حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد رودگر؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در جمع دانشجویان مرکز آموزش عالی علوم قرآنی اندونزی گفت: در عرفان قرآنی خدمت به خلق جزء سیر و سلوک، عبادت و بندگی خداست.
در ابتدای این جلسه حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد رودگر ضمن توضیحاتی درباره عرفان عملی و عارفانی که در ساحت سلوک به مقامات عالیه معنوی و فتوحات غیبی دست یافتهاند به برخی از آیات کلیدی که سرفصلی برای مطالعات و تحقیقات بیشتری در این خصوص است، اشاره کرد و گفت: عارفان به دلایل مختلف، مقامات متعدد و متکثری را برای سلوک عرفانی و رسیدن عارفان به غایت القصوا برشمردند و آراء صائبی در این زمینه دارند. میان این آراء به سفرهای چهارگانه عرفانی که به اسفار اربعه معروف هستند، اشاره میکنم. سفر اول سفر من الخلق الی الحق و سفر از عالم کثرت به عالم وحدت است. این سفر بسیار دشوار است و سالکان باید از عالم نوسود و ماده به کلی منقطع و منصرف شوند. سالک در این سفر به درجه عالیه حقانی دست پیدا میکند.
وی ادامه داد: سفر دوم؛ سفر من الحق الی الحق بالحق است. سفر از حق به خلق به وسیله خدا و سفر در اسماء الحسنی الهی است. این سفر، سفری ناپیدا کرانه است. حضرت علی (ع) در نهج البلاغه میفرماید: «آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُوُلِ الطَّریقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظیمِ الْمَوْرِدِ». سفر سوم سیر از حق به خلق بالحق است. زمانی که دو سفر تحقق پیدا کرد عارف از سوی حق به سوی خلق سفر میکند. سفر چهارم سیر از خلق به خلق بالحق است. عارفان در سفر اول و دوم ربانی و الهی میشوند که در آیه 79 سوره آل عمران و در حکمت 147 نهج البلاغه به آن اشاره شده است. عارفان باید به تربیت و تعلیم دیگران و دستگیری از مردمان بر اساس ظرفیتها و استعدادهای خود بپردازند. در نتیجه در عرفان قرآنی سالکان اگرچه نیاز به خلوت، اعتکاف، چله و اربعینگیری دارند اما اینگونه نیست که از مردم، جامعه و خلق به کلی فاصله بگیرند. همان اتفاقی که در زندگی پیامبر(ص) در جریان غار حرا یا در زندگی انبیای الهی از جمه حضرت موسی (ع) رخ داد. اما هیچگاه از خدمت به مردم و خلق دست نکشیدند. در عرفان قرآنی خدمت به خلق جزء سیر و سلوک، عبادت و بندگی خدا است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: در عرفان قرآنی خدمت به مردم به خصوص در سفر سوم در جهت کمال عارف و در سفر چهارم به خدمت اکمالی و تکمیلی معروف است. در این دو سفر ما با سه عنصر هدایت، تربیت و ولایت اجتماعی به خصوص در سفر چهارم با دو اسم الحکم و العدل مواجه هستیم که این روح عرفان اجتماعی قرآنی است. پیامبر (ص) و اولیاء الهی عارفان کامل و صاحبان نفوس و تکمیل کننده هستند. در قرآن نشانههای مختلفی برای عرفان اجتماعی وجود دارد. سوره توبه آیات 112 «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ». نمونه دوم سوره فتح آیه 29 «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» 10 ویژگی در این آیه آمده که همه خصوصیات یک ولی خدا را در خود به نمایش گذاشته است.
نویسنده کتاب «ما ز بالاییم و بالا میرویم» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مدل دیگر عرفان در کلام الله مجید ادامه داد: نمونه سوم که یک مدل و الگوی تمام عیاری برای عرفان اجتماعی در قرآن است آیه 64 تا 72 سوره فرقان است. در این آیهها مجموعهای از خصوصیات و ویژگیهای ایجابی و سلبی و ترکیبی از بایدها و نبایدها مطرح شده که بیانگر این است که عارفان الهی و سالکان قرآنی باید نسبت به رابطه خود با خدا، رابطه خود با خود و رابطه خود با خلق و رابطه خود با خلقت حساس و مسئولیت پذیر باشند. نمونه چهارم این است که انبیاء و از جمله پیامبر (ص)، رسالتشان همراه با بیانات، کتاب و میزان است تا مردم را به گونهای تربیت کنند که عدالت فکری و اخلاقی پیدا کنند و عدالت اجتماعی را به پا دارند. در مسیر اقامه عدالت اجتماعی قطعا با مستکبران و دشمنان عدالت اجتماعی مبارزه کنند. ما باید از انبیاء و حضرت محمد (ص) الگو بگیریم.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد رودگر در پایان به سؤالات دانشجویان پاسخ داد.
نظر شما