به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «نقد و بررسی کتاب درباره انقلابها» به همت گروه علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن خیامخانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. قدیر نصری مدیریت این نشست را برعهده داشت.
مهدی زیبایی: شخصیتهای بزرگی کتاب «درباره انقلابها» را نوشتهاند
مهدی زیبایی مترجم کتاب «درباره انقلابها» بیان کرد: معرفی کتاب را به یکی از نویسندگان کتاب واگذار کردیم که طی کلیپی پخش شد. درباره انقلاب، جورج لاوسن یکی از نویسندگان کتاب، قبلاً کتاب دیگری نوشته است و نگاه او نسبت به بقیه مقداری متفاوتتر است چون او متخصص روابط بینالملل است نه علوم سیاسی. لاوسن سه مرحله را برای انقلاب تعیین میکند که عبارتند از وضعیت، مسیر و نتایج. اما این نظریه ناقص بود و بعد از حدود دو سال، این کتاب را وارد بازار کردند.
وی افزود: شخصیتهای بزرگی کتاب «درباره انقلابها» را نوشتهاند. ما در حال حاضر در چارچوب نظریه انقلاب به بنبست رسیدهایم. این کتاب تلاشش بر این بوده است که بخواهد از دوگانگی در اتصال مابین انقلابهای موفقیت آمیز و شکست خورده عبور کند و نسل چهارم نظریههای انقلاب را پشت سر بگذارد.
محمد بابایی: کتاب «درباره انقلابها» درباره انقلاب است نه خود انقلاب
محمد بابایی مترجم کتاب «درباره انقلابها» بیان داشت: در پاسخ به چرایی ترجمه این کتاب، میتوان گفت که در بطن انقلاب زیست میکند، شکل گرفته و قرار است ادامه بدهد بنابراین به هیچ عنوان نمیتواند خود را از این مفهوم کنار بکشد. درباره آورده کتاب، میتوان گفت که دانشپژوهان انقلاب، نیازمند بازنگری مستمر ایدههای خود درباره انقلاب هستند.
وی افزود: این کتاب تمام ادعاهایش متکی به فکتهای تاریخی است. باید در فهم کلاسیک انقلاب تجدید نظر کرد. نسل جدید ما به شدت نیاز به مطالعه و مفهوم ادبیات این چنینی دارند و این کتاب کمک میکند. به لحاظ روشی هم این کتاب حرفهایی برای گفتن دارد. این کتاب درباره انقلاب است نه خود انقلاب. کتاب میگوید که درباره انقلاب چگونه باید بیندیشیم و فهم کنیم.
علی مرشدیزاد: انقلابها ضرورتاً با موفقیت همراه نیستند
علی مرشدیزاد از اساتید دانشگاه، ابراز داشت: انقلابها معمولاً از سال ۱۶۰۰ به بعد مورد مطالعه قرار گرفتند که اولین کارهایی که انجام گرفت، تاریخ انقلابها بود اما به قرن ۲۰ که میرسیم سلسله آثاری از متخصصان مختلف داریم که درباره انقلابها کار کردند. کرین برینگتون از نظریهپردازان نسل اول انقلاب ها است. از دهه ۷۰ به بعد، تراکم مطالعات انقلاب را داریم و نظریاتی که حول موضوع فشار و با تاکید بر موضوع توسعه نظریهپردازی شده است مانند نظریات جانسون، چارلز تیلی، تد رابرت گر و هانتینگتون.
وی افزود: موج دیگر مطالعات انقلاب، به عوامل ساختاری توجه میکنند مانند نظریه اسکاچ پل که میگوید انقلابها ساخته نمیشوند بلکه اتفاق میافتند. بعد از انقلاب ایران به موج چهارم میرسیم که جنبه بینالملل دارد و شخصیت بارز این موج، جان فوران است. در این موج، نقش رسانه اهمیت زیادی دارد. انقلاب ایران، انقلابی مرزی محسوب میشود و بعد از آن انقلابهای خشونت پرهیز اتفاق میافتند و موج پنجم در پی آن میآید که کتاب «درباره انقلابها» بر موج پنجم تمرکز میشود.
او ادامه داد: در این کتاب چند عنصر بحث شده است از جمله به دوگانههایی پرداخته است. انقلابهای خشونت آمیز و خشونت پرهیز را بحث میکند و میگوید در جاهایی هم خشونت به وجود میآید. میگوید انقلابها ضرورتاً با موفقیت همراه نیستند و ممکن است ناکامی هم داشته باشند. این کتاب به نوعی نقدی بر نظریهپردازان نسلهای قبل هم محسوب میشود.
محمدسالار کسرایی: در ماهیت انقلابها تغییراتی ایجاد شده است
محمدسالار کسرایی از اساتید دانشگاه، ابراز داشت: من مقالهای تحت عنوان «انقلاب، تحول مفهومی یک واژه» نوشتهام که تحول مفهومی انقلاب در دوره ماقبل مدرن و بعد از قرن ۱۷ را مقایسه می کند که در این کتاب هم به آن اشاره شده است. انقلاب در دوره مدرن، نوعی آیندهنگری در آن هست. مقاله دیگری نیز تحت عنوان «نسل پنجم نظریههای انقلاب» نگاشتهام که در این کتاب هم در این مورد بحث شده است.
وی افزود: ادعای اصلی کتاب «درباره انقلابها» این است که در ماهیت انقلابها تغییراتی ایجاد شده است. اولین سنخشناسی انقلابپژوهی را گلدستون ارائه داد و هم چنین مقالهای تحت عنوان «نسل سوم انقلابها» نگاشت. سال ۱۹۸۹ وقتی دیوار برلین فروپاشید و انقلابهای اروپای شرقی اتفاق افتاد، بسیاری از عناصری که تئوری پردازان انقلابها به آن اشاره میکردند، در آنها وجود نداشت مثلاً در آنها خشونت کمی وجود داشت.
او ادامه داد: اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱، انقلاب های رنگی اتفاق افتاد و اینها هم انقلاب های آرامی بودند. نظریهپردازان نسل پنجم انقلابها معتقدند که ماهیت بعضی چیزها عوض شده است و نمیتوان دوگانگیها را به راحتی از هم تفکیک کرد مثلاً انقلاب ایران ابتدا خشونت آمیز نبود اما در روزهای آخر به خشونت کشیده شد. در بخشی از این کتاب، از نظریات هانا آرنت استفاده شده که به نظر اشتباه است چون بحث آرنت، پیامدهای انقلاب است.
نظر شما