پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۲:۴۷
کاش «تابستان همان سال» یک اقتباس ادبی بود

فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری فیلمبردار باسابقه سینمای ایران به مانند دانه‌های تسبیح یاقوتی خوش آب و رنگ که نخ تسبیحی ندارد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم محمدی: فیلم «تابستان همان سال» به کارگردانی محمود کلاری فیلمبردار باسابقه سینمای ایران به مانند دانه‌های تسبیح یاقوتی خوش آب و رنگ است که نخ تسبیحی ندارد. فریم‌ها و قاب‌هایی خوش‌آب و رنگ که ارتباطی قوی باهم ندارند و عجیب است که فیلمبرداری با بیش از چهاردهه فعالیت در سینمای ایران هنوز نمی‌داند پاشنه آشیل سینمای ایران فیلمنامه است!

شاید فیلم حدیث نفسی باشد از زندگی و کودکی محمود کلاری که با توجه به تاریخ تولد او روایت کودتای ۲۸ مرداد نمی‌تواند چنین باشد، اما حتی اگر چنین هم بود در سینمای جهان کم نیست الگوهای موفق از فیلم‎‌هایی با مضمون حدیث نفس و علاقه‌مندی فیلمسازان به سینما که کلاری می‌توانست از آن‌ها الگو بگیرد. «سینما پارادیزو» و «خانواده فیبلمن» دو نمونه موفق از این فیلم‌ها هستند با داستان‌هایی درخور توجه که به مخاطب اجازه نمی‌دهند لحظه‌ای صندلی سینما را ترک کند. این درحالی است که وقتی «تابستان همان سال» را می‌دیدم فقط تصاویر و بازی‌های بعضی بازیگران بودند که نمی‌گذاشتند فیلم را نیمه‌کاره رها کنم و البته وظیفه نوشتن نقدی منصفانه. با انصاف‌تر بگویم لذت بصری فیلم نمی‌گذاشت سالن را ترک کنم نه داستانی جذاب و میخکوب کننده. از کسی همچون کلاری انتظار می‌رفت برای فیلمش دنبال داستانی جذاب باشد.

فیلم با قصه‌ای که برای یک فیلم نیم ساعته کافی است قصد دارد روایتی دوساعته را برای ما به تصویر بکشد اما نه تنها نمی‌تواند، بلکه زحمت عوامل دیگر را نیز به هدر می دهد. بازی‌های درخشان علی شادمان و سینا سرلک، فیلمبرداری چشم‌گیر کوهیار کلاری و … از به یادماندنی‌ترین تصاویرخلق شده درسینمای ایران هستند؛ اما افسوس و صدافسوس که قصه‌ای ضعیف و ساده با ریتمی کند و کسالت‌آور نتوانسته کارگردان فیلم را از ورطه سقوط نجات دهد.

«تابستان همان سال» به دلیل تشابه اسمی با رمانی از ناصر تقوایی با همین نام، همه را به این اشتباه انداخت که محمود کلاری در فیلم سومش فیلمی اقتباسی ساخته است؛ اما حالا که تماشایش کرده‌ایم، فیلمی درخور محمودکلاری نیست. کاش این فیلم یک اقتباس از رمان ناصرتقوایی بود که لااقل قصه‌ای خوب و درخورتوجه داشت.

فیلم البته از طراحی صحنه، لباس خوب، طراحی گریم، تدوین مناسب و موسیقی خوبی برخوردار است اما همه این‌ها نمی‌تواند جای خالی قصه را پرکند. اتصال تصاویری زیبا با کمترین ارتباط دراماتیک با یکدیگر از فیلمی که می‌توانست با وجود این همه عوامل حرفه‌ای سینما، شاهکار جشنواره امسال باشد فیلمی ضعیف ساخته است.

«تابستان همان سال» بار دیگر ثابت می‌کند کارگردانی فقط شناخت و استفاده از قاب‌های زیبا، بازیگیری از بازیگران کاربلد و هماهنگی با همه عوامل نیست. کارگردانی مجموعه‌ای از تخصص هاست. کارگردانی مدیریت است؛ مدیریت تشخیص قصه خوب، انتخاب عوامل خوب و تبدیل قصه با این عوامل به تصویر و خروجی خوب. پس هرکسی کارگردان خوبی نیست حتی اگر یک فیلمبردار عالی چون محمود کلاری باشد.

نکته قابل بحث دیگر در اینجا تهیه‌کننده است. علی اوجی درچهلمین جشنواره فیلم فجرفیلم «خائن کشی» مسعود کیمیایی را تهیه کرده بود و به گفته خودش این فیلم با سرمایه شخصی چندنفر ساخته شده‌بود. فیلمی که در چهارقسمت در نماوا پخش شد و بازگشت سرمایه چندانی نداشت. جالب این است که علی اوجی دوباره درفیلمی که از همین الان می‌دانیم درگیشه توفیقی نخواهد داشت سرمایه‌گذاری کرده‌است. یقیناً این همه عوامل حرفه‌ای سینما دوستانه دورهم جمع نشده‌اند و با توجه به گرانی تولید فیلم در سینما، این سرمایه‌ها چرا تلف می‌شوند و چگونه قرار است به جیب تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار برگردند؟

به هرصورت اگر دنبال دیدن فیلمی با صحنه‌های کش‌دار و قصه‌ای کسالت‌آور هستید و با فیلم‌های کند مشکلی ندارید و می‌خواهید حظ بصری وافری ببرید «تابستان همان سال» فیلم موردنظر شماست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها