سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه نعمتی: امور کودک و نوجوان معاونت شعر و ادبیات داستانی کار خود را رسماً از روزهای گرم تابستان آغاز کرد؛ وقتی که فراخوان اولین دوره آموزشی شعر و ادبیات کودک و نوجوان «قاصدک» منتشر و اردویی سهروزه در شهر قم با حضور شرکتکنندگان برگزار شد. در آنروزها بود که کبری بابایی، شاعر و کارشناس ادبی حوزه کودک و نوجوان از ایجاد امور کودک و نوجوان در معاونت شعر و ادبیات داستانی خبر داد. ایجاد این بخش جدید در خانه کتاب و ادبیات ایران، پرسشها و مسئلههای متعددی در ذهنم ایجاد کرد که فرا رسیدن سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، فرصتی شد برای دریافت پاسخ آنها. به همین دلیل، با بابایی گفتوگو کرده و شرح وضعیتی از برنامهها و چشمانداز امور کودک و نوجوان معاونت شعر و ادبیات داستانی برایمان دریافت کردیم که این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- چه دغدغه و ضرورتی باعث شد بخش امور کودک و نوجوان معاونت شعر و ادبیات داستانی راهاندازی شود؟
در دایره بزرگ ادبیات، نادیدهگرفتن ادبیات کودک و نوجوان غیرممکن است. ادبیات کودک و نوجوان بخشی مهم از ادبیات ما است؛ حتی میشود گفت زیرساخت ادبیات بزرگسال ماست و تا کودک و نوجوان کتابخوان نباشد، احتمال اینکه فرد در بزرگسالی به سمت کتابخواندن برود چندان زیاد نیست.
پیش از این هم خانه کتاب و ادبیات ایران با درک ضرورت توجه به ادبیات کودک و نوجوان، فعالیتهای بسیاری در این حوزه انجام داده بود. درک این ضرورت و البته بیانات مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب درخصوص توجه ویژه به ادبیات کودک و نوجوان، از دلایل تولد بخش امور کودک و نوجوان در معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران شد.
- این بخش حتماً با دغدغههای اصلی و فرعی راهاندازی شده است که احتمالاً بحث ترویج کتابخوانی جزو دغدغههای اصلی شماست. در اینباره برایمان بگویید.
بیشک همینطور است. ترویج کتابخوانی در مرحله اول، ترغیب جامعه به کتابخوانی است. پس باید فضایی ایجاد کنیم که همه اقشار جامعه دسترسی کافی به کتاب داشته باشند و کتاب بخوانند و همه مخاطبان از معلم گرفته تا دکتر، مهندس، کارگر و هر فرد دیگری در هر شغل و نقشی، دغدغه کتابخوانی را داشته باشد. حوزه کودک و نوجوان، از آنجا که میتواند زیرساخت و زیربنای کتابخوانی باشد، اهمیت ویژهای هم دارد؛ یعنی دغدغه بزرگ ما این است که کودکان و نوجوانان کتاب بخوانند تا شاهد رشد بزرگی در حوزه کتابخوانی جامعه باشیم.
از دیگر دغدغههای ما پرورش شاعران و نویسندگان است؛ ما باید فضای ادبیات را پویا نگه داریم و چهرههای تازهای معرفی کنیم که در حقیقت اندیشهای که در حوزه ادبیات تولید میشود، مدام بهروز و زنده باشد.
از اهداف دیگر این بخش، ارتقای سطح کیفی آثار است که این کار با ایجاد زمینههای رشد بیشتر برای نویسندگان و شاعران میسر خواهد شد. از طرفی خانه کتاب و ادبیات ایران برای بازار نشر کودک و نوجوان، نقش حمایتگر دارد. بازار نشر یک مجموعه خیلی پیچیده است و همه آن چیزی که در فضای نشر اتفاق میافتد به آن تعلق دارد؛ بخشی از دغدغه خانه کتاب هم تحلیل شرایط موجود و بررسی شرایط نشر و رصد رخدادهای فرهنگی کتابمحور است برای کمک به رشد این حوزهها. همه اینها در کنار هم، جورچین کاملی میشود که میتواند تصویری از ادبیات کودک و نوجوان ارائه کند.
- آیا میخواهید به بخش تولید وارد شوید؟ وقتی سازمانی از حالت ترویجی و تشویقی دور و وارد بخش تولید میشود، کیفیت برنامههایش پایین میآید؛ چرا که نمیشود همه کارها را در یک سطح کیفیت و مطلوب انجام داد.
نه این بخش تولیدی مدنظر ما نیست.
- یعنی شما بعد از تربیت نویسندگان در دورههایی که برگزار میکنید، صرفاً آنها را به ناشران معرفی میکنید؟
دقیقاً همینطور است؛ اتفاقاً تلاش بر این است که ما تولیدکننده کتاب نباشیم و به پرورش و معرفی چهرههای تازه کمک کنیم. در این زمینه، ما اولین دوره متمرکز آموزشی ادبیات کودک و نوجوان «قاصدک» را داشتیم که در دو مرحله برگزار شد. در پایان مرحله دوم با آثاری روبهرو شدیم که الان میتوانم به جرئت بگویم که میتوانیم آنها را در درجه اول به مطبوعات معرفی کنیم تا قلمشان در یک حرکت منطقی دیدهشود و پلهپله به سمت حرفهایشدن پیش بروند؛ یعنی ابتدا اعتباری کسب کنند و انشاءالله به راحتی وارد دنیای کتاب و نشر شوند.
- به مطبوعات اشاره کردید. واقعیت این است که مطبوعات کودک و نوجوان ما اکنون خیلی کمرونق هستند. آیا این تعامل امور کودک و نوجوان با مطبوعات این حوزه میتواند تأثیری در پویاشدن دوباره آنها داشته باشد؟
قطعاً تأثیراتی خواهد داشت؛ ولی برنامه ما برای بخش مطبوعات صرفاً به معرفی چهرههای تازه محدود نمیشود. در حال حاضر، نشریاتی که همچنان در فضای مطبوعات زنده هستند و نشریاتی که دیگر منتشر نمیشوند، رصد و دستهبندی شدهاند. ما براساس دستور مدیرعامل محترم خانه کتاب و ادبیات ایران، برنامهای خواهیم داشت برای بررسی اینکه فعالیت نشریات در حال حاضر با چه مشکلات و موانعی روبهروست و با چه راهکارهایی میتوان کار مطبوعات و نشریات را مقداری آسانتر و با شرایط بهتری پیش برد.
- به قاصدک برگردیم. برای ادامه راه قاصدک چه برنامهای در نظر گرفته شده؟ آیا این چشمانداز وجود دارد که دوره آموزشی قاصدک سالانه شود؟
درواقع سرعت قاصدک از برگزاری سالانه بیشتر شده است؛ یعنی انشاءالله ما فراخوان دوره دوم را هم همین امسال منتشر و کار را شروع میکنیم. دلیل این امر هم صرفاً نتیجه بسیار خوبی است که در دور اول گرفتیم. دور اول باعث شد ما به این نتیجه برسیم که استعدادهای درخور توجهی در دو دسته داریم. دسته اول، گروه نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال بودند که در دوره نوجوانیشان به سر میبرند و با دوره کودکی هم فاصله خیلی کمی دارند. این گروه توانستند خیلی خوب دغدغههای خود را در داستان و شعر بازتاب دهند؛ حتی به نوعی کارکرد دوگانه هم داشتند، یعنی هم خودشان با ادبیات کودک و نوجوان آشنا میشدند و هم سرمایهای بودند برای گروه بزرگسالی که آنجا حضور داشتند و میخواستنند برای کودک و نوجوان بنویسند. در آثار این نوجوانان جرقههای ارزشمندی دیدیم و امیدوار هستیم که نگذاریم این حرکت چه برای نوجوانان و چه بزرگسالانی که در دورهها شرکت میکنند، از نفس بیفتد. گروه بزرگسالان شرکتکننده هم بسیار دغدغهمند و همراه بودند و کیفیت آثارشان گواه این ادعاست.
- در حوزه کودک و نوجوان مسئلهای که میتواند خیلی در بحث ترویج و تبلیغ کتابخوانی مؤثر باشد، استفاده از چهرههای مطرح و پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان و همکاری با آنها در برگزاری برنامههاست. آیا امور کودک و نوجوان، برنامهای دارد که از این چهرهها استفاده کند؟
بله قطعاً؛ چون این بزرگواران سرمایههای ما هستند. استفاده از پیشکسوت در جایگاه خودش معنی گستردهای دارد. ما در یک بخش وظیفه داریم سپاسگزار پیشکسوتان ادبیات کودک و نوجوان کشورمان باشیم. از طرف دیگر، وظیفه حمایتی داریم که آثارشان به بهترین شکل مطرح و دیده شود. در حقیقت آن وظیفه شاگرد و استادی است که ابعاد مختلف پیدا میکند؛ برای این مسئله هم انشاءالله به مرور برنامههایی خواهیم داشت. بخشی از این برنامهها را با هماهنگی ارشاد استانها برای برگزاری آیینهای تجلیل خواهیم داشت و بخش دیگری را خودمان به فراخور نیاز، طراحی و قدم به قدم اجرا میکنیم.
- از جایزه ویژه کتاب کودک و نوجوان چه خبر؟ در اینباره در اختتامیه دور اول قاصدک خبرهایی اعلام شده بود.
بله، از اولین روز شکلگیری امور کودک و نوجوان، ما بیشترین تأکید و تمرکز کاری را بر همین مسئله گذاشتیم. آئیننامه تکمیل شده و فراخوان هم تنظیم شده است. فراخوان این جشنواره به زودی منتشر خواهد شد.
- آیا این جایزه با همکاری نهادهای کودک و نوجوان است یا مستقل برگزار خواهد شد؟
این جایزه ویژه خانه کتاب و ادبیات ایران است؛ اما ممکن است در ادامه از همراهی نهادهای فرهنگی دیگر بهرهمند شویم. درواقع شکل نهایی برمیگردد به اینکه توافقات و سیاستگذاریهای مجموعه چیست که بیشک به نفع فضای نشر کتابهای کودک و نوجوان خواهد بود.
- در آییننامه لحاظ شده که این جایزه سالانه باشد؟
سالانه است؛ یک سال ملی، یک سال بینالمللی و هر کدام سازوکار متفاوت خود را دارد.
- مروری هم بر بخش محتوایی دنیای ادبیات کودک و نوجوان داشته باشیم. شما شاعر هستید و شعر نوجوان سرودهاید و اثرتان در جشنوارهها هم بوده است. اکنون هم شاعران شعر نوجوان و هم خودِ نوجوانان میگویند که شعر نوجوان رونق ندارد و ترجیح میدهند شعر نوجوان نگویند یا نخوانند و شعر بزرگسال بخوانند. نظر شما چیست؟ چه توصیفی از وضعیت شعر نوجوان کشور دارید؟
تا حدودی با مبنا و ابعاد این نظر مخالفم. کدام گروه پژوهشی وارد حوزه نشر یا جامعه مخاطب شده است که به این نتیجه برسد شعر نوجوان اگر در دسترس نوجوان باشد آن را کنار میگذارد و شعر بزرگسال را میخواند؟ من به عنوان کسی که سالها در حوزه ادبیات کودک و نوجوان زندگی کردهام و با خردسال، کودک و نوجوان نفسبهنفس کار کرده و در ارتباط بودهام، میگویم که این نظر کارشناسی نیست.
اگر ما اثر خوب را در مقابل مخاطبان قرار دادیم و آن را نخواندند آنوقت میتوانیم تحلیل کنیم و نظریه صادر کنیم. این روزها من از بعضی اظهار نظرها میترسم. مثلاً اینکه میگویند شعر نوجوان نداریم و بهتر است کودکی را به بزرگسالی وصل کنیم. به عقیده من این نظر، بسیار خطرناک است. واقعاً ما میتوانیم بیپروا نوجوان را با مفاهیم شعر بزرگسال روبهرو کنیم؟ میتوانیم تمام محتواهایی را که در شعر بزرگسال هست، در برابر گروه سنی نوجوان قرار دهیم؟ قطعاً ما بر تن نوجوانانمان لباس بزرگسالانه نمیپوشانیم. پس چطور میشود که به راحتی خوراک فکریاش را نادیده میگیریم؟
اگر به شمارگان کتابها، تعداد عناوین آثار و موارد اینچنینی نگاه کنیم، بله، در حوزه شعر نوجوان تعداد آثار و عناوینشان کمتر از شعر کودک یا بزرگسال است. پس مسئله ما آمار است، تحلیل نیست؛ این دو خیلی با هم فرق دارند. آمار ممکن است زاییده اتفاق دیگری باشد. ممکن است مشکل بستهبندی یا کتابسازی داشته باشیم، ممکن است کتاب در ظاهر به آن شمایلی که نوجوان دوست دارد، نباشد. این یک واقعیت است که نوجوان به آنچه میبیند اهمیت میدهد. البته گاهی حرکتهایی در ناشران مختلف میبینیم که مشخص میشود تلاش میکنند این مشکل را رفع کنند. به هرحال باید زمان بگذرد یا یک گروه پژوهشی در کنار این دوستان باشد تا بتوانیم تحلیل درستی از این ماجرا داشته باشیم.
به بازتاب آثار نوجوان در جشنوارهها هم توجه کنید. چند جشنواره نوجوان وجود دارد که در آنها کار نوجوان برگزیده شده است؟ خیلی. بنابراین اثر نوجوان اثر ضعیفی نبوده است؛ شاید تعداد آثار کم باشد و نیاز داشته باشیم که شاعر نوجوان بیشتری داشته باشیم و آنهایی را هم که هستند تقویت کنیم؛ ولی در عرصه کودک یا خردسال هم این مسئله وجود دارد. نمیگویم که شعر نوجوان بر قله ایستاده است؛ نه! ضعفهایی دارد ولی ضعفهای بخش نوجوان مثل ضعفهای بخش کودک و بزرگسال است و باید به آن توجه و رسیدگی شود. مسئله این نیست که مخاطب شعر نوجوان نمیخواند؛ چرا که اگر شعر نوجوان خوب در فرم و ظاهر مناسب به دست مخاطب برسد قطعاً میخواند.
- نظرات شما درست و تأملبرانگیز است؛ اما پرسش من بر مبنای مسئلهای دیگر بود یعنی کاری با مخاطب نداشتم، با ناشر و نهادها و خود شاعران کار داشتم. به عنوان خبرنگار حوزه کتاب کودک و نوجوان، از هر ۵۰ کتابی که به دستم میرسد شاید دوتای آنها مجموعهشعر نوجوان باشد که احتمالاً تجدیدچاپ هستند نه تازهمنتشرشده. ما این پیشفرض را درنظر میگیریم که اگر به دست مخاطب کتاب برسانیم میخواند؛ بنابراین از شما میپرسم که چرا شاعران کمتر به سمت شعر نوجوان میروند؟
خوب در حال حاضر مخاطبان نسبت به کتابهای داستان رغبت بیشتری نشان میدهند. داستان به طور کلی میتواند گروه بیشتری از مخاطبان را با خود همراه کند؛ چون سادهتر و به زبان معمول نزدیکتر است. در حال حاضر هم تبلیغات روی آن بیشتر شده و عامتر است. ما با داستان در زندگی روزمرهمان بیشتر ارتباط میگیریم. شعر برگرفته از لحظات خاص زندگی و تجربههای بهخصوص است و به خاطر پیچیدگیهای زبان و تخیل خواندنش سختتر. طبیعی است که مخاطب محدودتری داشته باشد و چاپ کتابهای شعر، قدری کمتر باشد.
مسئله دیگر این است که آورده مالی شعر نوجوان برای ناشر به اندازه شعر خردسال نیست. شعر خردسال را علاوهبر بچهها، والدین و مربیان تربیتی برای مطالعه خودشان با توجه به احساس نیازی که وجود دارد تهیه میکنند؛ یعنی اهرم تشویق بزرگسالان وجود دارد که کودک و خردسال را به سمت کتابخوانی سوق میدهد؛ اما نوجوان که به سن انتخاب رسیده است باید حتماً با شیوههای هوشمندانهتری با کتابها روبرو شود.
- مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران بارها بر مسئله معرفی کتاب و ترویج کتابخوانی تأکید داشتهاند. مصداقیتر میگویم؛ برای اینکه بتوانیم شعر نوجوان را رونق بیشتری بدهیم باید بستری فراهم کنیم که مخاطبان و شاعران تعامل بیشتری داشته باشند؛ چرا که تعامل نویسندگان ادبیات داستانی با مخاطبان بیشتر از شاعران است. امور کودک و نوجوان میتواند در اینباره نقشی ایفا کند و برنامههایی تدارک ببیند تا این فاصله را کم کند: مثل سلسله نشستهای ماهانه یا حتی هفتگی در حوزه شعر نوجوان. نظر شما چیست؟
نکته خیلی خوبی گفتید. ما داریم بخشی از کارمان را در فضای برنامه «شاد» تعریف میکنیم که در دسترس همه بچههای ایران است. در این بخش میخواهیم کار ترویجیآموزشی انجام دهیم که بخش ترویجیاش میشود معرفی کتابهای خوب برای بچهها و بخش آموزشی اختصاص دارد به آموزش تکنیکهای نوشتن و آشنایی با عناصر شعر و داستان. این کار توسط مدرسان این حوزه انجام میشود.
علاوه بر این، ترجیح بخش کودک و نوجوان این است که در جلسات نقد و بررسی کتاب در کنار اینکه یک منتقد اثر را نقد میکند، نظر بچهها را هم درباره اثر بدانیم. این امر هم به بچهها کمک زیادی میکند که بتوانند اظهارنظر کنند و در حقیقت اعتمادبهنفس و تعاملشان بالا برود و هم به خود مؤلف؛ از آن جهت که میتواند ذائقه مخاطب را بهتر بهدست بیاورد و بر اساس آن کار کند.
- سوال آخرم را آیندهنگرانهتر میپرسم؛ «آینده خواندنی است» شعار امسال است و شما نیز در حوزه کتاب کودک و نوجوان هم مؤلف هستید و هم جایگاه رسمی نهادی دارید تا بتوانید اثرگذارتر باشید. با توجه به تلفیق تجارب این دو مورد به ما بگویید که آینده کتاب کودک و نوجوان ایران را چطور میبینید؟
اگر یک نگاه خیلی اجمالی به آمار کتابها بیندازیم- کاری به این ندارم که بعد کرونا در این حوزه افتی داشتیم- نسبت به دهههای قبل، عناوین کتابهایمان خیلی بیشتر شده است. تلاشهای خوبی دارد در جاهای مختلف انجام میشود و من فکر میکنم تنها چیزی که میتواند به ما بگوید در آینده چه اتفاقی میافتد، رصدکردن اتفاقات خُرد و کوچکی است که در جاهای مختلف رخ میدهد: در خانه کتاب و ادبیات ایران، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در نهاد کتابخانههای عمومی و همه نهادهای متولی حوزه کتاب.
چیزی که من مطمئنم و میگویم این است که خانه کتاب تمام توان و انرژی خود را (که امکان داشته) در این حوزه بسیج کرده است تا این بخش بتواند پویا و کمککننده باشد؛ یعنی صرفاً بخشی اداری در یک اداره فرهنگی نباشد که بخواهد جزیرهای کار خود را انجام بدهد و بعد هم گزارشی ارائه کند و تمام! این بخش دارد تلاش میکند که ارتباط بین نهادهای فرهنگی دیگر را تقویت کند، ارتباط خودش را با نهادهای دیگر تقویت کند و یک مسیر تعریف کند برای اینکه حتی شده به اندازه یک قدم، مسیر کتابخوانی برای کودکان و نوجوانان هموارتر شود، مسیر تألیف برای نویسندگان و شاعران و تصویرگران هموارتر شود و همه اینها یعنی بتوانیم از کاری که داریم میکنیم، از چیزی که دریافت میکنیم و کتابی که میبینیم و ورق میزنیم، لذت ببریم و احساس کنیم یک تجربه شیرین را پیش میبریم. این تمام تلاشی است که در مجموعه ما دارد اتفاق میافتد و شک ندارم که مجموعههای فرهنگی دیگر هم این دغدغه را دارند؛ از این جهت که سایر نهادها را هم بسیار مشتاق و همراه میبینیم. به نظر من قدمهای کوچک در این حوزه میتواند به اندازه کیلومترها ما را به جلو ببرد.
نظر شما