جستارنویس، جستجوگر است
به گفته او، جستارنویس، جستجوگر است، در زمان و مکان و در حافظه و زبان که میانجیان گذشته و حالند. ما همواره در زمان پراکنده شدهایم و جستارنویس میکوشد که تکههایی از این پراکندگی را انتخاب و روایت کند و توجه مخاطب را به مقولات فراموش شده، فرصتهای از دست رفته، رنجها و شادیهای فردی و خانوادگی جلب کند. خاطره، تجربه، هویت، موقعیت مکانی و زمانی عناصر سازنده و تفکیکناپذیر زندگی خود نوشت و جستار زندگی است.
وی با بیان اینکه کتاب خوشخوان «رادیو هنوز یک راز بود» شامل ۶ جستار خاطرهنگارانه و سه مقاله یا جستار با موضوع نوشتن، ادبیات و روایت است، گفت: جستارنویس اینگونه آغاز میکندجاییکه مرا اهلی این جهان کرد، دهکده کوچکی بود (رامجرد) با چهل و دو سه خانوار (نیویورک، رابرت داک و بیبی گلاندام). دو: شیرازِ کودکی من، با بازار وکیل شروع میشد. (حافظ در پنج اتفاق پیوسته).سه: چهل و پنج سال پیش (که در واقع امروز چهل و نه سال پیش است) سالهای نوجوانیام، رادیو برای من و خیلیهای دیگر هنوز یک راز بود (رادیو هنوز یک راز بود). چهار: ما که میگوییم یعنی من و شانزده، هفده پسر و دختر جوان که تابستان ۱۳۵۳ را پناه برده بودیم به خانۀ فرهنگ شماره ۳ شیراز برای آموختن تئاتر (مردی که تریلیها را دوست داشت). پنج: کتابفروشی کوچۀ حمام اسمی بود که آنها روی کتابفروشی کوچک من گذاشته بودند (کتابفروش کوچۀ حمام). شش: اولین دیدارم با رمان سووشون در بعدازظهر گرمی در تابستان ۱۳۵۳ بود. شانزدهساله بودم، دانشآموز دبیرستانی (سووشونخوانی در سه پرده). اما درباره این نشانه ارجاع به خود، یعنی «من» نکات قابل تاملی وجود دارد. «منتقدانی که آثار زندگی نگاره را تحلیل میکنند، اغلب بین «من» اکنون و «من» قبل یا به عبارتی بین «من» روایتگر که سخن میگوید و «من» روایت شدهای که دربارهاش سخن گفته میشود، تفاوت قائلند. پس میتوانیم چند «من» را از هم تفکیک کنیم. «من» واقعی یا تاریخی، «من» روایتگر، «من» روایت شده. در جستار اول و دوم محمد یازده ساله و کلاس چهارم ابتدایی است (سال ۱۳۴۸) و در جستار سوم و چهارم محمد شانزده ساله است و دانشاموز دبیرستانی (۱۳۵۳)؛ میانِ بزرگسالِ روایتکننده و کودک و نوجوان تجربه کننده یک زاویه دید، متعلق به کودک و نوجوانی است که برایش هر فضا، بستر تجربهها و احساسهای جدید است و زاویه دید دیگر متعلق به راوی بزرگسالی است که ناظر فاصلهمندی است و دلالتها و پژواکهای فرهنگی و اجتماعی گذشته به چنگ نیامدنی را مورد توجه قرار میدهد. جستارها بر نوعی ارتباط تعاملی پویا میان این زاویه دیدهای متمایز و در عینحال درهم تنیده مبتنی است. خاطرهها با حسی از جدایی به واسطه فاصله زمانی و مکانی توام میشود و جستارها به خاطرات زیبا و به یاد ماندنی تبدیل میشوند.
کمالی سروستانی در ادامه بیان کرد: جستار پنجم با محمد ۲۲ ساله روبهرو هستیم (۶۰ ۱۳۵۹) که به اضطرار در مرودشت، کتابفروش کوچه حمام شده است. جستاری پر از رنج و نظر. جستار ششم «سووشونخوانی در سه پرده است» پرده اول با محمد ۱۶ ساله (۱۳۵۳) پرده دوم با محمد ۲۰ ساله (۱۳۵۷) و پرده سوم محمد ۶۰ ساله (۱۳۹۷) جستاری که چهل و چهار سال از زندگی راوی را با «سووشون» بههم پیوند داده است و در هر دوره نگاهی تازه به این اثر ماندگار سیمین دانشور دارد. در پرده اول دلزده است. در پرده دوم نقاد و در پرده سوم دلداده. رمان جذاب و خواندنی «سووشون» همان کتاب منتشر شده در سال ۱۳۴۸ است. آنچه در این جستار تغییر میکند نه کتاب که خواننده کتاب است.
جستارهای خواندنی و دلنشین کشاورز روایت بخشی از تاریخ فرهنگی شیراز است
وی با بیان اینکه رادیو هنوز یک راز بود؛ روایتهایی درباره کتاب و نوشتن محمد کشاورز است که اینبار، برخلاف دیگر آثارش، در قالب جستار ارایه شده است، اضافه کرد: اگرچه سبک نوشتاری آثار پیشین او، میتوانست برای مخاطبانش، انتظار جستارنویسی را بیافریند؛ سبکی که در خلق داستانهایش با شیوهای بینابین برگزید، یعنی سبکی نه مطلقاً کلاسیک و نه الزاماً مدرن؛ بلکه تلفیقی از این دو شیوه و داستانهایش را در فضایی بین واقعیت و رویا آفرید تا بتواند جامعه و مشکلات آن را به تصویر کشد. در جستارهایش مانند برخی از داستانهایش «مکان» از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ رامجرد، مرودشت، بازار وکیل، خیابان زند، خانه فرهنگ شماره ۳، کتابفروشی آقای حسنآبادی و البته نیویورک. جستارهای خواندنی و دلنشین کشاورز روایت بخشی از تاریخ فرهنگی شیراز است و او با انتشار این کتاب نشان داد که در جستارنویسی نیز مانند داستاننویسی قلمی شیوا و پویا دارد. در این جستارها با زندهدلی یک طنزنویس، دانش یک پژوهشگر (بهویژه در سه جستار آخر که به نوشتن و روایت اختصاص دارد) و خیال و رویاها و آرزوها و ناکامیهای یک کودک، نوجوان و جوان دهۀ چهل و پنجاه روبهرو هستیم. در این جستارها؛ با شور و شیفتگی او در جهان داستان و کتاب همراه میشویم؛ جهانی که بیشک محمد کشاورز، سرمایه عمر و اوقات خوش خویش را بر آن وانهاده است؛ تا هریک از ما مخاطبانش را بهرهای و حظی بخشد بسیار!
در ادامه محمد کشاورز نویسنده کتاب «رادیو هنوز یک راز بود» با تمجید از برگزارش نشستهای نقد و رونمایی کتاب، گفت: شیرازه فضای فرهنگی را فراهم کرده که اهالی فرهنگ و ادب گردهم آیند.این داستاننویس با بیان اینکه جستارنویسی در چند سال اخیر باب شده است، افزود: این گونه ادبی فرصت بیشتری به نوشتن بیشتر میدهد. حتی باعث شده آنهایی که اهل نوشتن نیسند اما تجربیاتی در زندگی دارند بتوانند از طریق جستار روایی بنویسند، زیرا نویسنده در جستار روایی درپی انتقال تجربه است.
کشاورز با اشاره به اینکه جستار روایی در همه جای دنیا و ایران طرفدار پیدا کرده است درخصوص کتاب «رادیو هنوز یک راز بود» تصریج کرد: در این کتاب ۶ خاطره نگاری و زندگی نگاره برپایه واقعیت شکل گرفته است و با توجه به اینکه یکی از عناصر جستار روایی واقعیت است این روایتها تدوین شده است.
در ادامه کشاورز زندگی نگاره رادیو هنوز یک راز بود را برای حاضران خواند و سپس ابوالقاسم فقیری، قصهنویس شیرازی گفت: من به محمد کشاورز میگویم «کاکوی کاکام»؛ در شیراز وقتی را کسی را بسیار دوست دارند به او این لقب را میدهند.
وی در ادامه به بیان چگونگی آشنایی خود با مجلات ادبی و فعالیت در رادیو شیراز و برنامه «فرهنگ مردم» اشاره کرد و افزود: ۱۵ سال این برنامه ادامه داشت. مردم به این برنامه رادیویی علاقه داشتند. فرهنگ مردم به قصههای کوچه و بازار اختصاص داشت.
نایب شیرازی نیز در پایان این مراسم گفت: چند سال اخیر کلمه جستار باب شده که بسیاری نابجا از آن استفاده میکنند.
وی در تفاوت جستار و داستان اشاره کرد و افزود: خاطره، مقاله و جستار سه گونه اساسی ادبی است که با هم شباهتها و تفاوتهایی دارند.
وی توجه به مقالات روبان بارت درباره جستارنویسی را توصیه کرد و با این حال، گفت: در ایران اولین باری که به اصرار کاربرد کلمه جستار میشود «میرشمس الدین ادیب سلطانی» است که بر آن تاکید میورزد اما مفهومی روشنی از جستار ارایه نمیکند.
شیرازی با این تعاریف کتاب رادیو هنوز یک راز بود را منطبق بر تعاریف جستار روایی محسوب کرد و گفت: ۶ جستار روایی درون این اثر به کنار دیگر داستانهای کتاب هم دور از این روایتها نیست.
کتاب شامل شش خاطرهنگاری و سه مقاله با موضوع روایت، ادبیات و کتاب است. در این خاطرهنگاریها با مردی آشنا میشویم که با ابزار داستان و کلمه عقایدش به زندگی و انسان را شکل میدهد، تغییرشان میدهد و به شناختی نو از خودش، جامعه و جهانش میرسد.
در پایان این مراسم جشن امضای کتاب رادیو هنوز یک راز بود با حضور محمد کشاورز برگزار شد.
به گزارش ایبنا؛ کتاب رادیو هنوز یک راز بود: روایتهایی درباره کتاب و نوشتن به قلم محمد کشاورز توسط انتشارات چشمه در ۱۱۲ صفحه، رقعی، شومیز به بهای ۹۸ هزار تومان پاییز ۱۴۰۲ به بازار نشر آمد.
نظر شما