گیلان در جنبش مشروطیت به روایت کتاب «انقلاب اسلامی در گیلان»؛
گیلان، پایگاه آزادیخواهان و پیشگامان انقلاب مشروطه/ وضعیت آشفته و نابسامان گیلان در زمان مشروطه
هر چند انقلاب مشروطه از گیلان آغاز نشد، اما مردم آن در به ثمر رساندن آن نقش تاثیرگذاری داشتهاند. دو استان آذربایجان و گیلان پایگاه آزادیخواهان و پیشگامان انقلاب مشروطه بودند.
ملکزاده نیز نقش گیلان در جنبش مشروطه را شاخص و کلیدی میداند. او گیلانیان را مردمانی میداند که کمتر گرفتار قیودات و خرافات بودهاند. مردم گیلان همچنین از دیرباز بهواسطه روابط تجاری با روسیه و قفقاز و مسافرت به آن نواحی تا حدی از افکار نوین آگاهی داشتند. بنابراین آنها با وقوع انقلاب مشروطه با آغوش باز آن را پذیرفتند. ملکزاده احساسات مردم گیلان را برخلاف برخی از شهرستانهای دیگر، مصنوعی و تصنعی نمیداند: «انقلاب رشت مقام مهمی در برقراری حکومت ملی و مشروطیت ایران دارد که درخور دقت و مطالعه دقیق است.
مردم گیلان، مخصوصا ساکنان رشت و بندرانزلی پیش از سایر نقاط کشور استعداد قبول رژیم نو و مشروطیت را داشتند. علت اساسی این استعداد بیشتر از این حقیقت سرچشمه میگیرد که گیلانیها کمتر از سایر مردم ایران گرفتار قیودات و خرافات بودند و کمتر مرض ریاکاری و سالوسی در آنها دیده میشد. به همین علل، همین که انقلاب مشروطیت در تهران ظهور کرد، مردم رشت و بندرانزلی بدون درنگ و تردید آن نهضت را با آغوش باز استقبال کردند و خود را طرفدار مشروطیت اعلام کردند.
مردم گیلان از همان ابتدا با نهضت مشروطه همراه شدند و با اعتراضها، شورشها و اعتصابهای خود، نیروهای دولتی را به شدت در تنگنا قرار دادند. علاقه و تکاپوی مردم گیلان در انقلاب مشروطه ریشههای تاریخی دارد. نیاکان آنها همواره در طول تاریخ استبدادستیز بودهاند و با استقلال و آزادی زندگی کرده بودند. اوضاع گیلان در زمان انقلاب مشروطه بسیار آشفته و نابسامان بود و این مسئله آنان را برانگیخت تا خود را از دست استبداد و اختناق نجات دهند.
با تحصن مردم تهران در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) و سپس قم در اعتراض به عملکرد عینالدوله، مردم رشت نیز در اعتراض به اقدامات ستمگرانه وزیراکرم، حاکم گیلان و همچنین همدردی با مردم تهران، در بقعه خواهر امام در رشت و کنسولگری انگلیس تحصن کردند. انجمنها و تشکلهای سیاسی که در این زمان به صورت مخفی در گیلان به فعالیت میپرداختند، با غنیمت شمردن این فرصت و با پیوستن به بستنشینان، مردم را علیه حکومت مطلقه قاجارها تحریک و تشویق میکردند.
بعد از صادر شدن فرمان مشروطه از سوی مظفرالدینشاه در 14 جمادیالثانی 1324 ه.ق (14 مرداد 1285 ه.ش) مردم گیلان همچنان به تحصن خود ادامه دادند و با ارسال تلگرافی به تهران خواستار صدور دستخط آزادی و فرمان مشروطیت شدند. فریدون آدمیت در این باره مینویسد: «از نشانههای فکری مترقی آزادیخواهان رشت اینکه در اوان تکوین نهضت ملی که هنوز عنوان «مشروطیت» در میان اهالی ولایات رواج نگرفته بود، مشروطهخواهان آن شهر هدف سیاسی مشخصی داشتند و در عرضحال خود خواستار «دستخط آزادی و مشروطیت» شدند»
سرانجام بستنشینان گیلانی در کنسولگری انگلیس در رشت با صدور فرمان مشروطه و با سر دادن شعارهایی چون زنده باد مشروطه و نابود باد استبداد، از آنجا خارج شدند و به منازل خود بازگشتند. مظفرالدینشاه پنج ماه بعد از صدور فرمان مشروطه درگذشت. محمدعلیشاه، پسر و جانشین او بلافاصله پس از نشستن بر تخت قدرت با انتخاب امینالسلطان به عنوان صدراعظم به مخالفت با مشروطه برخاست. انتخاب امینالسلطان با مخالفت مشروطهخواهان مواجه شد. هنگامی که امینالسلطان از راه انزلی قصد ورود به کشور را داشت، هزاران نفر از مردم رشت و انزلی با برپایی تظاهرات از ورود او به گیلان جلوگیری کردند. این مسئله سرانجام با وساطت محمدولیخان تنکابنی، حاکم گیلان حل شد و امینالسلطان راهی پایتخت شد.
کسروی درباره قیام مردم گیلان در این زمان چنین مینویسد: «این است چون محمدعلی میرزا به باغشاه گریخته، با مجلس بنیاد نبرد گذاشت، در آن دو سه هفته رشتیان نیز از جانودل به یاری مجلس برخاستند و آواز به آواز تبریزیان انداخته، پیشنهاد برکنار کردن محمدعلی میرزا را از تاج و تخت به همه جا رسانیدند و کار به آنجا رسید که بازار را بسته و آماده جنگ ایستادند». سه روز پس از کودتای محمدعلیشاه و به توپ بستن مجلس، مردم گیلان از وقایع تهران با خبر شدند و بلافاصله به جنب و جوش افتادند و با نیروهای دولتی به زد و خورد پرداختند. پس از این حوادث محمدعلیشاه برای سرکوب مشروطهخواهان گیلانی، ظهیرالدوله را از حکومت گیلان برکنار و یکی از مستبدان معروف آن زمان یعنی آقابالاخان سردارافخم را به حکومت گیلان منصوب کرد. او با کمک قوای روس و همچنین خانهای منطقه با شدت هر چه تمام به سرکوب آزادیخواهان و مشروطهخواهان گیلانی پرداخت.
نظر شما