سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروز، هشتم اردیبهشت مصادف است با صدوسومین سالروز تولد سیمین دانشور؛ نخستین نویسنده زن ادبیات مدرن ایران، مترجم، منتقد ادبی و دکتری ادبیات فارسی؛ او خالق «سووشون» است؛ اثری که از جمله پرفروشترین رمانهای معاصر به شمار آمده، به ۱۷ زبان ترجمه و به چاپ رسیده و از آن با عنوان یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی یاد میشود.
مریم طباطبائیها، سیمین دانشور را زنی در زمانه خود تکرو و صد البته خاص و ویژه به لحاظ اندیشه و فکر میداند و میگوید: «او هر آنچه را که برایش ممکن بود ارائه میداد و هیچوقت از بیان موضوعی که میتوانست او را به سبک و سیاق و اندیشههایش نزدیک کند دوری نمیجست.» به این بهانه با طباطبائیها همکلام شدیم تا کمی بیشتر از سیمین دانشور، این نویسنده تاثیرگذار و صاحب فکر و اندیشه بدانیم.
سیمین دانشور را نخستین زن نویسنده در داستاننویسی مدرن میدانند. ابتدا درباره مختصات آثار او توضیح دهید.
سیمین دانشور را رماننویس دوره چهارم ادبیات معاصر میدانند، نخستین زن نویسنده در داستاننویسی مدرن؛ در همین دوره هم بود که قلمروهای گوناگون ادبی کشف شد و دستاوردهای فنی در ادبیات شکل گرفت، رماننویسی و نقد ادبی پیشرفت کرد، شعر نو روی کار آمد و ادبیات کودکان و نوجوانان هم گسترش پیدا کرد. برای سیمین دانشور اصول رئالیسم در داستان بسیار حائز اهمیت بود و روایتهای انتزاعی را هیچوقت جایگزین واقعگرایی در داستانها نمیکرد؛ جایگاه زن ایرانی که در حال تحول بود برای او بسیار مهم بود و طبقه کشاورز و کارگر و رنج طبقات فرو دست دستمایه بسیاری از کارهای او بود. اگرچه زنان داستانهای دانشور به خاطر عدم توان مقابله و البته جهل آن دوران چندان توان ایستادگی در برابر جامعه پدر سالار آن روزگار را نداشتند اما در جایگاه خود رو به جلو و در حال تلاش بودند. دانشور در بسیاری از کتابهایش طبقه اشراف را نیز به خوبی روایت کرده است و این موضوع نگاه ژرف او به زندگی اجتماعی مردم را به خوبی نشان میدهد.
مهترین ویژگیهای داستاننویسی در آثار دانشور چه بود؟
ادبیات از بطن مناسبتهای اجتماعی بلند میشود؛ از زبان، از فرهنگ و از روابط عموم مردم جامعه و رابطه میان ادبیات و زندگی اجتماعی امری غیرقابل انکار است و با بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هر دوره میتوان تا حدود زیادی به اندیشه نویسندهها نیز پی برد و خط فکری آنها را بررسی کرد. آثار نویسندگان برجستهای چون سیمین دانشور ویژگیهای بارز بسیار و نقاط عطف گیرایی را شامل میشود و ما در رمان «سووشون» که آن را آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستاننویسی ایران میدانیم شاهد فضاهای رئالیستی با نثری دقیق و شاعرانه آن هم در سالهای جنگ جهانی دوم هستیم و این خود نگاه به دنیای حقیقی که از ویژگیهای اصلی داستانهای دانشور است را به ما نشان میدهد. قهرمانان عدالتخواه نیز یکی دیگر از ویژگیهای داستانهای دانشور محسوب میشود و پیوند وقایع با مسائل سیاسی و اجتماعی، استفاده از درونمایههای فقر و فساد، درونمایههای مرامی و عقیدتی، یاس و شکست، خودباوری و بازگشت به خویشتن و تحولاتی که شخصیتهای پویا در داستانهای دانشور با آن دست و پنجه نرم میکنند همه و همه از ویژگیهای بارز داستانهای دانشور هستند که البته ما تمام این مضامین را در پژوهشها، نقدها و البته ترجمههای وی هم کم و بیش میبینیم.
آیا سیمین دانشور علاوه بر جایگاهی که در داستاننویسی معاصر دارد، به همان اندازه جریانساز و تاثیرگذار بر جریانهای پس از خود بوده است؟
سیمین دانشور زنی در زمانه خود تکرو و صد البته خاص و ویژه به لحاظ اندیشه و فکر بود و این را میشود از داستانها و پژوهشها و البته نقدهای او دریافت که سیمین هر آنچه را که برایش ممکن بود ارائه میداد و هیچ وقت از بیان موضوعی که میتوانست او را به سبک و سیاق و اندیشههایش نزدیک کند دوری نمیجست. بدانشور در جریان نویسندگی و ادبی راه را برای زنان نویسنده دیگر روشن کرد و میشود گفت که نقطه عطفی برای نویسندگی مدرن به سبک خلاق، رئال و نوگرا محسوب میشد. عناصر تیپیکال که ما در روحیه ملیمان داریم را میتوان در رمانهای دانشور پس از جریانهای اخیر آن دوران به خوبی ملاحظه کرد و قطعاً او به عنوان یک نویسنده مدرن در دوران خود جریانساز بوده است و فارغ از منتقدانش و خارج از سایه نویسنده پرقدرتی چون جلال آل احمد همیشه راه خود را طی کرده است.
نسبت نویسندگان زن و آثارشان در سالهای اخیر با آثار سیمین را در چه عوامل و مصادیقی میبینید؟
در سالهای اخیر حضور نویسندگان بانوی بسیار قدرتمندی را به لحاظ سبک، اندیشه و ساختار ادبی شاهد هستیم و آنها هم از اوضاع اجتماعی روز، از مسائل و معضلات فرهنگی، از اوضاع اجتماعی مینویسند و این موضوع در نوع خود میتواند قدمی رو به جلو باشد. اگرچه سیمین در دوران خود به اولین زن پیشگام تبدیل شد و شاید تا امروز هم الهام بخش بسیاری از نویسندگان زن بوده باشد اما امروزه میبینیم که اندیشه نویسندگان زیادی از اندیشههای او وام گرفته و با تکیه بر تفکرات نو و ایدهآلیسم او داستان مینویسند و در واقع دانشور را هم میتوان به عنوان اولین معلم داستاننویسی مدرن خواند.
پژوهشها و نقدهایی که تاکنون بر آثار و جایگاه سیمین دانشور به عنوان یکی از نویسندگان زن ما ارائه شده، کافی بوده؟
آثار سیمین دانشور بیشترین میزان پژوهش زنمحور را در میان دیگر نویسندگان به خود اختصاص داده است. آثار سیمین دانشور در سالهای اخیر از جهات بسیاری مورد بررسی قرار گرفته و ۳۱ درصد بر رویکردهای خاص تاکید داشتهاند، ۲۵ درصد بر عناوین خاص چون موضوع زن، فقر و جنگ ۱۹ درصد بر عناوین کلی پرداختهاند، ۱۶ درصد بر عوامل چند وجهی تاکید داشتهاند و ۹ درصد بر عوامل فمینیستی نگاهی داشتهاند. پژوهش بر آثار دانشور زیاد بوده است اما به زعم من همچنان میشود بر اندیشههای اجتماعی او و سوگیریهایش نسبت به مسائل مختلف به عنوان نویسندهای که اولین قدمها را به سوی ادبیات مدرن برداشته است تاکید کرد و او را به جامعه ادبی شناساند.
نظر شما