به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، این کتاب که خاطرات اسماعیل حسن‌زاده، رزمنده و خاطره‌نگار بوشهری را در جبهه‌های جنگ تحمیلی روایت می‌کند، در 127 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه به سفارش اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر راهی بازار کتاب شده است.
سرهنگ علیرضا غربیی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر در مقدمه این کتاب نوشته است: «هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ملت بزرگ ایران، بی‌شک از دوران طلایی و پرافتخار مردمان این مرز و بوم است که انعکاس هر کدام از حوادث آن می‌تواند چراغ راه و وسیله‌ای برای شناخت بیشتر آیندگان باشد. مگر نه اینکه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی فرمودند که «جنگ یک تصویر باشکوه، اما دودی در جلو چشم همه بود، باشکوه بود، با عظمت بود؛ اما مثل تابلویی در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه بکند، این کتاب‌ها آمده‌اند ریزه‌کاری این تابلو را کشانده‌اند و حالا انسان می‌تواند آن را از نزدیک ببیند.»
انتشار کتاب «نبرد جاویدان» که با قلم شیوای نویسنده توانا اسماعیل حسن‌زاده به رشته تحریر درآمده، گامی است در راستای نقش مردان و زنان در هشت سال دفاع مقدس، امری انکارناپذری و سرشار از ایثاری آگاهانه است؛ رزمندگانی که برای حفظ نظام جمهوری اسلامی با ایثارگری و فداکاری وصف‌ناپذیری برگ‌های زرینی در تاریخ رشادت‌های این مرز و بوم افزودند.
این کتاب و کتاب‌های دیگری که اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر در راستای وظایف خود منتشر کرده، پنجره‌های کوچک و گشوده رو به هشت سال دفاع مقدس، عشق و شهادت و با هدف آشنایی، نگهداری و حفظ آثار و دستاوردهای رزمندگان استان بوشهر است که به گواه این هشت‌سال، حضوری چشمگیر و کمنظیر در این عرصه داشته‌اند.»
در بخشی از این کتاب به قلم اسماعیل حسن‌زاده که از سن پانزده سالگی و نوجوانی پایش به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل باز شده، می‌خوانیم: «اواخر آبان 1361 به بسیج مرکزی برازجان رفتم و برای حضور در جبهه اعلام آمادگی کردم و مدارک خود را برای ثبت نام تحویل دادم. قرار شد روز یکم آذرماه به پادگان آموزشی اعزام شویم. آن روزها مرکز آموزش، پادگانی در کازرون بود. صبح یکم آذر خود را به برازجان رساندم و یکراست به بسیج مرکزی رفتم. مینی‌بوس‌های بسیاری برای اعزام بچه‌ها آماده بود. مسئول اعزام پرونده‌ها را آماده کرده بود و لیست اعزامی‌ها را در دست داشت.
نام‌ها را میخواند تا سوار شوند. هر کسی که سوار مینی‌بوس می‌شد، پرونده‌اش را هم به کناری می‌گذاشت تا همراه‌شان به مرکز آموزشی بفرستند. من و علی سلیمانی و احمد عرب از روستای‌مان با هم بودیم. نام‌مان را که خواندند، سوار مینی‌بوس شدیم و پس از پر شدن، مینی‌بوس‌ها به سوی کازرون حرکت کردند تا دالکی دشت بود و دشتستان. همه چیز تکراری. بعد از دالکی که وارد منطقۀ کوهستانی شدیم، طبیعت جلوه‌گاهی دیگر داشت...»
به گزارش ایبنا، کتاب «نبرد جاویدان» نوشته اسماعیل حسن‌زاده، نویسنده و خاطره‌نگار حوزه دفاع مقدس، تابستان 1402 به سفارش اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر از سوی نشر «پلاک عشق» با شمارگان 1000 نسخه راهی بازار کتاب شده است.
سرهنگ علیرضا غربیی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر در مقدمه این کتاب نوشته است: «هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ملت بزرگ ایران، بی‌شک از دوران طلایی و پرافتخار مردمان این مرز و بوم است که انعکاس هر کدام از حوادث آن می‌تواند چراغ راه و وسیله‌ای برای شناخت بیشتر آیندگان باشد. مگر نه اینکه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی فرمودند که «جنگ یک تصویر باشکوه، اما دودی در جلو چشم همه بود، باشکوه بود، با عظمت بود؛ اما مثل تابلویی در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه بکند، این کتاب‌ها آمده‌اند ریزه‌کاری این تابلو را کشانده‌اند و حالا انسان می‌تواند آن را از نزدیک ببیند.»
انتشار کتاب «نبرد جاویدان» که با قلم شیوای نویسنده توانا اسماعیل حسن‌زاده به رشته تحریر درآمده، گامی است در راستای نقش مردان و زنان در هشت سال دفاع مقدس، امری انکارناپذری و سرشار از ایثاری آگاهانه است؛ رزمندگانی که برای حفظ نظام جمهوری اسلامی با ایثارگری و فداکاری وصف‌ناپذیری برگ‌های زرینی در تاریخ رشادت‌های این مرز و بوم افزودند.
این کتاب و کتاب‌های دیگری که اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر در راستای وظایف خود منتشر کرده، پنجره‌های کوچک و گشوده رو به هشت سال دفاع مقدس، عشق و شهادت و با هدف آشنایی، نگهداری و حفظ آثار و دستاوردهای رزمندگان استان بوشهر است که به گواه این هشت‌سال، حضوری چشمگیر و کمنظیر در این عرصه داشته‌اند.»
در بخشی از این کتاب به قلم اسماعیل حسن‌زاده که از سن پانزده سالگی و نوجوانی پایش به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل باز شده، می‌خوانیم: «اواخر آبان 1361 به بسیج مرکزی برازجان رفتم و برای حضور در جبهه اعلام آمادگی کردم و مدارک خود را برای ثبت نام تحویل دادم. قرار شد روز یکم آذرماه به پادگان آموزشی اعزام شویم. آن روزها مرکز آموزش، پادگانی در کازرون بود. صبح یکم آذر خود را به برازجان رساندم و یکراست به بسیج مرکزی رفتم. مینی‌بوس‌های بسیاری برای اعزام بچه‌ها آماده بود. مسئول اعزام پرونده‌ها را آماده کرده بود و لیست اعزامی‌ها را در دست داشت.
نام‌ها را میخواند تا سوار شوند. هر کسی که سوار مینی‌بوس می‌شد، پرونده‌اش را هم به کناری می‌گذاشت تا همراه‌شان به مرکز آموزشی بفرستند. من و علی سلیمانی و احمد عرب از روستای‌مان با هم بودیم. نام‌مان را که خواندند، سوار مینی‌بوس شدیم و پس از پر شدن، مینی‌بوس‌ها به سوی کازرون حرکت کردند تا دالکی دشت بود و دشتستان. همه چیز تکراری. بعد از دالکی که وارد منطقۀ کوهستانی شدیم، طبیعت جلوه‌گاهی دیگر داشت...»
به گزارش ایبنا، کتاب «نبرد جاویدان» نوشته اسماعیل حسن‌زاده، نویسنده و خاطره‌نگار حوزه دفاع مقدس، تابستان 1402 به سفارش اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان بوشهر از سوی نشر «پلاک عشق» با شمارگان 1000 نسخه راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما