دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۶
پروین دغدغه اصلاح بنیادین آفات اجتماعی داشت

پروین در تلاش برای تغییر و اصلاح اصول بنیادی در بیان طنزآمیز خود از واقعیت‌های اجتماعی، تنها در رویه‌ها نمی‌ماند بلکه به دنبال اساس و ریشه‌های تباهی‌ها و آفات اجتماعی است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-فاطمه کوپا، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور : وظیفه ادبیات ساختن و به تصویر کشیدن حقیقت است؛ البته حقیقت در ادبیات، همان حقیقت بیرون از ادبیات، یعنی معرفتی نظام یافته است که برای همگان آزمودنی باشد. از این رو اثر ادبی باید مخاطب را به ادراک آنچه می‌بیند و به خیال آوردن آنچه را که در عمل به انتزاع شناخت است، وادارد و اینجاست که ادبیات جنبه ادراکی و تربیتی می‌یابد و بر عواطف و شعور خواننده تاثیر می‌گذارد و یاری‌گر او در مسیر زندگی می‌شود. البته یکی از شرایط نخستین و درخور نیل به این هدف، دست‌یابی ادیب به جهان‌بینی صحیح در باره حقیقت عینی و کیفیت اندیشه و تفکر صحیح است؛چراکه برای مشاهده، تغییر و ارزش‌گذاری زندگی، نویسنده و شاعر باید صاحب اندیشه معینی باشند.

بنابراین اگر سراینده‌ای از این ویژگی‌ها بی‌بهره باشد این تردید ایجاد می‌شود که آیا آثار او شایسته نام اثر ادبی هست یا خیر. به این اعتبار می‌توان پروین را از زمره شاعرترین سرایندگان شعر در جهان دانست.

پروین در جهانی شعر می‌گوید که از آن خود اوست در جهان حقایق شفاف اما دور از دسترس. پس سعی همواره او بر آن است تا هنر خود را در قالب و محتوا در حکم پلی قرار دهد جهت رسیدن و رساندن انسان به جهانی که سرشار از حقایقی شفاف و دور از دسترس است.

او از این منظر هیچ گاه به دنبال مدینه‌ای فاضله به سبک افلاطون،آن هم با تمام پیچیدگی‌ها و نظام‌بندی‌های آن نیست حتی او در صدد درهم‌ریختن جهان کنونی و انداختن طرحی نو و ساختن جهانی نوآیین نیست بلکه او در تلاش است که چیزی بنیادی‌تر را تغییر دهد و اصلاح کند آن هم نه با حرکتی شتاب‌آمیز و ناگهانی بلکه با زبانی منطقی و پندآمیز که در پرتو جهان‌بینی پروین و نظرگاه‌های او درباره سیستم اجتماعی به‌تدریج شکل می‌گیرد:
مـــــن و تو از پی کشف حقیقت آمده‌ایم
ازین مسابقــــه مقصـــود کامرانــــی نیست

پروین در بیان دردآلود و طنزآمیز خود از واقعیات اجتماعی نوک نیشتر را بر نقطه اوج درد می‌نهد و به آن مفاهیم اعتلا و غنایی جاودانه می‌بخشد:
آن سفله‌ای که مفتی و قاضی است نــام او
 تا پود و تار جامه‌اش از رشوه و رباست

این واقع‌گویی در سروده‌های او تا آنجا به پیش می‌رود که برتلس، شرق‌شناس شوروی را بر آن می‌دارد که با اذعان به جسارت شاعر بر این باور تاکید کند که برای اولین بار در اشعار او بیانی جسارت‌آمیز و واقعی نمایان شده است تا آنجا که ما می‌توانیم در آثار پروین پیدایش مکتب جدید یعنی نظام رئالیستی را تبریک بگوییم.

پروین در این تلاش برای تغییر و اصلاح اصول بنیادی در بیان طنزآمیز خود از واقعیت‌های اجتماعی، تنها در رویه‌ها نمی‌ماند بلکه به دنبال اساس و ریشه‌های تباهی‌ها و آفات اجتماعی است. البته زبان پروین برای بیان واقعیت‌ها و دردهای سیاسی و اجتماعی دوران خود به دلیل جو اختناق، زبانی سمبلیک است:
روزی گذشت پادشهی از گذرگهــــی
 فریاد شوق برسر هر کوی و بام خاســت
پرسید زان میانه یکی کودک یتیــــــم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاسـت
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
 این اشک دیده من و خون دل شماســت

او نیز همچون یونگ بر این باور است که هنرمند یک انسان جمعی و کلی است نه یک انسان منفرد لذا آرمان‌های پروین انسان‌شمول است او مردمی می‌خواهد آزاد و آباد، آزاد از نقص و زشتی جان، فقر و محرومیت تن و آباد به نور علم و عرفان:
رو گهری جــوی که وقت فـــــروش
 خیره کنــــد مـــــردم بــــــازار را

این آرمان پروین ریشه در این اصل دارد که خطاب عمده ادبیات با عقل کارافزا و کار اندیش انسان نیست، بلکه با ژرف‌ترین لایه‌های جان‌آگاهی ما سخن می‌گوید. به بیان دیگر ادبا گزاره‌هایی را که از ژرفای جان آگاهی آنان برمی‌خیزد با ناب‌ترین و هنرمندانه‌ترین بیان به ما می‌رسانند، تا جان‌آگاهی مارا که همسان شهود یا درون‌یافت زیبایی است بیدار کنند تا جان خود را در اقلیم خویش بیابد و از این حضور در اقلیم خویش از لذت حضور سرشار شود.
جان را بلند دار که این است برتــری
 پستی نه از زمین و بلندی نه از سماست

و از این منظر پروین با عقیده سارتر درخصوص اهمیت کار ادیب هم‌نوا می‌شود و بر این باور صحه می‌گذارد که ارزش کار ادیب و هنرمند در این است که جهان و جهانیان را بر مخاطبان خود آشکار کند تا آنان در مقابل این حقیقت روشن مسئولیت خود را تماما دریابند و برعهده بگیرند چراکه ادبیات خوب ادبیاتی است که به آزادی و عمل انجامد و این همان چیزی است که ادبیات ملتزم نامیده می‌شود؛ یعنی احساس مسئولیت و تعهد و التزام در مقابل این احساس. به بیان دیگر دنیای ادبی آرمانی باید گذرگاهی باشد از دنیای واقعی به دنیای آرمانی، تحولی، صیرورتی و پایگاهی برای گذشتن و فرارفتن به سوی مدینه غایات.

ای خوش اندر گنج دل زرمعانی داشتــن
نیست گشتن لیک عمر جاودانی داشتــــن
نزد شاهین محبت بی پر و بال آمـــــدن
پیش بــــاز عشق آیین کبوتــــر داشتــن
همچو عیسی بی پر و بال بر گردون شدن
 همچو ابراهیــــــم در آتش گلستان داشتن
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشـــــق
 سینه‌ای آمـــــــــاده بهر تیرباران داشتن
پاک کردن خویش را زآلودگی‌های زمیـــن
خانه چون خورشید در اقطار گردون داشتن

و در نهایت همین تعلق خاطر به حقایق ژرف است که اورا به سوی عشق و دلبستگی به تمامی ارکان حیات سوق می‌دهد. این عشق،عشق مقدسی است که ریشه در باورها و اعتقادات او دارد چراکه این عشق با همه سوزها و سازهایش در حکم نور امیدی است که ظلمات هستی مادی را روشنی و فروغ می‌بخشد:
عشق آن اســت کــــــه در دل گنجــد
 سخـــن آن است که همی بر دهن است
پـــر خود سوختــم و دم نـــــــــزدم
 گرچه پیرایــــه پروانــــه پــــر است
کس ندانست کـــــه مـــــن می‌سوزم
 سوختــــن، هیــــــچ نگفتن هنر است

یکی از مهم‌ترین مظاهر و جلوه‌های عشق در دیوان پروین، عشق و دلبستگی او به خالق هستی است؛ این عشق همان اکسیری است که با شرار سوزان خود به خلوص و پاکی گوهر وجود عاشق می‌انجامد:
تو همی اخلاص را خوانی جنـــــــون
 چون توانی چاره کرد این درد، چـون

و به دنبال آن دیده دل عاشق را به روی هرچه عظمت و جبروت است، می‌گشاید:
من همی‌بینم جلال انــــدر جــــلال
 تو چه می‌بینی، به‌جــز وهم و خیـــال
من همی‌بینم بهشت اندر بهشــــــت
 تو چه می‌بینی، به غیر از خاک و خشت

و در نهایت دیوان پروین به رنگی حاد شبیه کتابی عتیق و مقدس می‌شود که برای ما جلوه‌های مجرد اما ملموس نیاز به رستگاری را تاویل می‌کند و پروین می‌کوشد تا در سایه اختلاط و آمیزش بار فکری و عاطفی کلمات، طعم روحانیت و لذت جست‌وجوی نیک‌بختی‌های گمشده انسان را به ما القا کند و از همین رو است که گفته‌اند: در سراسر دیوان او حکیمی عارف و عارفی حکیم و ناصحی پاک‌سرشت جای‌به‌جای در جلوه‌گری و خودنمایی است، چراکه او حقیقت عشق را همچون میوه‌ای پاک و منزه از الیاف خشن و شاخ و برگ بیهوده و مسموم جدا ساخته و با صفای اثیر و درخشندگی نور و چاشنی روح بر سر بازار سخن رواج داده است. او در نهایت انسانیت را سروده است و این همه ریشه در جوشش اندیشه و تازگی و اصالت راستین او دارد و شاید به همین دلیل است که او را سرسلسله شاعرگان امروز ایران دانسته‌اند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها