به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در تبریز، حسین قربانزاده خیاوی، نویسنده کتاب «سایان و هزار و یک گلین بالا» در نشست دوپنجره اظهار داشت: از شنیدن نقد اعضا لذت میبرم، این هم دو دلیل و دو پنجره دارد هم به خاطر نقد و نظرشان در مورد کتابم که ارزشمند هستند و تلاش میکنم در نگارشهای بعد رای و خواستهشان مدنظرم باشد و هم به دلیل توانایی اعضا در حوزهٔ نقد که گاهی شگفتانگیز و قابل تحسین هستند.
وی به ویژگیهای نقد شایسته اشاره کرد و گفت: اگر میخواهید نقدتان مقبول باشد، بعد از اشاره کوتاه به ویژگیهای کتاب، نقدتان را به یک موضوع اختصاص بدهید و سعی کنید در مورد آن جامع حرف بزنید یا بنویسید. مثلاً در مورد کتاب «سایان و هزارویک گلینبالا» مطرح کردن این سؤال که «آیا در زمان حال هم دخترها به عروسک و گلینبالا نیاز دارند؟» میتواند زمینهٔ یک نقد مناسب باشد.
این نویسنده از توجه و اهمیت دادن اعضای نوجوان به فرهنگ بومی و منطقهای قدردانی کرد و گفت: قدرشناسی از داشتههای فرهنگی و فولکلور و استقبال از رمانهایی که نشانههای بومی برای حفظ هویت بومی و ملی اهمیت دارد.
قربانزاده در ادامه این نشست با اشاره به نقش و اهمیت گفتوگو در داستان و رمان گفت: در رمان و داستان نو گفتوگوها شکل و فرم متفاوتی پیدا کردهاند، شکلگیری نوع جدیدی از دیالوگنویسی با توجه به تغییر ذائقه و دیدگاه مخاطبها تعجبآور نیست.
وی افزود: گفتوگو یکی از عناصر موثر داستاننویسی است که به نویسنده امکان میدهد دنیای درون شخصیت را نشان بدهد، عمل داستانی را پیش ببرد و موضوع داستان را مشخص کند.
این نویسنده به ویژگیهای گفتوگوی موفق اشاره کرد و گفت: گفتوگو در یک اثر توانایی یا عدم توانایی یک نویسنده را نشان میدهد، نویسندهای که قدرت نگارش دیالوگهای گیرا، ماندگار و کارآمد را داشته باشد موفق خواهد بود.
وی تصریح کرد: در گفتوگونویسی باید سعی کنیم با حادثه و روایت ترکیب شود، زمان و مکان در گفتوگوها جا بیفتد، شخصیتها به لحاظ درونی، بیرونی و خصوصیات اخلاقی، سیاسی، روانی، اجتماعی شناسانده شوند.
وی اظهار داشت: گفتوگو در رمان جوهره و عصارهٔ گفتوگوها در دنیای حقیقی و واقعی است. باید درام داشته باشد و بحث، مجادله، کشمکش، کنش، حرکت و ایدهٔ جدید تا در نهایت هویت شخصیت را نشان بدهد.
قربانزاده با بیان اینکه گفتوگو احساس طبیعی و واقعی بودن به شخصیت میدهد، گفت: داستان حقیقت مانند است نه خود حقیقت، پس مکالمههای معمول زندگیمان گفتوگو نیست و به درد داستان نمیخورد، مخاطب ما مشتاق خواندن دیالوگهای شگفتانگیز و غافلگیرکننده است، یک مکالمهٔ معمول روزانه کسلکننده است و حسی را در مخاطب برانگیخته نمیکند؛ لذا باید در نوشتن گفتگوهای جذاب توانا شویم.
نشست دوپنجره با هدف رویارویی نویسنده با مخاطب و ارتباط دو سویه بین هردو طرف شکل گرفته و به یکی از برنامههای موفق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبدیل شده است.
اعضای ادبی مراکز کانون در سراسر استان که در طول سال عضو کارگاههای ادبی بودهاند و در انجمنها به خلق اثر پرداخته با نقد کتاب آشنا شدهاند در برنامهٔ دوپنجره برای نقد دور هم جمع میشوند، حاصل کار گفت و شنودی تخصصی و آموزنده هم برای نویسنده و هم برای اعضای نوجوان است.
نظر شما