سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: نسرین دستان مترجم کتاب «نقاشی چینی»، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگستان هنر و مدیر گروه هنر شرق این پژوهشکده، در زمینه چاپ کتاب در کشور چین، تفاوت حوزه نشر در این کشور با ایران و تأثیرات هنر دو کشور بر روی یکدیگر به گفتوگو با خبرنگار ایبنا نشسته است. آنچه در ادامه میخوانید دومین و آخرین بخش این گفتوگو است.
- غیر از نداشتن نیروی متخصص چه عامل دیگری در کم بودن تعداد آثار تألیفی در زمینه هنر تاثیرگذار است؟
به نظر من بحث اقتصادی در موضوع کم بودن تعداد آثار تألیفی در زمینه هنر قابل بررسی است. یک مؤلف یا کسی که پژوهشی را تولید میکند وقت و انرژی زیادی را صرف میکند و همچنین حاصل تجربیات خود را با دیگران به اشتراک میگذارد. با توجه به زیاد بودن هزینههای پژوهش، مؤلف حاصل سالها تجربه، مطالعه و پژوهش را به عنوان یک کار تألیفی ارائه میدهد اما وقتی سیستم چاپ و نشر در زمینه حق تألیف ضعیف عمل میکند، چه انتظاری میتوان داشت؟ وقتی شما کتابی را که تألیف میکنید و بهخاطر مشکلات کمبود کاغذ، هزینههای چاپ، مسائل اقتصادی و محدودیت توزیع در تیراژ پایین چاپ میشود؛ نمیتوان در سطح جامعه، تحولی چشمگیر را انتظار داشت. تحولی که از آن صحبت میکنیم باید در جهت توسعه، پژوهش، مطالعه و تحقیق انجام شود. یک محقق یا پژوهشگر زمانی میتواند کتاب تألیف کند که از نظر امکانات مالی تأمین باشد.
- فرآیند دغدغهمندی شما برای پژوهش هنر چگونه شکل گرفت؟
من در حال حاضر، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگستان هنر و مدیر گروه هنر شرق پژوهشکده هنر هستم. دیپلم گرافیک هنرستان هنرهای تجسمی دختران تهران و همچنین فوق دیپلم فرهنگسرای نیاوران در رشته گرافیک را دارم. مدتی نیز با مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت همکاری کردم. سال ۱۳۷۲ در رشته گرافیک دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز پذیرفته شدم. گرافیک را که از دوران هنرستان پیگیری میکردم تا مقطع لیسانس ادامه دادم. بعد از آن بلافاصله در رشته پژوهش هنر، مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا پذیرفته شدم. حین همکاری با مرکز هنرهای تجسمی ادامه تحصیل نیز دادم. از این مقطع به بعد بیشتر به کارهای پژوهشی و مطالعاتی در حوزه تئوری هنر علاقهمند شدم.
- چگونه به فرهنگ و هنر چین علاقهمند شدید؟
من در سال ۲۰۰۰ میلادی به دعوت یکی از هنرمندان مسلمان چینی، نمایشگاهی از آثار نقاشی آبرنگ در کشور چین داشتم. درآن سفر کوتاه، علاقهمندی من به فرهنگ شرق و هنرهای شرقی آغاز شد. از همین رو رساله و پایاننامه دوره کارشناسی ارشد خود را در مورد «تفکر دائو بر نقاشیهای دوره سونگ چین» نوشتم که باعث آشنایی بیشتر من با هنر، فلسفه، فرهنگ و زبان چینی شد. پس از فارغالتحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد، برای ادامه تحصیل در رشته هنر به پکن رفتم و با وجود موانع بسیار، مقطع دکتری رشته تاریخ هنر چین را در آکادمی مرکزی هنر پکن که یکی از معتبرترین دانشگاههای هنر در سطح آسیاست، گذراندم.
- به نظر شما تاثیر طراحی جلد بر روی فروش کتاب چیست و شما برای طراحی جلد کتابهایتان چه اقداماتی انجام میدهید؟
تأثیری طراحی جلد در جذب مخاطب، قابل توجه است. مخاطب در نگاه اول با جلد آن کتاب مواجه است و بعد از آن عنوان کتاب را میبیند. پس طراحی جلد تأثیر ویژهای بهخصوص برای کتابها در زمینه هنر دارد. کتابهایی که تاکنون از من در قالب ترجمه یا تألیف چاپ شده، با مشورت و تبادل نظر مستقیم گرافیست حرفهای بوده و با تعامل با هنرمند صاحب نظر، جلد کتابها نهایی شده است.
- نمونهای از تاثیرپذیری از یک اثر هنری بر روی اثر هنری دیگر در چین وجود دارد؟
در ادوار تاریخی و دوران پیش از اسلام، هنر مانوی به عنوان هنر مطرح در سطح جهان وجود داشته که مطالب کتاب اخیر من، این موضوع را مورد بحث قرار داده است. این هنر توسط مانی و پیروانش از طریق جاده ابریشم به چین رسیده است. مانی در ناحیهای به نام تورفان دینش را نشر داده است. نکته حائز اهمیت اینجاست که تأثیرات هنر ایران در دیوارنگارههای غارهای دونهوانگ چین علاوه بر هنر مانوی دیده میشود. دیوارنگارههای مذکور تاریخ یازده سلسله چین را از دوره سویی تا دوره یوان به نمایش میگذارد. این دیوارنگارهها دو بخش هستند. بخشی از آنها روایتگر داستان زندگی بودا و بخش دیگر مربوط به داستانهای حماسی و تاریخی و زندگی پادشاهان سلسلههای مختلف است.
درطول تاریخ، نمونههای فراوانی از تأثیر متقابل هنر این دو کشور دیده میشود. در نهایت، ارتباطات تجاری به انتقال فرهنگ و هنر، زبان، آئین و مذاهب در مسیر جاده ابریشم انجامیده است. این ارتباطات فقط مربوط به کالا نبوده، بلکه فرهنگ هم در این مسیر رد و بدل شده است. این تأثیرات از دوران باستان و قبل از اسلام تا اوج روابط متقابل یعنی دوران ایلخانان مغول و دوران صفویه دیده میشود. در زمان ایلخانیان، صنعتگران و هنرمندان چینی به دربار پادشاهان ایران راه پیدا کردند. در این دوره با پیروی از سونگ چین، فرهنگستانهایی در دربار بهوجود آمد که در این فرهنگستانها، هنرمندان چینی و ایرانی در کنار هم به کار پدید آوردن هنرهایی از جمله کتابآرایی یا کتابنگاریهای کتابهای تاریخی مشغول بودند. یعنی باید گفت، کتابآرایی از این دوره بیشتر رایج شد. «ربع رشیدی» نمونهای از این فرهنگستانها بود. تأثیرات بین این دو کشور در زمینه هنر، صرفاً در هنر نقاشی نبوده است. هم ما و هم چینیها در صنایع مختلف مانند سفال و سرامیک، معماری و صنایع مختلف دارای سابقه و پیشینه طولانی تأثیرپذیری هستیم. در نمونههای نقاشی و آلبومهای بهجامانده از هنرمندان ایرانی این تاثیر را به وضوح میبینیم. بهعنوان مثال در صحنهای از نقاشیها، کاروان تجاری را میبینیم که ظروف سفالی آبی سفید چینی، با نقوش اژدها حمل میکنند. این نمونهای از تاثیر متقابل دو فرهنگ بر یکدیگر است. در دوره ایلخانان مغول، دخترانی که از طبقات بالای اجتماع، ازدواج میکردند فقط تعدادی از سفالینههای چینی را به عنوان جهیزیه به خانه شوهر میبردند. این تأثیرات هر چند در ادوار مختلف به دلیل روابط سیاسی افت و خیزهایی پیدا میکند اما بهطور مستمر ادامه داشته است. ما تا دوره چینگ و مینگ همزمان با دوره صفویه در ایران ارتباط متقابل با کشور چین داشتهایم. اوج این مراودات فرهنگی در دوره ایلخانیان بوده و انتهای آن دوره صفویان است. البته در دنیای معاصر ارتباط هنری ما بسیار محدود شده است اما باتوجه به ایده «کمربند جاده ابریشم نو» چینیها، آمیزش فرهنگهای مسیر جاده ابریشم ما را به زبان مشترک برای زندگی همراه با صلح و آرامش و دوستی ملل خواهد رساند. با هنر و فرهنگ مسیر دستیابی به این هدف تقویت خواهد شد.
نظر شما