«تاریخ سیدالشهداء» در تکیه کتاب بررسی شد-1
عاشورا ظهور حقیقتی است که همه زمانها و مکانها را درنوردیده است
اسماعیل منصوریلاریجانی، استاد فلسفه گفت: یکی از بزرگترین مسئولیتهای یک محقق تاریخ این است که پیوند بزند حادثه را به زمان خودش. اگر با یک حادثه تاریخی ارتباطی منطقی و عقلی برقرار نکنیم آن حادثه در دل تاریخ میماند. هنر علی شریعتی آوردن عاشورا به متن زندگی مردم زمان خودش بود. به نظرم به شخصیتی که باید بزرگترین جایزه را درباره امام حسین(ع) داد، علی شریعتی است.
او افزود: عاشورا یک جریان فرامکانی و فرازمانی است، بعضی حوادث در زمان باقی میمانند اما بر زمان هستند. به عبارتی لامکانی و لازمانیاند؛ مثل نزول قرآن. نمیتوانیم بگوییم چون قرآن در قرن فلان نازل شده، پس کتاب تاریخی است و متعلق به تاریخ. هرچند هر پدیدهای در عالم یک نزول زمانی دارد و نزولی هم بر زمان. ما به لحاظ جسم خودمان در زمان هستیم؛ در سالی به دنیا آمدیم و در سالی هم از دنیا میرویم، اما به لحاظ روح و حقیقت ما فرازمانی و مکانی هستیم.
این استاد فلسفه بیان کرد: لذا معنای کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا، این است که به لحاظ زمان در سال 61 هجری روی داد اما به لحاظ ماهیت و فضیلت و پیامی که در آن نهفته است، همه زمانها و مکانها را درنوردیده است. بنابراین چنین نکتهای باید در کتابی که درباره عاشوراست، رعایت شود. عاشورا، واقعه نیست؛ تراژدی و حادثه هم نیست بلکه ظهور یک حقیقت است. لذا حقیقت هیچ وقت در زمان و مکان محدود نمیشود.
امام حسین(ع) فقط به روز عاشورا خلاصه نمیشود
اسماعیل منصوریلاریجانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ویژگی کتاب گفت: اگر کتاب «تاریخ سیدالشهداء» را در زمان خودش بررسی کنیم، خیلی کتاب خوبی است. برای اینکه کمتر کتابی در مقتلها را مشاهده کردیم که به فضائل اهل بیت بپردازد. عیسی صفائی حائری، مولف کتاب ابتدا به فضائل امام حسین اشاره میکند که خیلی خوب است. مردم به ویژه در این چند دهه که ما هستیم فقط امام حسین(ع) خلاصه شد به روز عاشورا! به شکلی که عاشورا را هم تبدیل به یک حادثه مناسبتی کردند.
او ادامه داد: به نظرم این رویه ظلم به امام حسین(ع) است و همه اهلبیت! به قول افلاطون فضیلتها همیشه فرای زمانها و مکانها، منشها و ملیتها پرواز میکند به طوری که فضیلت را اساس عدالت، شجاعت و عفت برمیشمرد. لذا خیلی خوب است که در این کتاب ابتدا به فضائل امام پرداخته شده و آنچه به لحاظ زمان به آن محتاجتریم آن را پررنگ کنیم.
این عرفانپژوه اظهار کرد: امروز اگر از برخی محققان بپرسیم درباره حضرت ابوالفضل چه میدانید؟ شاید تنها به این موضوع اشاره کنند که ایشان برای امام حسین(ع) آب آورد و فریاد زد حسین تشنه است! بیش از این نمیدانند. در حالی که فضائل سقای کربلا فراتر از آب آوردن برای سیدالشهداء است اما به آن پرداخته نشده است. درباره حضرت زینب(س) هم همین طور. درباره ایشان سه خطبه هست؛ یکی در کوفه، دیگری در مجلس عبیدالله بن زیاد و سومی هم در مجلس یزید. این سه خطبه منشور تبلیغات حسینی است.
درباره فضیلت عاشورا چقدر کار کردیم؟
اسماعیل منصوری لاریجانی گفت: فردی که سه خطبه حضرت زینب(س) را بخواند و بشناسد و تحلیل کند، با مبانی تبلیغات عاشورا آشنایی پیدا کرده است اما ما در این ایام چهقدر از حضرت زینب(س) صحبت میکنیم؟ چه قدر این خطبهها را دختران ما شنیدند؟ چرا اینها واحد درسی نشده است؟! در نظامی که امام خمینی(ره) فرمود: انقلاب اسلامی پرتوی از عاشوراست. عاشورا چهقدر بزرگ است که انقلاب اسلامی با همه عظمتش پرتوی از آن است. اما ما درباره فضیلت عاشورا کار نکردیم.
او ادامه داد: ما درباره هر حادثه معیار باید تحلیل آن را بدانیم. مهمترین معیار تحلیل یک رویداد متنشناسی است. در کتابها این متن را به سه قسم تقسیم کردند؛ متن علمی، متن تاریخی و متن تحلیلی. متن علمی جوشیده از ذوق، سلیقه، دانش و توانمندیهای مؤلف است. متن تاریخی اما اصالتا با کسانی است که حادثه را به وجود آوردند. ما معمولا سختترین متنها را متن فلسفی میدانیم در حالی که نوشتن متن تاریخی بسیار دشوارتر است. ما سادهترین کتابها را کتب تاریخی میپنداریم در حالی که برعکس است. نوشتن متن تاریخی دشوارتر است. چون فردی که آنرا مینویسد در دادههای تحقیق حتی در مولفهها ممکن است مدخلیت نداشته باشد.
مجری برنامه «معرفت» عنوان کرد: صفائی حائری وقتی کتاب «تاریخ سیدالشهداء» را تألیف میکند باید دریابد که اغراض دو جناح مخالف و موافق قیام کربلا (حضرت امام حسین(ع) و یزید) چیست؟ مؤلف در کتاب به غرض و هدف سیدالشهداء اشاره کرده است. امام حسین(ع) برای امر معروف و نهی از منکر از مدینه خارج شد و قصد بیعت با یزید را نداشت در حالی که یزید سفت و سخت به دنبال بیعت گرفتن از امام بود. لذا محققی که متن تاریخی مینویسد باید به آن دقت ویژه داشته باشد.
اسماعیل منصوریلاریجانی گفت: نکته دوم بستر تاریخی رویداد است که مؤلف به خوبی به آن ورود پیدا کرده است و از زمان معاویه شروع کرده و ریشههای عاشورا را هر چند اجمالا اما به آن توجه کرده است. معیار دیگر ما در تحلیل بررسی نظر دیگران درباره یک واقعه است که مؤلف به این نکته هم ورود خوبی داشته است. نکته دیگری که اهمیت زیادی دارد پیوند حادثه با زمان است.
کتابی که ارادات واقعی به امام حسین(ع) را نشان میدهد
او افزود: یکی از بزرگترین مسئولیتهای یک محقق تاریخ این است که پیوند بزند حادثه را به زمان خودش. اگر با یک حادثه تاریخی ارتباطی منطقی و عقلی برقرار نکنیم آن حادثه در دل تاریخ میماند. هنر علی شریعتی آوردن عاشورا به متن زندگی مردم زمان خودش بود. به نظرم به شخصیتی که باید بزرگترین جایزه را درباره امام حسین(ع) داد، علی شریعتی است. سال 62 روز تاسوعا علی شریعتی در حسینیه ارشاد درباره شهادت امام حسین(ع) صحبت کرد و روز عاشورا درباره حضرت زینب(س).
این استاد فلسفه بیان کرد: آن روزها شاهد بودم که علی شریعتی در داخل حسینیه میخواند جمعیت از داخل، بیرون تا نزدیکی مسجد قبا همه گریه میکردند. شریعتی نوحهسرایی نمیکرد، بلکه متنی که درباره امام حسین(ع) داشت، آنرا میخواند که این متن بعدا تبدیل به کتاب «حسین وارث آدم» شد. او آنچنان عاشورا را به شرایط زمان ما پیوند داده بود که همه تصور میکردند در ظهر عاشورا قرار دارند. این هنر است یک مداح، شاعر و سخنران که مردم را در متن حادثه قرار دهد.
اسماعیل منصوریلاریجانی گفت: امروز درباره عاشورا صحبت میکنیم اما از بسیاری کتابهایی که درباره این قیام نوشته شده است، غافل هستیم؛ کتابهایی که حتی نام مؤلف، دو سطر از آن یا جلدش در این دو ماه عزاداری برای امام حسین(ع) مطرح نمیشود! این کار خوبی است که در چنین روزهایی از کتابهای تألیف شده درباره قیام کربلا یاد کنیم. به یاد بیاوریم که برخی از محققان و مولفان در چه شرایطی از عاشورا نوشتند. زمانی که صفایی حائری کتاب «تاریخ سیدالشهداء» را نوشت چه کسی او را حمایت کرد؟ هیچکس. لذا نوشتن چنین کتبی یعنی ارادات واقعی به امام حسین(ع).
نظر شما