دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۹
شیرینی شفا در دلِ کلمات / مؤلفی که از خرافات پرهیز کرد

خراسان‌رضوی- حمیدرضا سهیلی، نویسنده پیشکسوت مشهدی مجموعه‌ای از داستان‌های شفایافتگان حرم مطهر رضوی را به‌صورت کامل مستند کرده و به رشته تحریر درآورده و در جلدهای مختلف منتشر کرده است.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - لیلا نوعی: شمار آنان که در بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) به مراد دل خود رسیده‌اند، در اعداد و ارقام نمی‌گنجد و بدون شک می‌توان از دل هرکدام آن‌ها ده‌ها داستان و کتاب نوشت. صحن و سرای رضوی هر روز و شب مملو از عاشقان و دلباختگانی است که با داستان‌های فراوان پا به این بهشت زمینی می‌گذارند. یکی از ظرفیت‌های بی بدیل حرم مطهر امام رضا (ع) که می‌توان آن را به رشته تحریر در آورد و به مخاطب در قالب داستان عرضه کرد؛ روایت شفایافتگان این بارگاه قدسی است.

حمیدرضا سهیلی، نویسنده پیشکسوت مشهدی سال‌های بسیاری است که روی این سوژه ناب کار کرده و تا به حال کتاب‌هایی با این موضوع و عناوین مختلفی مانند «شفایافتگان»، «کسی که مثل هیچکس نیست»، «وقتی عشق شکوفه می‌دهد»، «شب ستاره باران»، «آواز آسمانی عشق»، «بوی بهشت» و «شهد شیرین شفا» را» با محوریت «شفا» به چاپ رسانده است. این داستان‌نویس و نویسنده به سراغ سوژه‌های ناب شفایافته در حرم رضوی رفته و پس از آنکه افراد مسیرهای اداری و قانونی و تایید شده را به عنوان شفایافته طی کردند، در دل داستان‌های سهیلی قرار گرفتند. در ادامه گفتگوی خبرنگار ایبنا با حمیدرضا سهیلی، نویسنده داستان‌های شفایافتگان را می خوانید.

-چطور به مسیر نوشتن کتابی درباره شفایافتگان حرم مطهر امام رضا (ع) رسیدید؟

در دهه شصت با روزنامه‌های خراسان و قدس همکاری داشتم و در حین همین همکاری بود که نوشتن قصه‌هایی در مورد شفایافتگان و داستان های رضوی به من پیشنهاد شد. قبل از این پیشنهاد من چندین قصه درباره جنگ نوشته بودم که در روزنامه قدس چاپ شد و بازخورد خوبی داشت، به همین خاطر پیشنهاد نوشتن قصه‌های رضوی به من داده شد. ابتدا نپذیرفتم ولی اصرار مدیر مجله زائر مرا بر آن داشت تا پیشنهادش را برای مدت کوتاهی قبول کنم.

شیرینی شفا در دلِ کلمات / از دامن‌زدن به خرافات پرهیز کردم

-و این شروع داستان بود؟

بله اولین قصه را که نوشتم معجزه رخ داد. سوژه چند خط کوتاه و بسیار خلاصه بود. آن را که خواندم، کاغذ و قلم را مهیا کردم. شاید باور نکنید قلم تا پایان قصه از دست نیفتاد و نیاز به دوباره نویسی هم نداشت. قصه در مجله چاپ شد و اصرار مدیر مجله به ادامه نوشتن بیشتر شد و به همین منوال تعداد زیادی از سرگذشت شفایافتگان را به صورت قصه و با شیوه‌ای که برای خواننده نیز دلچسب و خواندنی باشد نوشتم.

-و این روند تا چاپ چند کتاب ادامه پیدا کرد؟

ابتدا برای نوشتن هدف خاصی نداشتم و صرفاً انجام وظیفه در برابر پیشنهادی بود که به من شده بود ولی کم کم علاقه‌ای در من به وجود آمد و این کار را ادامه دادم. حالا هدف دیگری داشتم و آن این بود که سرگذشت شفایافتگان، حالتی واقعی و قابل قبول برای خواننده به وجود بیاورد و از دامن زدن به برخی خرافات که ممکن است دامن این نوع قصه‌ها را بگیرد و یا ذهن خواننده را به آن سمت سوق دهد پرهیز شود. در واقع آغاز کننده این ماجرا پیشنهاد و تصمیم نویسنده بود ولی در ادامه این معجزه خدا و خود امام رضا علیه السلام بود که این راه ادامه پیدا کرد.

شیرینی شفا در دلِ کلمات / از دامن‌زدن به خرافات پرهیز کردم

-با توجه به سوژه خاص، تلاش کردید از چه طریق مخاطب را همراه داستان نگه دارید؟

به خاطر خاص بودن سوژه، تلاش کردم روایت را به گونه‌ای بنویسم که خواننده هم خاص بودن سوژه را دریابد و هم از خواندن آن لذت ببرد. البته تلاش من در کنار همان معجزه‌ای که گفتم در هنگام نوشتن درباره این سوژه‌ها رخ داد، کمک کرد تا قصه‌ها به دل بنشیند و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.

-اهمیت مکتوب کردن این واقعیت‌ها در چیست؟

شفا یک ارتباط قلبی و ذهنی بین شفایافته با خداست. وقتی ذهن از این ارتباط و اعتماد به قدرت خداوند که میتواند شفا دهنده باشد، قوی شود، این معجزه رخ می‌دهد. در واقع این ذهن آدمی است که به شفا اعتماد می یابد و وقتی ذهن قدرت گرفت بیماری نمی‌تواند در برابر این اعتماد دوام بیاورد.

-شما سراغ موضوع خاصی رفتید که هر کسی به آن دسترسی ندارد. از چالش‌های نوشتن درباره شفایافتگان بگویید.

البته من به سراغ این موضوع نرفتم، این موضوع بود که به سراغ من آمد و مرا به خود مجذوب کرد. بعد از ارتباط دلی نویسنده و موضوع، چالشی که به وجود آمد عجیب بودن این ارتباط معنوی شفایافته با خدا و امام بود که مرا به دنباله دادن کار ترغیب کرد. ملاقاتی که با برخی از این عزیزان داشتم عشق آنان به امام رضا (ع) را به وضوح دیدم. این عشق، ثمره عاشقی و ارتباط معنوی شفایافته با امام است.

شیرینی شفا در دلِ کلمات / از دامن‌زدن به خرافات پرهیز کردم

-مخاطب تا چه میزان از این موضوع استقبال کرده است؟

میزان استقبال بسیار زیاد بود؛ به طوری که این آثار به چاپ‌های متعدد رسید و این تجدید چاپ همچنان ادامه دارد. کتاب‌ها با اقبال خوب خوانندگان روبرو شده و هم اکنون سه جلد دیگر از این مجموعه ها در حال نگارش است.

شیرینی شفا در دلِ کلمات / از دامن‌زدن به خرافات پرهیز کردم

- شما به عنوان نویسنده روایت های شفایافتگان، از این ماجراها چه تاثیری گرفتید؟

بی تردید نویسنده از خواندن سرگذشت و گفتگو با صاحبان سرگذشت‌ها بی تاثیر نمی‌ماند و من هم خوشبختانه تاثیرهای مثبت زیادی در خود و در زندگی گرفته‌ام.

-به نظر شما چرا از ظرفیت‌های حرم امام رضا (ع) در داستان‌نویسی و چاپ کتاب بیشتر استفاده نمی‌شود؟

در حال حاضر آستان قدس رضوی به این مهم دست زده و شاهد کتاب‌های پی در پی با موضوع حرم امام رضا (ع) هستیم و خواهیم بود. هر چقدر خواست خوانندگان و اقبال آنان بیشتر باشد رغبت نویسندگان در پرداختن به این موضوع بیشتر خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها