محمد قاسمیپور؛ پژوهشگر ادبیات جنگ درباره مستند ساواک و آنچه که پرویز ثابتی از حضورش در این سازمان امنیتی در دوره پهلوی دوم و آنچه از زندگی، تحصیل و خانواده و شخصیت خودش ارائه میدهد و نقش مصاحبهکننده و اطلاعاتش از تاریخ عنوان کرد، به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: بخشی از این عارضه به اطلاعات عمومیِ گفتوگو کننده مربوط است و بخشی هم به تاریخدانیاش؛ یعنی او تاریخ را با فرض اینکه از ٨۵ میلیون جمعیت کنونی جامعه، حدود کمتر از ۴۰ میلیون دهه پنجاه را یادشان است و ۴۵ میلیون افرادی هستند که در سالهای بعد متولد شدهاند. تصمیم میگیرد که برای موالید جدید صحبت کند و ذهن آنها را تحت تاثیر قرار دهد. آدمی که در دهه پنجاه زیسته، چه نوجوان یا بزرگسال، چه معلم چه بازاری و… مفهوم ساواک را در زندگی فهمیده و آن معیار اختناق و سانسور ناشی از عملکرد ساواک در ذهنش هست و با حرفهای امثال ثابتی حذف نمیشود. البته به نظرم برخی از حرفهایش درست است مثل همین رزومه پیش از ساواکی شدنش که بالنسبه دقیق و درست میگوید، اصل تحریف را بین خاطرات درست میآورد و جاساز میکند تا کسی نتواند تشخیص دهد و الا شرایط فرهنگی و اجتماعی یا اینکه این آدم کمی متفاوتتر از آدمهای قبلی بوده، درست است، اما چیزی را میگوید که خود دوست دارد بگوید، درباره مثلاً خشونتی که دارند، سختگیری، قساوت قلب و بیرحمی بازجویان و شکنجهگران و... حرفی نمیزند. الان در همین مدتی که این مصاحبهها پخش شده، برای استادان دانشگاهها، برخی از زندانرفتهها و مبارزان انقلاب اسلامی، مستنداتشان را گفتند، اغلب جواب مستند و مستدل حرفهای ثابتی است. این افراد، کسانی هستند که در آن دوران زیستهاند و حرفهای ثابتی را نمیتوانند بپذیرند چون کاملاً آن شرایط را لمس کردهاند.
او افزود: حواسمان باشد! ثابتی حرفهایش را برای تاثیرگذاری در نسل جدید میگوید، نسل جدیدی که ما باید ماهیت ساواک را به او میشناساندیم. البته این بحث از نظر تاریخی هم هست که ساواک متشکل از تعدادی اداره بوده و اصل جنایتها در اداره سوم، اداره عملیات صورت گرفت که کار گرفتن و بازداشت و شکنجه و بازجویی مبارزانِ ضد رژیم را انجام میداده است، اما آن بخشی که مثلاً درباره جاسوسی کشورهای بیگانه کار میکرد، کارش خدمت بود و حتی بعد از انقلاب هم با اسمهای دیگر ادامه پیدا میکند. اصل اداره سوم است که کار مقابله با مبارزین و زندانیان سیاسی را انجام میداده است، این بخش است که ساواک را کاملاً جنایتپیشه و ضد مردم به تاریخ معرفیکرده است، اما ثابتی جزئیات را نمیگوید، ورود نمیکند و آنچه که خود دوست دارد میگوید.
این پژوهشگر عنوان کرد: به نظرم کمکاریهای ماست که ثابتی آمده و فرصتطلبانه برای تطهیر خود و ساواک سخن گفته است. لذا اولین سوال از او باید این باشد که در ۴۵ سال گذشته کجا بودی و چرا ۵ سال بعد یا ١٠ سال بعد که بسیاری از آنهایی که اسم میبری زنده بودند، چیزی نگفتی؟ حالا در این برهه و ۴۵ سال بعد جلوی دوربین نشستن و حرف زدن، کار سختی نیست، چون دور و بر خلوت شده و مدعیان، همراهان و همدورهایها، همه رفتهاند. اگر میگوید من فرهنگی بودم، دروغ نمیگوید، یک سال دو سال، سه سال در آموزش و پرورش کار کرده، حقیقت این است که در آن دوره هم مخبر ساواک بوده است، وقتی میفهمند این آدم خوب اطلاعات میرساند و خبرچینی میکند، او را به سطح بالاتر میکشانند، او میگوید من معلم بودم، اما نمیگوید در کنار معلمی، چه کاری انجام میداده است، اتفاقی که در خیلی از مسائل دیگر هم میتواند صورت گیرد، یکی از مظلومترین شغلها فرهنگی بودن است، میدانید چه دامنه وسیعی دارد! هرکسی یک تلقی از آدم فرهنگی دارد. هر کسی به هر کاری مشغول است حتی مشاغل آزاد در جواب سوال چه کارهای؟ میگوید فرهنگی هستم!
نظرات