت. یکیاز ویژگیهای جذاب او این بوده که در عالمی که زندگی میکرده اجازه هدر رفتن چیزی را نمیداده است از یک بطری ساده گرفته تا آدمها. وجود چنین انسانهایی برای انتقال معنا بسیار مهم است مانند یک دانشگاه است که با شبکهسازی بهراحتی میتوانند داستانهای انسانیت را نسل به نسل منتقل کنند.
این پژوهشگر ادامه داد: همانطورکه در مقدمه کتاب هم به آن اشاره شده این است که خانم مقدسیان در نقشهای مختلف خیلی موثر عمل کرده که پررنگترین آنها نقش مادری است. برای فرزندانش فرصت مشاهده مهیا میکرد که همین امر باعث شد که حتی در زمانی که خودش در قید حیات نیست، فرزندانش با تصویر تربیتی که از مادرشان داشتند بتوانند به روایت داستان این کتاب بپردازند. اجازه میداده فرزندان مواجهه او را با اطراف ببینند مانند شکل ارتباط با همسر یا همسایه یا ...به تعداد این تعامل این فرصت برای فرزندان ایجاد میشد که ببینند و این رفتارها را داوری و درباره آنها اظهارنظر کنند. خانم مقدسیان ابتدا ظرف فرزندانش را بزرگ میکند و به آنها عزت و کرامت میدهد و روحشان را بزرگ و نگاهشان را وسیع میکند و در نهایت آنها را در انتخاب آزاد میگذارد. هر کدام از این کارها یک درس تربیتی است. برای آموزش هر مسئلهای از یک مصداق و رفتار زیبا استفاده میکرد.
حیدری گفت: احساس کردم «خانهای برای همه» جزو معدود کتابهایی است که در هر صفحه از آن با رویداد و داستان جدیدی از منظر تربیتی مواجه میشویم. چیزی که در همه ماجراهای کتاب مشترک بود این است که بچهها از کودکی میتوانستند راوی باشند و حتی تحلیل کنند فقط یک حس خوب نیست. وقتی رفتار مادر میدیدند یک هویت و شخصیتی را برای او قائل میشدند. خانم مقدسیان از دادن هیچگونه مسئولیتی به بچهها دریغ نداشت و حتی در انجام کار خیر و مهربانی کردن به دیگران هم آنها را دخیل میکرد. در هر فضایی چه هنری چه مذهبی از جنبهای خاص میتوان او را بررسی کرد.
مرضیه حیدری در پایان با اشاره به معرفی الگوهایی مانند خانم مقدسیان گفت: در حوزه معرفی زنان شاخص و موفق جای کار زیادی وجود دارد. حداقل میتوان برخی از این داستانها را در کتابهای درسی استفاده شود. چرا باید الگوی بینظیری مانند منصوره مقدسیان ناشناخته بماند؛ الگویی که نمیگذاشت هیچ مسئلهای مغفول بماند هیچ چیزی را در خود احتکار نمیکرد و هر چه بلد بود آموزش میداد. اگر این هنر را نداشته باشیم که فضای ساری و جاری زندگی و شخصیت ایشان را نشر دهیم، کمکاری و نابود کردن یک سرمایه ملی است. بهویژه در روزگار کنونی نیاز به شناخت این الگوها داریم.
فضهسادات حسینی فعال حوزه زنان با اشاره به نهضت روایت زن ایرانی گفت: این نهضت از سال ۱۴۰۱ در جشنواره عمار مورد توجه قرار گرفت که به شناسایی چند بانوی نمونه منجر شد. امثال خیرالنسا و چند مورد دیگر. در ادامه طی فراخوانی از علاقهمندان بهویژه نوجوانان برای شناسایی و روایت زندگی زنان شاخص دعوت شد. جشنواره عمار دراین حوزه اتفاق بزرگی را رقم زد. تولید آثار مستند و یا فیلم در کنار انتشار کتاب میتواند یک گام رو به جلو باشد.
وی افزود: در سن نوجوانی و جوانی که بچهها دنبال الگوی مناسب هستند ما موظف هستیم الگوی مناسب و موفق معرفی کنیم، زیرا متاسفانه در بسیاری از موارد الگوی بچهها، شخصیتهای تلویزیونی، سینمایی یا افراد معروف در فضای مجازی هستند و بچهها فکر میکنند اگر کسی میخواهد موفق باشد و پیشرفت کند، باید شبیه آن بازیگر یا شخصیت مجازی باشد. اینکه یکی یکی از دل کوچه پسکوچهها، الگوهای واقعی و موفق را شناسایی و معرفی کنیم، خیلی ارزشمند است. باید خوراکهای متنوع برای سلیقههای مختلف در دسترس قرار گیرد و زنان موفق را بهطور گسترده و از روشهای مختلف معرفی کرد. باید آنقدر این الگوها زیاد معرفی شوند که برای همه شناخته شده باشند.
این فعال حوزه زنان عنوان کرد: متاسفانه ما هر وقت خواستیم از زن موفق حرف بزنیم، کسی را معرفی کردیم که مادر نمونه برای چند فرزند، در عینحال یک کدبانو و همسر خوب و در جامعه یک فرد موفق مانند استاد دانشگاه و ... بوده است؛ یعنی یک زن دستنیافتنی و دور از دسترس. شاید خیلیها دوست دارند همه این ویژگیها را با هم داشته باشند، ولی ابزار و موقعیت لازم را در اختیار ندارند. معتقدم که به تعداد همه زنان الگو وجود دارد. هر شخصی در جایگاهی که نقش ایفا میکند مانند از کارمند، فعال اجتماعی، استاد دانشگاه، معلم، پزشک، مادر و ... میتواند یک زن موفق باشد.
وی افزود: در فراخوانی که برای دانشآموزان در زمینه شناسایی و معرفی زنان شاخص منتشر شد، بیشتر بچهها سراغ معلم، مادر یا مادربزرگ خود رفته بودند. همین کودک و نوجوان در ادامه میتواند دیدش را وسیعتر کرده و معیارهای دیگری را نیز مدنظر قرار دهد. از نتیجه این گرایش کودکان میتوان فهمید که چقدر دنیای او با دنیای معلم و مادرش گره خورده است و چقدر این انسانهای دستیافتنی میتوانند اثرگذار باشند. برای خود من هنوز معلم دوران کودکی ام یا مدیر مدرسهام در زندگیام نقش داشته اند. هر بانویی در هرجایی که هست در دنیای خودش اگر تأثیر گذار باشد قابل تقدیر است.
حسینی تصریح کرد: در دنیایی که فردگرایی ترویج میشود و جوری القا میکند که زندگی به سمتی میرود که کاری به هم نداشته باشیم حتی در خانواده هم انسانها نسبت به زندگی یکدیگر بیتفاوت شدهاند، زندگی امثال منصوره مقدسیان میتواند بسیار اثرگذار باشد.ما در دین چیزی به اسم امر به معروف داریم که نسبت به آدمهای اطرافم بیتفاوت نباشیم. ابتدا باید این افراد را بهعنوان گنجینههایی ارزشمند شناسایی و بعد آنها را به دیگران معرفی کنیم. این کار میتواند در یک بستر درست از یک محله شروع شود و در ادامه این الگوها در سطحی گستردهتر به شهر، کشور و حتی در وسعتی خارج از مرزهای کشور معرفی شوند. هرکدام به سهم خودمان باید گوشهای از کار را به عهده بگیریم و کمک کنیم به رسیدن به هدف غایی که ظهور است. قدمهای برداشته شده در ادامه مسیر میتواند اثرگذار باشد و با اصلاح مداوم آن به جلو حرکت کنیم.
مرضیه ذاکری؛ محقق و نویسنده کتاب با خواندن بخشهایی از کتاب صحبتهای خود را آغاز کرد و گفت: داستان نگارش این کتاب به سالهای ۹۳ برمیگردد که پروژه امور تربیتی در دفتر جبهه مطالعات انقلاب اسلامی شروع شد. در این پروژه با چند نفر از مربیهای پرورشی مدارس گفتوگوهایی صورت میگرفت. در همین رصد کردن معلمهای پرورشی با سعیده صدیقزاده آشنا شدم که مربی پرورشی در یک دبیرستان بود که از همان گفتوگوی نخست، مدام از خاص مادرش صحبت میشد. اولین جملهای که او درباره مادرش گفت این بود که «مادر من فقط مادرم نبود؛ معلم، راهنما و مربی من بود.» وی بیان کرد که مادرش متولد ۱۳۰۰ بوده، ولی با وجود شرایط اجتماعی آن دوره بهویژه برای زنان و دختران، مدرک ششم ابتدایی داشت که برای آن دوره خیلی مهم بود. میگفت مادرم با کتاب راه میرفت، آشپزی میکرد و حتی با کتاب میخوابید و در واقع زندگیاش با کتاب آمیخته بود. در آشپزخانه، اتاق و پذیرایی متناسب با فضای هر نقطه از خانه کتابخانهای کوچک داشت آن هم در زمانی که کسی کتابخانه شخصی نداشت و این سبک بیشتر برای علما و دانشمندان بود. این شیوه زندگی در دهههای ۲۰ و ۳۰ خیلی مهم بود.
این نویسنده افزود: پروسه نوشتن این کتاب چند سالی فاصله افتاد و در این مدت یکی از شاگردان خانم صدیقزاده، داوطلبانه یکسری داستانهای کوتاه را از زندگی منصوره مقدسیان روایت کرده بود. به دلیل محدودیتهای دوره شیوع کرونا، گروهی در فضای مجازی تشکیل شد و از همه نوهها خواستیم خاطراتشان را به اشتراک بگذارند که خاطرات شیرینی نقل شد و عکسهای جذابی به دستمان رسید.
ذاکری اضافه کرد: همانطور که فرزندان و نوهها بیان کردند، زندگی مادرجان جذابیتهای زیادی داشت که احساس کردیم باید حتما روایت شود، اما چیزی که خیلی برایم جالب بود این است که همه اینها جزو روال عادی زندگی منصوره مقدسیان بوده نه کارهایی مقطعی، نمایشی، هیجانی و یا از روی جوزدگی بلکه روتین عادی زندگی او بوده است. خانواده نگاهشان یک نگاه آموزشی بود و نمیخواستند صرفا یک داستان جذاب از زندگی این مادر باشد.
نظر شما