«سید آسایشگاه ۱۵» روایت بیست و پنج ماه اسارت آزاده جانباز سید میرجلال ستارهدار است که در اردوگاههای تکریت در اسارت نیروهای حزب بعث بود. این کتاب به قلم ساسان ناطق در ۲۱۶ صفحه نگاشته شده و انتشارات سوره مهر آن را روانه بازار کتاب کرده است.
برای من بهعنوان نگارنده این سطور، خاطرات آزادگان از خاطرات رزمندگانی که در خط مقدم یا پشت جبهه بودند جذابیت بیشتری دارد. روایت حکایت بددلی و خباثتی که سربازان صدامی علیه اسرای ایرانی به کار میگرفتند از تک و پاتکی که در خاکریزهای سوسنگرد و شلمچه جریان داشت، جذابتر و خواندنیتر است. چراکه این خاطرات تاریخ جنگ را از رویارویی مستقیم با عراقیانی روایت میکند که از هیچ کینه و عداوتی علیه اسرای خود دریغ نکردند.
چند فصل آغازین کتاب آن از دی ماهی ۵۷ و آخرین روزهای سلطنت پهلوی آغاز میشود و مبارزات و مشاهدات سید را از روزهای پایانی انقلاب تا چند ماه پس از آن را رواتی میکند. پس از آن به روایت روزهای آغازین جنگ و اشتیاق مردم برای دفاع از خاک میهن را روایت میکند.
سید جلال ستارهدار در فصلهای چهار و پنح و شش از نحوه درگیری با نیروهای بعثی، چگونگی اسارت و روزهای اسارت در اردوگاههای صدامیون روایت میکند. وی در آخرین فصل کتاب از تب و تابی که اردوگاه برای آزادی و شوق آغوش گرم میهن تجربه میکند میگوید. سید جلال ستارهدان از محبوبین اردوگاههایی بود که در آنجا حضور داشت. طبع بلند و سعه صدر او میان اسرا و زندانبانان معرو ف بود. طوری که با پافشاری و پیگیریهای او به اسرا تعدادی مهر و قرآن داده شد.
نکته جذابی که این کتاب و دیگر آثار ادبیات اسارت دارد، شرح رفتار سربازان صدام با اسرای ایرانی است. اینکه برخی از سربازان حزب بعث مدارای بیشتری با اسرای ایرانی داشتند و حتی گاهی مخفیانه دست یاری خود را برای اسرا دراز میکردند از نکاتی است که خواننده را هنگام مطالعه کتاب دلگرم میکند. دلگرم از این زاویه که میزان شکنجه و فشاری که اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق متحمل میشدند به قدری بود که حتی برای خواندن این خاطرات هم مخاطب دچار پریشانی میشد. اما با ذکر یاری و اندک لبخندی از سرباز دشمن شاید خیال مخاطب اندکی راحت میشد که قهرمان وطنش در طول روزهای اسارت ثانیهای به آسایش گذرانده باشد.
ساسان ناطق این کتاب را از زبان اول شخص مفرد روایت میکند. متن روان و گیرایی که ادبیات کتاب دارد، مخاطب را مجاب میکند که این کتاب ۲۱۶ صفحهای را بدون فوت وقت بخواند. البته کششی که موضوع کتاب دارد هم بیتاثیر نیست. نویسنده در بخشهایی ازکتاب برای تکمیل اطلاعات خود از خاطرات دیگر همراهان سید جلال و اسرا هم استفاده میکند.
نوشتن از خاطرات آزادگان و حفظ موقعیت ادبیات اسارت کمتر میان آثار مرتبط با دفاع مقدس دیده شده است. به جز چند کتابی که همه از آن مطلع هستیم و تبلیغات بسیاری برای دیده شدن این آثار شده است، آثار ارزشمند دیگری هم در حوزه ادبیات اسارت دیده میشود. این آثار تاریخ ارزنده بخش مهمی از جنگ را روایت میکند. جنگی که بیشتر به حماسه و مجاهدتهای رزمندگان، شهدا و جانبازان میپردازد. البته که این روایت به حق است اما نباید از ایثاری که آزادگان در حفظ خاک و میهن خود روا داشتند غافل شویم. آثار مرتبط به خاطرات اسرا و آزادگان در هر مقام و مرتبهای ارزشمند است. این خاطرات باید دهان به دهان به نسلهای آینده منتقل شود. کتاب سید آسایشگاه ۱۵، نمونهای از این آثار است که خواندن آن به علاقهمندان ادبیات اسارت و تاریخ جنگ توصیه میشود.
ناطق در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «علاقه من به عنوان یک خواننده، به دیدن و شنیدن زوایای مغفول مانده و روایت نشده از رفتار عراقیها، در برخودر با اسرای ایرانی باعث شد تا پس از آزاده شهید محمود امینپور-که خاطراتش در کتاب آوازهای نخوانده چاپ شد- به سراغ سید بروم. او را از طریق مصاحبههای قبل و فهرستی که از آزادگان و رزمندگان برای خودم تهیه کرده بودم میشناختم.... نکته جالبی که پس از صحبت با دوستان و همرزمان، او فهمیدم این بود که آنها، هنوز آقای ستارهدار را سید خطاب میکردند و هنوز او را دوست داشتند.»
نظر شما