یوسفعلی میرشکاک در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ عنوان کرد: ابوالفضل بیهقی میگوید که هیچ ورق پارهای نیست که به یک بار خواندن نیرزد اما در فرهنگ ما آنقدر کتاب خوب وجود دارد که حیف است که سراغ کتابهای درجه چندم برویم. ادبیات معاصر ایران را بخوانیم. برای ایام نوروز پیشنهادم این است که سید ابراهیم گلستان و سید جلال آل احمد را جدی بگیرید و کتابهای این دو را بخوانید چراکه این دو نویسنده آخرین قلههایی هستند که در نثر ادب فارسی و داشتهایم. کتاب «خروس» از ابراهیم گلستان کتاب خوبی است. در ده یک خروس است که دائماً در حال خواندن است و به نوعی میخواهد انسانهای اطرافش را آگاه کند. نثر کتاب خیلی ساده است و به سهولت قابل فهم است. بهکار بردن لهجه محلی در کتاب جذابیت کتاب را بیشتر کرده است. رمان از اینجا آغاز میشود که دو کارمند برای انجام یک ماموریت به یک روستا در بندر میروند و چون از اتومبیل اداره جا میمانند و خودشان هم وسیله ای نداشتند چارهای ندارند جز اینکه شب را نزد کد خدای ده بگذرانند.
میرشکاک افزود: همچنین کتاب «مد و مه» نیز از همین نویسنده را برای خواندن پیشنهاد میکنم. این کتاب یک مجموعه داستان کوتاه بسیار مدرن و تکنیکی از ابراهیم گلستان است. «مد و مه» از سه داستان با عنوانهای «از روزگار رفته حکایت»، «مد و مه» و «در بار یک فرودگاه» تشکیل شدهاست. داستان بلند از روزگار رفته حکایت از زبان پسری نوجوان روایت میشود که در خانوادهای شلوغ و در کنار پدرش خاطراتی را مرور میکند. این داستان با زبانی کودکانه و با لهجه شیرین شیرازی روایت میشود. داستان مد ومه که به گفته منتقدان بهترین داستان کوتاه ابراهیم گلستان به شمار میآید.
وی ادامه داد: کتاب «آذر ماه آخر پاییز» مجموعه ای از داستانهای ابراهیم گلستان است که در زمانهای مختلف به نگارش در آمده است. کتاب «شکار سایه»، شامل چهار داستان کوتاه با نامهای بیگانه ای که به تماشا رفته بود، ظهر گرم تیر، لنگ و مردی که افتاد است. در داستانهای شکار سایه میکوشد درگیری روحی و حالتهای عاطفی شخصیتها را به شیوه غیر مستقیم نشان دهد. داستان بیگانهای که به تماشا رفته بود، خبرنگار آمریکایی روزنامهنویسی است که در رویای انقلاب و دگرگونی آمده تا به شهر شورش برود، با دختری به نام نیونچکا آشنا میشود. داستان سفری ذهنی است، نگاهی به سرخوردگی و پوچی از دیدگاه نویسنده و خبرنگار آمریکایی که روزی میخواست جادههای حیات را به دست خویش هموار کند؛ اما در پایان عشق هم به نفرت میانجامد.
میرشکاک درباره کتابهای جلال آل احمد گفت: کتاب «سنگی بر گوری» خودزندگینامهای از جلال آلاحمد است که در سال ۱۳۴۲ به نگارش درآمد، ولی تا ۱۳۶۰ منتشر نشد. آلاحمد این کتاب را به احترام همسرش، سیمین دانشور، منتشر نکرد؛ امّا پس از مرگش شمس آلاحمد آن را به چاپ سپرد. کتاب نمونه خوبی از سبک نگارش ویژه آلاحمد است؛ روان و با جملات کوتاه، بدون هیچ گونه پیچیدگی و کاربرد آرایههای ادبی. در کنار آن، ویژگی برجسته کتاب امانتداری و راستگویی نویسنده در بیان ماجراها و احساسات شخصی خود است. با توجه به اینکه جلال این کتاب را بر پایه زندگی حقیقی خود نوشتهاست، این راستگویی ارزش بیشتری پیدا میکند. همچنین کتاب «نون والقلم» از جلال آل احمد را هم پیشنهاد میکنم که گزارشی از اوضاع اجتماعی و سیاسی است که بر خلاف کارهای دیگر جلال آل احمد در قالب یک داستان طنز بازگو میشود.
وی در ادامه تعداد دیگری از کتابهای آل احمد را نام برد و گفت: کتاب «مدیر مدرسه» هم داستان جذابی دارد. داستان معلمی است که از شغلش خسته شده و برای داشتن درآمد و آسودگی بیشتر با رشوه و راهکارهای فاسد میخواهد مدیر مدرسه بشود، ولی نمیداند چه اتفاقاتی خواهد افتاد. سرانجام مدیر مدرسهای با هفت معلم، یک ناظم و دویست و پنجاه دانشآموز میشود، وقتی به خودش میآید، خود را میان انسانها و درگیریهایشان پیدا میکند. او تمام انرژی خود را برای ادارهی بهتر و کاهش کمبودها میکند، ولی چیزی بهبود پیدا نمیکند، پس تصمیم به استعفا میگیرد.
میرشکاک افزود: همچنین کتاب «نفرین زمین» ورود مدرنیته به ایران را روایت میکند. در این داستان آل احمد به عنوان معلمی برای تدریس به روستایی دور افتاده فرستاده شده است. او ماجرای تحولات و رویدادهای آبادی و هر آنچه در مدت نه ماه اقامت خود در دِه دیده، شنیده و آزموده را به صورت یادداشتهای روزانه ثبت میکند. سرانجام یادداشتهای او هنگامی که به روستای دیگری منتقل میشود به اتمام میرسند.
نظرات