در معرفی کتاب «مهمانهایی با کفشهای لنگه به لنگه» عنوان شد؛
روایت جنگ علاوهبر دغدغه نویسندگان، سؤال نوجوان امروز هم است
یک منتقد ادبی در این برنامه گفت: جنگ تقریبا بر همه عرصهها تأثیر گذاشته است: حتی بر نسلهای بعد آن. نوجوانان امروز به دانستن بیشتر از اینکه قصه جنگ چیست نیاز دارند؛ بنابراین گفتن از جنگ میتواند سؤال نوجوان امروزی هم باشد نه صرفا دغدغه نویسندگان اثر.
محمد گودرزی دهریزی درباره ایده و نگارش کتاب گفت: این کتاب ایده مشترک داشت. من به یک ایده طنز با موضوع جنگ فکر میکردم و به نظرم جای چنین موضوعی در ادبیات جنگ خالی بود. من و اللهدادی به ایدهپردازی پرداختیم و حدود ۶۴ سوژه به دست آوردیم؛ اما نمیخواستیم دمدستی و تکراری باشد. بنابراین پالایش کردیم و نهایتا به ۲۹ داستانک رسیدیم. قرار بود سهجلدی شود؛ اما چون نمیخواستم سوژهها تکراری شود، نپذیرفتم و تکجلدی شد.
وی درباره نسبت بین واقعی و تخیلیبودن اثر افزود: ایدهها میتوانند واقعی باشند و با بعضی از آنها مواجهه هم داشتیم؛ اما کاملا واقعی نیستند و بیشتر آنها حاصل تخیلاند و ساختگی.
دهریزی درباره استفاده از فرم داستان کوتاه برای این اثر بیان کرد: اصطلاحی در نویسندگی داریم که بیشتر اوقات سوژهها قالب خود را پیدا میکنند. ایدههایی که داشتیم بیشتر در قالب داستان کوتاه و طنز مینشستند.
جهتگیری و چگونگی نوشتن درباره جنگ بسیار مهم است
این نویسنده نظر خود را راجعبه اینکه چرا باید همچنان درباره دفاع مقدس صحبت شود بویژه برای کودکان و نوجوانان اینطور عنوان کرد: امروزه در نظریههای جدیدِ نوشتن برای کودکان، چنین تفکری نیست که بگوییم فلان فهرست برای ادبیات کودک مناسب است و فلان فهرست نیست؛ یعنی چیستی خیلی مهم نیست و چگونگی مهم است. اینکه چگونه و با چه جهتگیریای برای کودکان بگویید خیلی مهم است. جنگ میتواند هم برای کودکان بازگو شود اگر چگونگیاش درست باشد و هم نشود اگر جهتگیری گفتنش درست نباشد؛ بویژه اگر جنگ اتفاق بیفتد قطعا جزو موضوعاتی است که باید به آن پرداخت؛ چون برای کودک ملموس است و در دایره حواس پنجگانهاش حضور دارد و او را تحتتأثیر قرار میدهد؛ اما جهتگیری و چگونگی نوشتن درباره جنگ بسیار مهم است.
گودرزی دهریزی درباره تولید محتوای طنازانه از موضوع خشن جنگ گفت: ظاهرا پارادوکسی در این مسئله است. از نظر روانی وقتی انسان در سختی و تنگنا قرار میگیرد کاری میکند که از تلخی بکاهد: مثل بیخیالی یا طنز. شاید استفاده از طنز برای موضوع تلخ جنگ از همین مورد بهره برده است.
چندبُعدیبودن طول عمر نویسندگی را زیاد میکند
وی ضمن اشاره به اصطلاح «عوضکردن ریل» در تجربه تعامل شخصیاش بین کار آکادمیک و تدریس و کار ادبی و نوشتن برای کودکان و نوجوانان توضیح داد: در نظریههای جدیدِ نوشتن به ریل عوض کردن توصیه میشود؛ اینکه ذهن را چندبُعدی تربیت کرد. باید این را یاد گرفت. گاهی سوژه مناسب داستانیشدن است و باید داستان نوشت و گاهی شعر و گاهی سفرنامه یا حتی ارائه تجربیات به صورت یک پژوهش. شاید کمی سخت باشد. اگر فرد مستقیما انرژیاش را روی یک کار بگذارد شاید زودتر نتیجه کارش را ببیند؛ ولی در عمل چندبعدیشدن کار قشنگی است و طول عمر نویسندگی را هم زیاد میکند. پشیمان نیستم از این ریل عوض کردن.
این شاعر گفتن از جنگ برای کودکان و نوجوانان امروز را که تجربهای ندارند مهم دانست و افزود: با وجود اینکه از نظر سیر تاریخی با جنگ فاصله گرفتهایم؛ اما میشود همچنان از جنگ گفت ولی با شیوه و چگونگی درست. ما میتوانیم در ژانرهای مختلف از جنگ بگوییم. شاید الان رمان کودک یا رمان نوجوان قالب بهتری باشد نسبتبه داستان کوتاه یا شعر که در دوران جنگ قالب بهتری بودند. انتخاب ژانر، جهتگیری نویسنده و شاعر و چگونگی نوشتن آنها مهم است. امروزه بُعد هنری آثار بیشتر مدنظر است و اینکه بتواند حرفی برای گفتن در میادین ادبی داشته باشد. گفتن از جنگ علاوهبر دغدغه نویسندگان، سؤال نوجوان امروز هم است
علیالله سلیمی، نویسنده و پژوهشگر کتاب کودک و نوجوان در جایگاه منتقد اثر در ابتدای صحبتهای خود گفت: کتاب با توجه به شکل و شمایلی که دارد مفرح و راحتخوان است. وقتی داستانهایش را میخوانیم انگار به بزمی دعوت شدهایم تا حکایتهای مفرحی را بشنویم.
وی درباره لزوم گفتن از دفاع مقدس یا جنگ در ادبیات کودک و نوجوان بیان کرد: دفاع مقدس رویدادی بوده است که مقطعی تاریخی بوده؛ ولی اثراتش بر زندگی تکتک ایرانیان انکارناپذیر است. حتی نوجوان امروزی هم تبعات جنگ را در جامعه میبیند. جنگ تقریبا بر همه عرصهها تأثیر گذاشته است: حتی بر نسلهای بعد جنگ. نوجوان امروزی در خانه و اجتماع با آدمهایی برخورد دارد که نسل قبلی هستند و تحتتأثیر جنگ و دفاع مقدس بودهاند. بعضی رفتارهای آنها برای نوجوانها سؤال میشود که در آن زمان چطور زندگی میکردهاند. داستانهای این کتاب طوری است که راویان نوجواناند و از جنگ فاصله دارند؛ ولی در دورهمیهای خانوادگی یا محل کار پدر با صحنههایی مواجه میشوند که برایشان ملموس نیست. آنها به دانستن بیشتر از اینکه قصه جنگ چیست نیاز دارند؛ بنابراین گفتن از جنگ میتواند سؤال نوجوان امروزی باشد نه صرفا دغدغه نویسندگان اثر.
این منتقد ادامه داد: ارجاعات بیرون از متن این کتاب بیشتر است نسبتبه درون متن؛ یعنی مقدمهای برای مطالعه بیشتر درباره دفاع مقدس و جنگ است.
کتاب بخشی از فرهنگ را در خود بروز میدهد
سلیمی راجعبه ضرورت مطالعه کتاب درباره جنگ در نسبت با مشاهده رسانههای دیگر گفت: فرق کتاب با رسانههای دیگر این است که کتاب در وهله اول، مقداری کُند است و خواننده باید به خود زحمت دهد و درگیر مطالعه شود. مخاطب با مطالعه در متن حضور دارد و عنصر فعالی است و تجزیه و تحلیل میکند. در کتاب جنبه سرگرمی نسبت به رسانههای دیگر پررنگ نیست؛ ولی جنبه تفکربرانگیزیاش مهمتر است. ماندگاری کتاب بالاست و مثل یک وبلاگ نیست که ناگهان مطالبش حذف شود. کتاب بخشی از فرهنگ را در خود بروز میدهد و آدمها از دهههای بعد میتوانند به آن دسترسی یابند. کتاب به واسطه ترجمه میتواند سفیر فرهنگی بین ملل مختلف شود و در مجموع امتیازی که کتاب دارد رسانههای دیگر ندارند.
وی در توضیح نوع روایت از جنگ برای مخاطب کودک و نوجوان امروز عنوان کرد: برای نسل امروز که جنگ را ندیده است، تصویرسازی جنگ میتواند انجام شود؛ ولی نویسندگان سعی میکنند تبعاتش را نشان دهند. خود جنگ مثل یک بازی است برای نوجوانان و جنبه هیجانی دارد؛ ولی بخش اندیشهورزی برمیگردد به اینکه از آن واقعه فاصله بگیری و تبعاتش را برای مخاطب بازسازی کنی. در این داستانها سعی شده است که فضا امروزی باشد تا مخاطب همذاتپنداری کند.
این منتقد در انتها بیان کرد: وقتی کل داستانهای این کتاب را میخوانیم به نظر میرسد که نویسندگان یک زاویه از تبعات دفاع مقدس مثل جانبازان قطععضو پا یا دست را مد نظر داشته و داستانهای متنوع در یک محور گفتهاند. فکر میکنم میشد به جنبههای دیگر جانبازی هم پرداخت؛ اما در کل برای نوجوانهای امروزی این کتاب میتواند جذاب باشد.
نظر شما