خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «وصیتنامه شهدای مدافعان حرم» از اداره کل اسناد و انتشارات (بنیاد شهید و امور ایثارگران) و ویراسته نسرین خادمی خالدی است و نشر شاهد آن را منتشر کرده است. آنچه در ادامه میخوانید وصیتنامه شهید مصطفی زاهدی بیدگلی (دهم خرداد ۱۳۴۷- بیستونهم بهمن ۱۳۹۶) است.
بسمه تعالی
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ.»
«سپاس بیشمار مرغ اندیشه را که یاری پر گشودن به قاب قریش نیست.»
من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که قلبم پر است از عشق به اسلام، رهبری، بنیانگذار و معمار بزرگ این انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری حضرت آیتالله امام خامنهای (مدظلهالعالی) می باشد. حال که انتظار چند ساله من از شروع حمله وحشیانه گروه خبیث، کثیف، انسان کش، کودک کش و جنایتکار داعش به سوریه و حرم عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) و سه ساله ی مشگل گشای ابی عبدالله، حضرت رقیه (س) جهت اعزام به سوریه به پایان رسید. بهترین خبری که به من رسیده همین بوده است و حال بر خود دیدم که این چند خط را به عنوان وصیت نامه بنویسم.»
چرا این همه مبارزه؟
«اول: اینکه مردم، شاید آنهایی که مرا می شناختند بگویند که خودش جانباز و برادر دو شهید و با همسر شهید ازدواج کرده بود و دین خود را با حضور ۷۵ ماه در جبهه اداء کرده است و دیگر لازم نبود که به این ماموریت برود و آن هم در کشور دیگر. شاید و باید در جواب بگویم مگر امام حسین (ع) زن و بچه نداشت؟. ما که خاک پای حضرتش نمیشویم.»
«دوم: اینکه مگر در قرآن نیامده. وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ. و قتال کنید تا رفع فتنه در جهان.»
سوم: اینکه یقین بدانید تمام هدفشان ایران است. حالا همه اسلام در مقابل تمامی کفر قرار گرفته است. باید در همان مکان آنها را زمین گیر کرد، آنها در تمام اطراف حضور دارند و همانگونه که رهبر و بنیانگذار این نظام فرمودند راه قدس از نجف و کربلا می گذرد. ای مردم نگذارید که سید علی مانند حضرت علی (ع) غریب بماند. با نفس گرم این سلاله حضرت زهرا (س) و شجاعت ایشان است که تا به حال گزندی به این نظام وارد نشده است. ان شاالله وحدت وهمدلی را حفظ کنید و پشت سر مقام معظم رهبری حرکت کرده و ایشان را تنها نگذارید.»
مادر عزیزم:
«و اما وصیتم به مادر عزیزم. اگر به شما نگفتم کجا می روم مرا ببخشید، زیرا میدانستم دیگر دوری من برای شما سخت است. اینکه چند سالی که در کنار هم زندگی کردهایم به آن صورت نتوانستم زحمات شما را جبران کنم. شرمنده ام. امیدوارم مرا حلال کنید. همین دعای شما بوده است که باعث خیر و برکت در زندگی من شده است. ان شاالله سایهات بالای سر من و خانواده ام باشد همچنین از دعای خیرت بهرمند باشیم. همانطور که در شهادت برادرانم ماشاالله و محمود صبور بودهای، امیدوارم که باز صابر باشی که اجر صابران با خداست.»
همسرم:
«و اما تو ای همسرم من در مقابل ایثار شما حرفی برای گفتن ندارم. فقط می توانم بگویم در مقابل آزار و اذیت هایی که بر اثر جوانی و جهالتم به شما روا داشتم شرمنده ام. از صبوری شما سپاسگزارم. امید وارم مرا ببخشید، واقعاً صبوری از ایمان بالای شما است. امیدوارم همانطور که در شهادت برادرم محمود صبور بودید و دو فرزند عزیز برادرم، لیلا و حسین را بزرگ کردید و در کنار من هم زندگی کردید، فرزندان من را بزرگ کنید. ان شاالله باز هم صبور و مقاوم باشی. من ممنونم. از اینکه، گفتم در این راه شما صبور و مقام باش و حرفی نزن که اجرت را ضایع کنی اعتراضی نکردی و به من احترام گذاشتی و مرا دلگرمی دادی. اگر من لیاقت شهادت را داشتم برای فرزندانم هم پدر وهم مادری کن، کاری کن که دشمن شاد نشود. بکوری چشم کسانی که شکستن خانواده شهدا را می خواهند، با صبر و ایثار، شکستشان دهید.»
فرزندانم:
«اما شما فرزندانم یاری کننده این نظام باشید. نشان دهید که فرزند شهید هستید. همان گونه که خواهر و برادرتان لیلا و حسین نشان دادند. مادران را هم یاری کنید. ان شاالله.»
حلالیت:
اقوام، خویشان و برادرانم و مردم خوب شهرستان آران و بیدگل:
«شما ای اقوام، خویشان و برادرانم، ملت عزیز و مردم خوب شهرستان مقاوم و شهید پرور آران و بیدگل به این رهبر و نظام وفادار باشید. من از شما طلب حلالیت مینمایم.
از همه شما طلب حالیت می نمایم. از تمامی خانوادهای شهدا، خصوصاً انجمن پاسداران شاهد و بسیجیان عزیز، همکاران باز نشسته سپاهی، هیئت امناء امامزادگان، همه عزیزانی که به نحوی با هم همکاری داشته ایم و در خدمتشان انجام وظیفه نموده ام. خدایی ناکرده کوتاهی کرده ام، شرمنده و حلالیت می طلبم. امیدوارم به بزرگواری خودشان مرا ببخشند.»
مداحان:
«مسئولیت سنگینی بر دوش شما همکاران مداح است، شما رسالت بزرگی انجام می دهید. امیدوارم که در تمام مجالستان دعا به جان رهبری را فراموش نکنید. نگذارید شهدا به خاک سپرده شوند. بگذارید همیشه در یادها بمانند. نه اینکه عکس شهدا را ببینیم و عکس آن عمل کنیم. انشاالله.»
«من همیشه به شهدا عشق داشته ام و فقط برای عشقم می خواندم، هیچ چشم داشتی نداشتم. همین که هر حاجت و خواسته ای داشتم شهدا به من می دادند مرا کفایت می کند. شما مردم هم اگر با صدق دل، هر حاجتی از شهدا بخواهید به شما خواهندداد.»
والسلام
۱۳۹۶/۸/۱۵
فرزند کوچک اسلام مصطفی زاهدی بیدگلی
نظر شما