سه‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۳
سبک و شیوه باربارا تاکمن در روایت تاریخ/ مورخی چیره‌دست در اواسط قرن بیستم

تاکمن برای روایت گذشته به درون قصرها و قلعه‌ها و جلسات حزبی و گردهمایی‌های سیاسی می‌رفت، آدم‌های جالب هر مقطع تاریخی را پیدا می‌کرد و از آنان، از لباسی که می‌پوشیدند، از جملاتی که به زبان آورده بودند، و آرمانی که برایش می‌جنگیدند و معنایی که از زندگی طلب می‌کردند می‌نوشت.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرتضی میرحسینی: باربارا تاکمن اواخر دهه ۱۳۷۰ با ترجمه عزت‌الله فولادوند از کتاب «برج فرازان» به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی شد. هرچند بیشتر کتاب‌خوان‌های کشور ما معمولاً نام او را با «تاریخ بی‌خردی» می‌شناسند. نخستین کتاب نگاهی به تاریخ اروپا در سال‌های منتهی به نخستین جنگ جهانی است و دومی هم چند خطای بزرگ از خطاهای سیاستمداران در طول تاریخ – از حمله یونانی‌ها به تروآ تا جنگ ویتنام – را بررسی می‌کند. همچنین «توپ‌های ماه اوت» و «آینه‌ای در دوردست» و «سلام اول» نیز از کتاب‌های مهم دیگر او هستند که ترجمه‌ای فارسی از آن‌ها موجود است. تاکمن در «توپ‌های ماه اوت» به حوادث و کشمکش‌های سیاسی که به جنگ اول جهانی انجامیدند می‌پردازد، در «آینه‌ای در دوردست» از اروپای قرن چهاردهم – قرن طاعون و قحطی – می‌نویسد و در «سلام اول» داستان مردم ساکن در مستعمرات انگلیس در قاره آمریکا برای کسب استقلال و چگونگی تشکیل کشور ایالات متحد را روایت می‌کند.

تاکمن مورخ چیره‌دستی بود که اواسط قرن بیستم، با کتاب «انجیل و شمشیر» نخستین گام بزرگش را برداشت و بعد در اوایل دهه ۱۹۶۰ با «توپ‌های ماه اوت» به شهرت رسید. پدرش بانکداری سرشناس و در دوره‌ای مالک مجله دِ نیشن (ملت) بود و او پژوهش و نوشتن را همان سال‌ها از خبرنگاری در همین مجله یاد گرفت. از خبرنگاری به تاریخ‌نویسی دل بست، اما پیش از آن – به پشتوانه امتیازات خانوادگی و فرصت‌هایی که حرفه خبرنگاری برایش مهیا کرده بود – گوشه و کنار دنیا را دید و تجربه سفر به آسیا و اروپا، از ژاپن تا اسپانیا را کسب کرد. او برخی رویدادهای مهم قرن بیستم مثل جنگ داخلی اسپانیا را که ما در کتاب‌ها درباره‌شان می‌خوانیم، از نزدیک به چشم دید و نوشته‌اند که در جنگ دوم جهانی نیز مدتی در اداره اطلاعات جنگ آمریکا مشغول به کار شد.

دو بار، ابتدا در ۱۹۶۲ برای «توپ‌های ماه اوت» و بعد در ۱۹۷۱ با روایت زندگی ژنرال امریکایی، جوزف استیل‌ول جایزه پولیتزر را بُرد و در کار تاریخ‌نویسی به یکی از چهره‌های مشهور زمانه تبدیل شد. البته سبکی که او در آن می‌نوشت مخالفانی هم داشت و از سوی برخی محافل با برچسب‌هایی مثل «عامه‌پسند» شناخته می‌شد. اما از اواخر دهه ۱۹۷۰ به عضویت آکادمی هنرها و علوم ایالات متحد آمریکا درآمد و سال ۱۹۸۰ نیز با «آیینه‌ای در دوردست» جایزه کتاب سال کشورش را دریافت کرد. او هم با آثار پرفروشش، دایره مخاطبان کتاب‌های تاریخی را بزرگ‌تر کرد و هم از معدود چهره‌های غیردانشگاهی بود که در بالاترین سطح مطالعات علوم انسانی فعالیت می‌کرد. نزدیک به ۷۷ سال زندگی کرد و درششم روز از فوریه ۱۹۸۹ در یکی از بیمارستان‌های گرین‌ویچ (ایالت کنتیکت) قلبش از کار افتاد و درگذشت.

سبک و شیوه باربارا تاکمن در روایت تاریخ/ مورخی چیره‌دست در اواسط قرن بیستم

سبک و شیوه کار باربارا تاکمن

تاکمن چهره‌ای دانشگاهی نبود و حتی تحصیلات رسمی‌اش را هم تمام نکرد. خودش نیز کوششی برای ورود به محافل آکادمیک نمی‌کرد و می‌گفت: «دوری از فضای رسمی دانشگاه نجاتم داد، زیرا اگر روی پیشرفت آکادمیک و کسب مدرک تحصیلی متمرکز می‌شدم، مهارتم در نوشتن خفه می‌شد.» به نظرش روایت درست تاریخ و رسیدن به حقیقت از لابه‌لای خروارها سخن گفته و ناگفته، جز با عبور از چارچوب‌های خشک و رسمی ممکن نمی‌شد. با چنین نگاهی بود که او برای روایت گذشته به درون قصرها و قلعه‌ها، به میان جلسات حزبی و گردهمایی‌های سیاسی می‌رفت، آدم‌های جالب هر مقطع تاریخی را پیدا می‌کرد و از آنان – از لباسی که می‌پوشیدند، از جملاتی که به زبان آورده بودند، و آرمانی که برایش می‌جنگیدند و معنایی که از زندگی طلب می‌کردند - می‌نوشت. از این‌رو عده‌ای او را به صفت «عامی» می‌شناختند و نوشته‌هایش را، که انصافاً همگی روایت‌هایی مستند به منابع موثق بودند، «غیرعلمی» می‌خواندند. البته فراتر از این مخالفت‌ها و حسادت‌ها به کارش ادامه داد و بسیاری از مخالفانش را، یکی پس از دیگری ساکت کرد.

می‌دانست چگونه روایتش را پیش ببرد و چگونه با بهترین جملات، واقعیت‌های تاریخی را به خواننده نشان بدهد. برای نمونه، در «برج فرازان» برای اشاره به تضادی که فقرا و ثروتمندان اروپایی را از هم جدا می‌کرد می‌نویسد: «تنگدستان در جامعه‌ای می‌زیستند که قدرت و ثروت و بریز و بپاس هرگز بدین پایه از شکوه و جلال نرسیده بود؛ در جامعه‌ای که هر وعده غذای توانگران توأماً از مرغ و ماهی و گوشت تشکیل می‌شد؛ در جامعه‌ای که اغنیا در خانه‌هایی با سی یا چهل یا حتی پنجاه اتاق زندگی می‌کردند و کف اتاق‌ها از مرمر و دیوارها با تافته موجدار پوشیده شده بود؛ در جامعه‌ای که ثروتمندان زمستان در پوست‌های گرانبها می‌خزیدند و خدمتکاران گروه گروه کفش‌شان را واکس می‌زدند و موهای‌شان را می‌پیچیدند و حمام‌شان را آماده می‌کردند و بخاری‌های را گرم نگه می‌داشتند و اتصالاً مواظب‌شان بودند. در چنین دنیایی، روزی در ضیافت ناهاری که افتخار مادام نلی ملبا در هتل ساوُی برپا شده بود، به عنوان تحفه خارج از فصل، هلوهایی تر و تازه و سالم و معطر و خوشمزه روی پنبه سر میز آوردند. میهمانان که سیر و از خوردن بیزار شده بودند، برای بازی و تفریج هلوها را یکی‌یکی به سوی عابرینی که از یر پنجره می‌گذشتند پرتاب کردند.»

یا در جایی از کتاب «آینه‌ای در دوردست» برای ارائه تصویری از خصومت مسیحان و یهودیان در قرون وسطی و جهان‌بینی عموم مردم آن روزگار می‌نویسد: «آدمیزاد خشم خود را بر سر یهودیان فروبارید. در بهار سال ۱۳۴۸ و پس از نخستین حمله طاعون، کشتار یهودیان آغاز شد، به این اتهام که آن‌ها در چاه‌ها زهر می‌ریزند تا کل عالم مسیحیت را مقتول و معدوم کنند و بر همه جهان فرمانروایی یابند. ابتدا در ناربون و کارکاسون یهودیان را از خانه‌های‌شان بیرون کشیدند و در آتش افکندند. عقوبت الهی را منشأ طاعون می‌دانستند، اما باز مسببی انسانی می‌جستند تا او را قربانی خشم خود سازند، خشمی که نمی‌توانستند آن را بر سر خداوند خالی کنند. یهودی، آن اجنبی ازلی و ابدی، طبیعی‌ترین هدف به شمار می‌رفت. او به خواست خود از جهان مسیحی کناره جسته بود. مسیحیان طی قرن‌ها آموخته بودند کینه‌اش را به دل بگیرند و او را انباشته از بدخواهی نسبت به تمام مسیحیان بپندارند. یهودی با جمعی از همنوعان خود در خیابان و محله‌ای جداگانه زندگی می‌کرد، دم‌دست‌ترین هدف به شمار می‌رفت و اموالش نیز بر انگیزه مهاجمان می‌افزود.»

باربارا تاکمن جذاب و خواندنی می‌نوشت، کتاب‌هایش که یکی پس از دیگری به بازار می‌آمدند پرفروش می‌شدند و نمی‌شد شمار فراوان و فزاینده مخاطبانش و نیز موفقیت‌هایی را که او پی در پی کسب می‌کرد نادیده گرفت. قطعاً جنس و سطح کارش با غول‌هایی این حوزه - مثل فرنان برودل و اریک هابسبام و ادوارد تامپسون و آلن تیلور - متفاوت بود و هم‌ردیف آنان شمرده نشد و نمی‌شد. اما چنان که بسیاری به درستی گفته‌اند تاریخ به او و نویسندگانی مانند او نیاز داشت تا جذابیت‌هایش را به مخاطبانی غیر از مخاطبان خاص این رشته نشان دهد و شناخت گذشته از طریق روایت‌های خواندنی و پرکشش را ممکن کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها