سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علیرضا خلیفهزاده، مورخ و استاد دانشگاه: اسناد گنجینههای تاریخی سر به مهر و موثقی هستند که وقتی منتشر میشوند، حرفهای محتوم و رازهای مکتوم بسیاری دارند.
کتاب دبیزه بلوکات با محوریت اسناد تاریخ نواحی شمالی استان بوشهر به کوشش محمد مذکوری، جوان شاعر و پژوهشگر بندرریگی امسال از سوی انتشارات هلیله در ۳۸۵ صفحه، در بوشهر چاپ شده است. این کتاب مجموعهای کامل از اسناد مربوط به چهار بلوک ساحلی واقع در نیمه شمالی استان بوشهر؛ یعنی دهستانهای «لیراوی»، «حیاتداود»، «رودحله» و «انگالی» در آرشیو وزارت امور خارجه است که اغلب آنها برای نخستینبار است، بازخوانی و منتشر شده است.
ارزش تاریخی و فرهنگی این کتاب، انبوه اطلاعاتی است که از آنها پیش از این بیخبر بودیم یا اطلاعات کمتری داشتیم. ما با خواندن این کتاب با مطالب تازه منتشر شدۀ بسیاری آشنا میشویم، از این رو، دبیزه بلوکات یک اثر جاودان و ماندگار است و در نوع خود کامل.
بدیهی است هنگام بررسی تاریخ مناطق چند دسته داده یا اطلاعات اولیه داریم: اولین اولویت پژوهشی، اسناد محلی و اسناد ملی است. اسناد محلی نزد نوادگان خوانین و کدخدایان و سران محلی، تجار، دفاتر ثبت روحانیهای محلی، کشاورزان و خانوادهها وجود دارد که فقط با برقراری اعتماد بین دو طرف، محقق میتواند به آنها دست یابد. البته ارزش تاریخی، اجتماعی، ادبی و فرهنگی هر کدام از این اسناد بستگی به محتوا و اشخاص و مکانهای نامبرده در آنان دارد.
سندهای ملی در مراکز مختلف سازمان اسناد ملی، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس، اسناد ریاستجمهوری، پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و وزارت امور خارجه و … نگهداری میشوند که این کتاب حاصل اسناد مستخرج از این مرکز اخیر است. گزینه دیگر منابع کتابخانهای است که میتوان به دادههای مختلفی در آنها دست یافت.
سومین منبع مطالعات تاریخ محلی، گفتارها و مصاحبههای معمرین، مطلعین و صاحبان تجربه است؛ اما مناطق جنوب کشور علاوه بر گزارههای فوق منبع چهارمی هم دارند: اسناد اروپایی که بخش عمدهای از آن هنوز سر به مهر مانده است مانند اسناد پرتغالی، هلندی، عمدتاً سفرنامههای فرانسوی، اسناد و گزارشهای دیپلماتهای انگلیسی، همچنین اسناد عثمانی و عربی نیز میتوانند اطلاعات زیادی از تاریخ، فرهنگ و آداب مردم جنوب ایران به ما ارائه کنند.
نگاهی موضوعی به برخی از مطالب نو انتشاری که در این کتاب دیده میشود:
۱) تعدادی اسناد تاریخی و با اهمیت از ارتباط کلانتر بلوک لیراوی با شیخ کویت.
۲) اسنادی از مداخله انگلیس برای جدایی ناحیه ساحلی لیراوی از کهگیلویه و الحاق آن به حکومت بنادر در هنگام جنگ جهانی اول.
۳) اسنادی از اولاد حُمیدی از اتباع عثمانی که در خلیج فارس دزدی دریایی میکردند؛ ولی با پناه آوردن به کلانتر لیراوی متعهد شده بودند که دیگر دست به ناامنی نزنند که زدند و پس از تکرار آن اقدام، مدتی نزد حاکم دشتی رفتند و در نهایت چند سال بعد به ضابط حیاتداود متوسل شدند اما بریتانیا که بعد از معاهده ۱۸۲۰ که با قبایل حاشیه جنوبی خلیج فارس بسته بود خود را موظف به تامین امنیت آنها میدانست، با تهدید نظامی خان حیاتداود با ناو جنگی، او را مجبور کرد که اولاد حمیدی را تحویل دهد. تهدید نظامی مناطق ساحلی چه توجیهی میتوانسته داشته باشد؟ به چه حقی انگلیس خودش را برای مداخله و ضربه زدن به نواحی ساحلی ایران مجاز میدانسته؟ با خواندن این اسناد این پرسشها در ذهنمان متبادر میشود.
۴) اسنادی از تلاش برای باستانشناسی در تل و تپههای بندر دیلم و بوشهر از سوی مسیو مکنم فرانسوی در سال ۱۲۹۲ خورشیدی آمده است. ما تا کنون از متن گزارشها و یافتههای باستانشناسان این هیئت فرانسوی اطلاعی نداریم، اما این اسناد برای باستانشناس نواحی خلیج فارس به ویژه بوشهر و بندردیلم میتواند سر نخ خوبی باشد. توضیح اینکه رولان دو مکنم باستان شناس معروف فرانسوی از سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۳۹ مسئول کاوشهای شهر شوش واقع در استان خوزستان بوده است.
۵) اسنادی مهم از گسترش و حفاظت از خطوط تلگراف و تاسیس و تعمیر تلگرافخانه در بوشهر، بندرریگ و بندر دیلم است.
۶) چند سند راجع به انتصاب مرادخان حیاتداودی به گمرک و حکومت بندر دیلم در سال ۱۳۱۸ ه.ق از نحوۀ حضور حیاتداودیها در بندردیلم تاکنون اسناد و گزارشهای کمی منتشر شده بود؛ اما اسناد این کتاب میتواند از زاویهای دیگر گسترش قلمرو حیاتداودیها را نشان دهد. البته نفوذ حیاتداودیها در بندر دیلم مربوط به دوران اقتدار خانعلیخان و قبل از سال ۱۳۱۳ ق است. پیش از این، ما اسنادی از دوره دوم انتصاب مرادخان در بندر دیلم در سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵ قمری / ۱۳۸۴ شمسی دیده بودیم.
۷) گزارشهایی از اشغالگران انگلیسی در جزیره خارگ در سالهای ۱۲۵۴ ق تا ۱۲۵۷ ق و تخلیه این جریزه و بر افراشته شدن پرچم ایران.
۸) اسنادی از تلاش ادارۀ گمرکات و رضاقلیخان نظام مافی (سالار معظم) حکمران بوشهر با وساطت محمدعلیخان سدیدالسلطنه برای تخلیۀ شیف و مُنقاد ساختن احمدخان انگالی، ضابط شیف و انگالی، ارائه شده است ماجرایی که منجر به عزل موقت و تبعید احمدخان، ضابط شیف و انگالی و واگذاری بلوک انگالی به میرزا حسینخان برازجانی میشود.
۹) اختلافات سنتی دو بلوک مجاور انگالی و چاهکوتاهی، نزاع میان شیخحسین چاهکوتاهی و برادرانش و حمایت احمدخان انگالی از برادران شیخ.
۱۰) تلاش برای استقرار گمرک در بلوک رودحله، بندرریگ، مناطق ساحلی تنگستان، گاوبندی، شیبکوه و دیگر نواحی ساحلی خلیج فارس و مقاومت برخی از سران قبایل در برابر این تغییر.
۱۱) گزارشهایی از تردد عوامل کنسولگری انگلیس در بلوکات مختلف جنوب و حضور مستشاران بلژیکی در گمرکات.
بعد از مقدمه کتاب، یک نقشه ابتکاری ا ز بلوکات و نواحی مورد بررسی با پیگیری مصحح، برای ارتباط بهتر خوانندگان با متن اسناد تهیه شده است و معرفی تعدادی از رجال نامبرده در متن اسناد، حسن ختام کتاب است که نشان میدهد حاصل کنجکاوی و تحقیقات مصحح اسناد آقای مذکوری است. اگرچه تعداد کمی از این اسناد قبلاً در برخی کتابها و مقالات منتشر شدهاند؛ اما انتشار اسناد وزارت امور خارجه بهطور جامع لطف خودش را دارد.
علاوه بر کتاب «دبیزه بلوکات» این نویسنده و شاعر جوان پیش از این کتاب «همسایه دریا» (در معرفی شاعران و نویسندگان و هنرمندان بندرریگ) را در سال ۱۳۹۹ چاپ کرده است. این دو کتاب نوید بخش یک شروع قوی برای یک استعداد نوپدید جنوبی جدید است، امیدوارم به زودی شاهد انتشار دیگر آثار تاریخی و ادبی او باشیم.
نظر شما