برای تحقق ایده «وحدت اسلامی» گام اول آن است که فقها از حصار خودساخته پیرامون خود خارج شوند و به تبادلات فقهی و تعاملات فقهی نگاه جدی معطوف دارند و به اهمیت کارکردهای«فقه مقارن» واقف گردند. فرا رفتن از چهارچوب یک مذهب و پرداختن به دیدگاه دیگر مذاهب اسلامی، از ارکان اساسی فقه مقارن است که میتوان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
سرمایه اجتماعی و نیروی انسانی قابل توجهی در دنیای اسلام وجود دارد؛ چهرههای فرهنگی و سیاسی تاثیرگذاری در عرصه جهانی در میان مسلمانان حضور دارند، اگر اینها با هم همسو باشند و علیه هم کار نکنند، ورق برخواهد گشت و مسلمانان عزتمندانه خواهند زیست؛ برجستگان مبارزه با استعمار و استکبار مانند سید جمالالدین اسدآبادى، شیخ محمد عبده، میرزاى شیرازى، آخوند خراسانى، شرفالدین عاملى، آیتالله بروجردی، شیخ شلتوت، حسنالبنا، اقبال لاهورى، امام خمینى و... بر روى مسئله «وحدت امت اسلامى» متمرکز شدهاند.
در ادوار مختلف تاریخی علمای دینی، مرجع فکرى مردم بودهاند و همواره در نقش هدایتگر و پیشرو ظاهر شده و در پیشاپیش صفوف مردم در مواجهه با خطرها و تهدیدات حرکت نموده، دشمنان سعى کردهاند این مرجعیت فکرى را از پایگاههاى دینى سلب کرده و قطبهاى جدیدى براى آن بتراشند.
یکی از دلایل اصلی ایجاد و ترویج اختلاف در بین مسلمانان، توطئههای خباثتآمیز دشمنان است؛ نقشه دشمن این است که ملتهاى مسلمان را به یکدیگر مشغول کنند و بین آنها اختلاف اندازد و با ترویج نفاق، دو رویى، شایعهپراکنى و زنده کردن اختلافات قومى و فرقهاى، بین صفوف مسلمین فاصله افکند. امروزه جریانهای استکباری، استعماری و صهیونیستی از راههاى گوناگون به معارضه با امت اسلام برخاستهاند؛ از جنگ روانى و تبلیغاتى گرفته تا مقابله اقتصادى و اقدامات سیاسى و خشونت و ترور و تقابل نظامی و... همه را آزمودهاند.
نگاه عبرتپژوهانه و هوشمندانه به این اقدامات، دست دشمن را در پس این تجربههای تلخ به روشنى نشان میدهد. این نقشهها از شرق آسیا تا شمال آفریقا، با جدیت و اهتمام دنبال میشود و اتفاقات تلخی نظیر تکفیر، ترور و بمبگذارى و ریختن خون مسلمانان بیگناه، هر از چندی، خاطر مسلمانان را مکدر میسازد. این دست غدّار، بىشک از جهلها و عصبیتها و سطحىنگریها در میان جوامع بهرهبردارى میکند. این حرکت از سوى دشمن در سالهای اخیر که موج بیدارى اسلامى در تعدادى از کشورهاى اسلامى و عربى به وجود آمد، تشدید شده است.
اسلامستیزی دشمن در عصر حاضر، متمرکز بر دو محور کلان شده است؛ در بعد درونی، مسلمانها را به جان هم مىاندازند و در بعد بیرونی با بزرگنمایى ضعفها و اشکالات، اسلام را در چشم افکار عمومى دنیا و غیرمسلمانان، زشت، سیاه و ترسناک نشان میدهند. بر خلاف برخی تنگنظریها، وحدت اسلامی یک مسئله استراتژیک فقط برای جمهوری اسلامی ایران نیست؛ بلکه این مقوله، مسألهای مهم برای کل جهان اسلام میباشد.
اندیشه «امت اسلامی» مبنای قرآنی دارد و احیای آن میتواند عظمت از دست رفته مسلمانان را به جهان اسلام بازگرداند. انقلاب اسلامی ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفان بر مستکبران است، در صدد احیای اندیشه امت اسلامی در جهان است. قانون اساسی جمهوری اسلامی با توجه به محتوای اسلامی که دارد، زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند؛ به ویژه در گسترش روابط بینالمللی با دیگر نهضتهای اسلامی و مردمی میکوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند. به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتاند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان از وظایف جمهوری اسلامی است.
مخاطب استراتژی وحدت اسلامی منحصر به طیف خاصی نیست؛ همه دولتها، ملتها، نخبگان، علما، فعالان گوناگون سیاسى و اجتماعى و... مسئولیت عملی شدن این استراتژی را به منظور جلوگیری از افزایش شکاف بین کشورها و ملتهای مسلمان بر دوش دارند.
نظر شما