سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۸
تصویری تازه و گویا از دادستان انقلاب/ لاجوردی در آینه روایت حافظان امنیت

«دادستان انقلاب» کتابی است درباره دوران دادستانی شهید لاجوردی در قامت دادستان تهران و رئیس زندان اولین که موسسه انتشارات ایران به‌تازگی آن را منتشر کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «دادستان انقلاب» کتابی است درباره دوران دادستانی شهید لاجوردی در قامت دادستان تهران و رئیس زندان اولین که «موسسه انتشارات ایران» به‌تازگی آن را منتشر کرده است.

در این کتاب روایت‌هایی از این دوره زندگی شهید لاجوردی به چشم و نظر می‌نشیند که در نوع خود تازگی دارد و بسیاری از آنها روایت‌های کمترشنیده‌شده و موثقی هستند که تصویر تازه و گویاتری از دادستان انقلاب پیش روی مخاطب قرار می‌دهند.

شهید لاجوردی به دلیل تسلط به مسائل حقوقی و احکام اجتماعی اسلام در ماه‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی در کنار آیت‌الله سید محمد بهشتی رییس دیوان عالی کشور وارد دستگاه قضا شد و ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ به پیشنهاد آیت‌الله بهشتی و با حکم آیت‌الله علی قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی، دادستان انقلاب تهران شد.

آشنایی سید اسدالله با دیدگاه‌های تند و خشونت بیش از حد گروهک‌های تروریستی منافقین در مبارزه با رژیم پهلوی از یک‌سو و شکست مسعود رجوی در راه‌یابی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی از سوی دیگر، رفته‌رفته موجب چرخش پیکان مبارزات این گروهک تروریستی به سمت کارگزاران جمهوری اسلامی و دست به اسلحه شدن اعضای این گروهک بر علیه نیروهای انقلاب شد.

همین مسئله موجب شد بنیانگذار انقلاب اسلامی مرز برخورد با محاربان و مخالفان نظام را شورش‌های خیابانی و دست به اسلحه شدن آنان تعیین کنند و در راس مبارزه با محاربانِ منافق و فرقان در پایتخت، دادستان انقلاب تهران یعنی سید اسدالله لاجوردی حضور داشت.

محمدمهدی اسلامی که پیشتر کتاب «مرد پولادین» را درباره شهید لاجوردی منتشر کرده بود در مقدمه این کتاب تازه نوشته است: «آن روز از آبان ۱۳۵۸ که در حجره بازار به سراغش رفتند تا دادستان پرونده فرقان شود؛ وقتی صبح از خانه خارج می‌شد شاید هرگز گمان نمی‌کرد که قرار است بار دیگر به اوین بازگردد. پس از سال‌ها مبارزه و زندان، تازه به مسیر عادی زندگی آمده بود و شور انقلابی خود را بیشتر در حزب جمهوری اسلامی دنبال می‌کرد. اما از آن روز به نماد «دادستانی انقلاب اسلامی» تبدیل شد؛ دوره مسئولیت بسیاری از دادستان‌ها مدیدتر بوده است اما دوره او آن قدر متفاوت بود که چهار دهه پس از تحویل آن کرسی و بازگشتش به شغل آزاد، هنوز نامش به تواتر در رسانه‌های مخالف و موافق تکرار می‌شود.

او اما برای شهرت نیامده بود؛ که اگر چنین بود در تعاملاتش راهی دیگر را می‌پیمود؛ او آمده بود تا به‌دور از سیاست‌ورزی‌های رایج، بساط عدل بگستراند. آنچنان که وقتی تخلفی را در مجموعه همکارانش دید، بدون تسامح به حمایت از مجرمِ محکوم به اعدام برخاست و گفت: «من دادستان هستم که داد مردم را بستانم!» همین جزمیت در برابر عدالت بود که راه نفوذ سازمان مجاهدین خلق – که برگ برنده‌اش توان نفوذ بود- در جبهه او را بست، ترورهای مکرر روزانه به صفر گرایید و امنیت به بار نشست.

روایت آن روزها؛ به اقتضای طبیعت امنیتیش اغلب ناگفته مانده است و از همین رو فتنه‌جویانِ آن هنگامه، امروز به جای نشستن بر جایگاه مجرم، مدعی شده و حقایق را به نفع خود واژگون روایت می‌کنند. این همان ضرورتی بود که ما و مصاحبه‌شوندگان را برای بازگوی اسرار ثمر دادن تلاش لاجوردی در دهه شصت و سمر شدن او متقاعد ساخت.»

انتشارات ایران در دو کتاب روایت‌هایی از زندگی و فعالیت‌های مهم و دوران‌ساز شهید لاجوردی پیش و پس از انقلاب عرضه کرده که «مرد پولادین» و «دادستان انقلاب» (کتابی که اینک مخاطب آن هستید) به‌قلم محمدمهدی اسلامی را شامل می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها