جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۶
کتاب «من طبیعت هستم» تصویر جامع از جهان‌بینی هنری جکسون پولاک

امروز ۲۰مرداد مصادف با ۱۱اوت، شصت‌وهفتمین سالگرد درگذشت جکسون پولاک، نقاش معروف آمریکایی و از پیش‌گامان جنبش نقاشی انتزاعی است.

به گزارش خ​​​​برنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروز ۲۰مرداد مصادف با ۱۱اوت، شصت‌وهفتمین سالگرد درگذشت جکسون پولاک، نقاش معروف آمریکایی و از پیش‌گامان جنبش نقاشی انتزاعی است. پولاک بیشتر در راستای سبک منحصربه‌فردش با نام «نقاشی قطره‌ای» شناخته شده است؛ سبکی که در آن بوم را بر زمین می‌نهاد و با پاشیدن رنگ بر روی آن، اثر هنری می‌آفرید. او یکی از پرسروصداترین هنرمندان قرن بیستمی و از جمله معدود نقاشانی است که در طول حیاتش از شهرت قابل‌ توجهی برخوردار بود.
 
گران‌قیمت‌ترین تابلوی این هنرمند بزرگ اکنون در موزۀ هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌شود. این اثر که «نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی» (Mural on Indian red ground) نام دارد، یکی از نقاشی‌های معروف پولاک، با تکنیک رنگ‌روغن در سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی است. این نقاشی گران‌بهاترین اثر این موزه و به گمانی، باارزش‌ترین اثر پولاک در جهان است که آخرین بار چیزی حدود ۲۵۰میلیون دلار ارزش‌گذاری شده است.
 
​​​​​​           نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی، جکسون پولاک 1950، رنگ‌روغن، 183× 244، موزۀ هنرهای معاصر تهران
 
در ادامه برای آشنایی بیشتر با این هنرمند و سبک هنری‌اش، نگاهی اجمالی خواهیم داشت به دو کتاب تاریخ هنر نوشتۀ معروف ارنست گامبریچ و من طبیعت هستم؛ جکسون پولاک اثر پپ کارمل که به‌تازگی به فارسی ترجمه شده است.
ارنست گامبریچ در کتاب تاریخ هنرش که یکی از جامع‌ترین و مشهورترین کتب تاریخ هنر در جهان است، در فصل آخر تحت عنوان «تاریخ بی‌انتها» در مورد جکسون پولاک این‌چنین می‌نویسد:
«در دنیای غرب جنبه‌ای از نقاشی وجود داشت که همچنان نامکشوف به نظر می‌رسید و آن نفس کارکردن با رنگ، فارغ از هرگونه انگیزه یا هدف دیگر بود. در زبان فرانسه این تمرکز برخط یا لکۀ قلم تاشیسم یا رنگ‌افشانی خوانده می‌شود که از کلمۀ tache به معنی لکه ساخته شده است. ولی جکسون پولاک (۱۹۱۲تا۱۹۵۶)، نقاش آمریکایی با شیوه‌های بدیع رنگ‌ورزی خود توجه‌برانگیز شد. پولاک تحت تأثیر سوررئالیسم قرار گرفته بود ولی به‌تدریج برای طبع‌آزمایی در هنر آبستره، خود را از آن صور خیالی غریبی که بر نقاشی‌هایش سایه افکنده بود، فارغ ساخت. ازآنجاکه از شیوه‌های سنتی کلافه شده بود، بوم خود را بر زمین نهاد و شروع به چکاندن و افشاندن و ریختن رنگ بر روی آن کرد تا بدین وسیله آرایش‌های شگرفی را به وجود آورد.»
          

 
گامبریچ ضمن بیان اینکه احتمالاً پولاک خاطره‌ای از نقاشان چینی در ذهن داشته است که این شیوه‌های غیرمتعارف را به کار می‌بردند، در مورد سبک نوین او می‌نویسد: «آن گوریدگی و گره‌خوردگی که از این حرکت ناشی می‌شود به دو معیار متضاد قرن بیستم پاسخ می‌گوید: یکی تمایل به سادگی و خودانگیختگی کودک‌وار است که خاطرۀ خط‌خطی کردن‌های بچگانه را در دوره حتی پیش از شروع به تصویرسازی‌های ذهنی زنده می‌کند؛ و در قطب متضاد، آن علاقه متعالی به مسائل «نقاشی ناب». بنابراین پولاک به‌عنوان یکی از مبتکران سبک نوین «نقاشی اطواری» یا «اکسپرسیونیسم انتزاعی» اعتبار و شهرت یافته است.»
 
در نظر پولاک برای آفرینش هنری، نباید از پیش تامل کرد؛ بلکه اثر هنری باید با غلیان و جوششی ناگهانی و خودبه‌خود آفریده شود. ارنست گامبریچ معتقد است در شکل‌گیری ایده‌های پولاک، عرفان «ذن بودیسم» چندان بی‌تأثیر نبوده است. چنانچه یکی از مهم‌ترین حکمت‌های عرفان ذن این است که هیچ‌کس نمی‌تواند به اشراق نائل آید مگر آنکه از بند عادت تفکر عقلی برهد. پولاک نیز حین آفرینش، خویش را از هر قید و بندی رها می‌سازد.
پپ کارمل، نویسنده، پژوهشگر و استاد تاریخ هنر دانشگاه نیویورک، در کتاب من طبیعت هستم مجموعه‌ای‌ از نوشته‌ها را در معرفی این نقاش بزرگ، به‌همراه گزیده‌ای از نقل‌قول‌هایش و چند گفت‌وگو با او و درباره او گردآوری کرده است. این اثر که تصویر جامعی از جکسون پولاک و جهان‌بینی هنری او را به مخاطب ارائه می‌دهد، به‌تازگی توسط علی قنبری ترجمه شده و انتشارات رایبد آن را منتشر کرده است.
 
در این کتاب، پولاک به‌عنوان یکی از پیش‌گامان جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی چنین معرفی می‌شود: «او با شیوه کاملاً انتزاعی‌اش، خود را از محدودیت‌های سه‌پایه نقاشی و عمود قرار دادن بوم آزاد کرد. در تکنیک پولاک، رنگ فی‌البداهه روی بوم می‌چکد - نقاشی کنشی - و نقاش در استفاده از رنگ برای خلق هنرش دقتی به خرج نمی‌دهد؛ بلکه آن را کاملاً زندگی می‌کند. نقاشی به سیاق پولاک، خلق اثر با تمام بدن است، به‌ گونه‌ای که هنرمند در حین رقصیدن در فرایند گم شده و اجازه می‌دهد نقاشی تقریباً خودش را خلق کند! برخلاف نظر عده‌ای، بسیاری جکسون پولاک را بزرگ‌ترین هنرمند زمانه خود می‌دانند و متفق‌القول‌اند که پولاک یکی از پرسروصداترین هنرمندان قرن بیستم بود که هنر مدرن پیش‌ و پس از او، معنای دیگری یافت.» 
 
تأثیر پولاک در تاریخ نقاشی آن‌چنان مشهود است که همواره توجه پژوهشگران و تاریخ‌نگاران هنر را به خود واداشته است. چنانچه مشاهده شد ارنست گامبریچ در دهه ۵۰ میلادی تصویری دقیق از پولاک در یکی از مهم‌ترین و پرخواستارترین کتب تاریخ هنری ارائه می‌دهد. پژوهش در باب ایده‌ها و آثار پولاک در میان پژوهشگران معاصر نیز همچنان جریان دارد؛ چنانچه پاپ کارمل را به نگارش اثری مستقل در باب هنر او واداشته است. 
 
پولاک حتی در طول حیاتش نیز از شهرت زیادی برخوردارد بود. معروف‌ترین نقاشی‌های او در سبک قطره‌چکانی بین سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰ آفریده شدند. او پس از انتشار مصاحبه‌ای در سال ۱۹۴۹ درمجلۀ life به نقطۀ اوج شهرت خود رسید؛ اما این شهرت در نهایت موجب سرخوردگی‌اش شد. چندی پس از انتشار این مصاحبه با عنوان «آیا پولاک بزرگ‌ترین نقاش حال حاضر در ایالات متحده است؟» او به‌طور غیرمنتظره‌ای سبک قطره‌چکانی را رها کرد. این هنرمند پرآوازه تنها چند سال بعد از مشهور شدنش در ۱۱آگوست۱۹۵۶ درست در فاصلۀ یک‌مایلی از خانه‌اش در یک سانحۀ رانندگی جان خود را از دست داد. شاید اگر این حادثۀ رانندگی در ۴۴سالگی‌اش رخ نمی‌داد، آثاری بیشتر با خلاقیت‌هایی افزون در دنیای هنر از این نقاش بزرگ و پرسروصدا به جا می‌ماند.
سنگ مزار پولاک، نیویورک
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها