در ششمین کنگره ملی تاریخدانان ایران (صنعت و صنعتگران) بیان شد؛
شعبانی: اشراقی عاشق تدریس تاریخ بود/ خیراندیش: تکمیل همایون غیرتمندی خاصی نسبت به تاریخ ملی نشان میداد
رضا شعبانی، استاد پیشکوت تاریخ در نکوداشت احسان اشراقی و ناصر تکمیل همایون در حاشیه «ششمین کنگره ملی تاریخدانان ایران (صنعت و صنعتگران) گفت: اشراقی در موقع در دبیرستان هدف درس تاریخ میداد. به واقع بدون هیچ مداهنه من از تدریس تاریخ از سوی اشراقی لذت بردم. او را دیدم که چه فرد موجهی است و چه خوب با درس تاریخ بچههای کلاس را جذب میکند. من آن موقع در برگه ارزیابی از تدریس او نوشتم؛ دبیری کارآمد و بسیار ارزنده.
او افزود: من بعد از انقلاب نخستین مدیر گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس بودم و آنچا به دانشجویان گفتم اگر قرار است دبیر شوید و تاریخ را به دانشآموزان تدریس کنید، باید سر کلاس شما بیایم و تدریس شما را مشاهده کنم و بر آن صحه بگذارم. من به کار معلمی ایمان دارم و این کار را در آن زمان با مرحوم اشراقی هم کردم که آن موقع در دبیرستان هدف درس تاریخ میداد. به واقع بدون هیچ مداهنه من از تدریس تاریخ از سوی اشراقی لذت بردم. آن موقع که در دبیرستان درس میداد، هنوز فوق لیسانس نگرفته بود اما دیدم چه فرد موجهی است و چه خوب با درس تاریخ بچههای کلاس را جذب میکند. آن موقع دو مدرسه در تهران آوازه داشت؛ یکی مدرسه البرز و دیگری هدف. اما البرز کجا و مدرسه هدف کجا.
این استاد گروه تاریخ بیان کرد: من آن موقع در برگهای نوشتم؛ دبیری کارآمد و بسیار ارزنده. این موضوع گذشت و بعد از انقلاب 19 شغل به من محول شد و مانند یک زنبور کارگر بدون چشمداشت مالی هر کاری که از دستم برمیآمد، انجام دادم و با سربلندی نوکری ملت را کردم و به تاریخ خدمت. به هر حال وقتی انقلاب فرهنگی شد تعداد زیادی استادان تاریخ دانشگاهها به ما معرفی شد و من را به عنوان مدیر گروه تاریخ ستاد انقلاب فرهنگی که در این سمت سروکار من با 4500 استادی شد که وقتی دانشگاه تعطیل شد، در خدمت آنها بودم و هر کس را برای کاری معرفی و احسان اشراقی هم در میان همین استادان بود که آن موقع کتاب «سفرنامه ایران در 1839 - 1840 میلادی: سفارت فوق العاده کنت دو سرسی» را در دست چاپ داشت که آنرا برایش منتشر کردم.
رضا شعبانی گفت: من با سیاست هیچ میانهای نداشتم علیرغم اینکه با چهرههای زیادی مصاحبت برقرار کردم در زمانی که مدیر گروه تاریخ ستاد انقلاب فرهنگی شدم استادان زیادی در فهرست بودند که سابقه سیاسی داشتند و من از آنها قول میگرفتم که فعالیت سیاسی را کنار بگذارند و تنها به پژوهش و تحقیق در تاریخ بپردازند و برای آنها کاری مهیا میکردم. در میان هیچ استاد تاریخی را کنار نگذاشتم و با همه مدارا کردم. یادم هست سال 62 بود که مرحوم دکتر فیروز حریرچی، استاد دانشگاه تهران به من گفت: پرونده احسان اشراقی برای استادی مطرح است، چه کنیم؟
او ادامه داد: من واقعا خوشحالم که در آن مقطع سهمی در استادی احسان اشراقی در گروه تاریخ دانشگاه تهران داشتم. وقتی هم دانشگاه آزاد تاسیس شد، جزو افتخاراتم بود که تمام بزرگان گروه تاریخ از جمله محمد جواد مشکور، عباس زریاب خویی، اسماعیل رضوانی و ... همه را دعوت کردم و دست آنها را بوسیدم تا در آنجا تدریس کنند.
چه کسانی مکتب چشمانداز را در دانش جغرافیا پایهگذاری کردند؟
عبدالرسول خیراندیش، استاد گروه تاریخ دانشگاه شیراز درباره ناصر تکمیل همایون گفت: او به سمت علوم اجتماعی رفت اما در زمانی که او علوم اجتماعی را در فرانسه آموخت، پیروان مکتب آنال در حال قوت گرفتن بودند و جغرافیا دچار تحول عمدهای شد و در آن مکتب چشمانداز را در دانش جغرافیا پایهگذاری کردند. این مکتب جغرافیانگاری بسیار پیشرو بود که بر سه عامل مبتنی بود؛ زمین، انسان و تکنولوژی. به عبارتی وقتی فرانسویها از مکتب چشمانداز در جغرافیا صحبت میکنند، هر سه این عوامل را با هم میبینند که این خصیصه یک جنبه دینامیک بسیار قوی به بحثها میداد.
او ادامه داد: ناصر تکمیلهمایون علاوه بر اینکه در تاریخ دوره قاجار را بررسی کرده و در علوم اجتماعی علم اندوخته بود، از مکتب چشمانداز آنالیستها تاثیر پذیرفته بود و دقیقا در تحقیقاتی که انجام میداد، جغرافیا برایش بسیار اهمیت داشت، همچنانکه تاریخ و مسائل اجتماعی به او کمک کرده بود به همین لحاظ کارهای پژوهشی که میکرد هم جنبه اجتماعی داشت هم تاریخ با رویکردهای قوی جغرافیایی.
استاد تاریخ دانشگاه شیراز بیان کرد: در دورهای که احسان اشراقی و ناصر تکمیل همایون، این دو پرورندگان شهر قزوین زیست کردند، با علم زمان خودشان جلو آمدند و شاگردان بسیاری را پرورش دادند. به خاطر بیاوریم که اشراقی صرفنظر از اینکه تمام عمرش را در دانشگاه تهران بود، در یک دوره سخت گروه تاریخ دانشگاه را اداره کرد و ایستادگیاش را در برابر بعضی مسائل به عنوان دانشجویی که در گروه رفت و آمد داشت، از نزدیک میدیدم. به همین نحو ناصر تکمیل همایون که علاقهای به سیاست داشت، در همان حال غیرتمندی خاصی نسبت به تاریخ ملی خودش نشان میداد. این خصیصه را در بحثهایی که از زبانش درباره تاریخ ایران در دوره مغول به وضوح حس میکردم.
نظر شما