سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ موسسه انتشارات پیام آزادگان با کتابهای جدید و متنوعی در نمایشگاه کتاب تهران حضور دارد. برخی اسامی این تازهها عبارتند از: «حمله گرگها»، «آهوی گمشده»، «خبرگزاری دیگپرس»، «ترکشهای زردآلو»، «تنهایی زیبا»، «زمستان میگذرد»، «خاکی آسمانی»، «عبور از شیشههای شکسته»، «عمو علاءالدین»، «کنارهای جنوب»، «مجموعه شعر قافله زیبایی»، «مجموعه شعر کهکشان بینشان»، «کتابشناسی سید آزادگان»، «جواهری در گونی»، «سبک زندگی آزادگان»، مجموعه سه جلدی «سفری کوتاه به اردوگاههای موصل، رمادی و تکریت»، «غروب هشتم اسفند»، «تکههای کوچک سیب»، «مثل صفحه شطرنج»، «پنج خطی».
نصرتالله محمودزاده کتاب «خاکی آسمانی» را به زندگی سیدعلی اکبر ابوترابی اختصصا داده و آن را براساس کتابها، مصاحبه با افراد مطلع و سایر اسناد به نگارش درآورده است. کلیه رویدادهای کتاب منطبق بر واقعیت و امانتداری و وفاداری مولف به مستندبودن وقایع از نقاط قوت این زندگینامه است. این کتاب به صورت خاطرات پژوهش و گردآوری شده و در انتشارات پیام آزادگان به چاپ رسیده است.
کتاب «عبور از شیشههای شکسته» خاطرات سید حسن میرسید از تولد تا دوران اسارتش است که به صورت خاطره در کتاب جای داده است. سیدحسن میرسید در سال ۱۳۳۸، در روستای آستانه (چشمهعلی) شهرستان دامغان، به دنیا آمد. او در سال ۱۳۵۵ برای تحصیل حوزوی به مدرسه موسویه دامغان رفت و پس از یک سال، جهت ادامه تحصیل، به شهر قم مهاجرت کرد. با توجه به وضعیت حاکم بر کشور پای سیدحسن به صف مبارزان رژیم پهلوی باز شد و به خیل انقلابیون پیوست.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برای ادامه فعالیت به ارگان جهادسازندگی پیوست و راهی مناطق محروم شد. چند هفتهای از شروع جنگ نگذشته بود که بههمراه گروهی از طلاب حوزه علمیه قم راهی جبهههای غرب شد. او ابتدا به کرمانشاه رفت و با اعلام آمادگی برای رفتن به خط مقدم راهی سرپلذهاب شد. سیدحسن سپس از طریق حوزه به جبهههای جنوب و منطقه دارخوین رفت. در سال ۱۳۶۱، در مرحله اول عملیات بیتالمقدس حضور یافت و در ۱۷ اردیبهشت همان سال، در مرحله دوم عملیات، درحالیکه بدنش از سه قسمت مجروح شده بود، همراه حدود ۲۰ نفر دیگر به اسارت نیروهای دشمن درآمد. دوران اسارت این آزاده روحانی در اردوگاه عنبر (الانبار یا کمپ ۸) و تکریت ۵ سپری شد.
«عمو علاءالدین» عنوان کتابی است که به خاطرات سیدجمالالدین زهرایی میپردازد. زهرایی در عملیات بیتالمقدس، عملیات محرم و حضور داشت و در سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۱ به اسارت درآمد. سالهای اسارات ایشان در بیمارستان العماره و الرشید، اردوگاههای الانبار (کمپ ۸ یا عنبر)، رمادی ۲ (کمپ ۷ یا بینالقفصین)، رمادی ۱۳، تکریت ۵ و موصل ۲ سپری شد. آنچه در این کتاب موردتوجه است رمزگشایی واژهها و عبارتهاست، کلمات رمزآمیزی که سالهایسال لابهلای نامههای ردوبدلشده بین ایشان و خانواده استتار شده بود.
یاد خدا، توکل، مادر (ننه)، توصیه به صبر، پندواندرز، احساس و عاطفه، عبارت رمزی شهید و شهدا، اوضاع جبهه (رمزی)، تأخیر و چشمانتظاری در ارسال و رسیدن نامه بیشترین واژه و عبارت پیداوپنهان این نامهها را تشکیل میدهد و در جایجای این مکتوب به چشم میخورد؛ نکتة جالبتوجه اینکه در نامهها خبری از اوضاع سخت اسارت بهلحاظ شکنجه، گرسنگی، تشنگی و امثال این نیست!
حسن نوری در کتاب «کنارهای جنوب» سراغ زندگی سید ابراهیم ظهوری رفته و به زندگی او از ابتدا و به ویژه دوران اسارتش پرداخته است. مرحوم سیدابراهیم ظهوری در تاریخ ۱۰/۰۶/۱۳۳۱ در شهر دزفول و در خانوادهای مذهبی متولد شد و بعدها همراه خانوادهاش به اهواز کوچ کرد. او از نوجوانی در هیئتهای مذهبی فعالیت میکرد که زمینهساز فعالیتهای سیاسی ایشان هم بهشمار میرفت. او سرانجام در ۵ مهرماه ۱۳۵۹، درحالیکه فرزندان خردسالش؛ مهران پنجساله، مهرداد چهارساله و مسعود دوماهه؛ را به امان خدا و دست همسرش سپرده بود، همراه با سیدحسن اصولی، خواهرزاده و سیدعنایتالله ظهوری، برادرزادهاش، در جادة دهلران به اسارت درآمد. دوران اسارت این آزاده در اردوگاه رمادی ۱، معروف به کمپ ۶، موصل ۱ و موصل ۲ سپری شد.
آنچه مسلم است در این سرزمین کهن شعر با رگ و خون مردم پیوندی دیرینه دارد و قطعاً اشعاری که با محوریت انسانی خاص و کامل همچون سیدآزادگان، مرحوم حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی سروده شده است، حرفهای زیادی نیز برای گفتن دارد. از خصوصیات بارز این بنده خاص خداوند توجه ویژه ایشان به انسان است که زیر پوست هر واژه اشعار این کتاب لمسکردنی است. سید میگفت: «حفظ حرمتِ انسانها سختترین وظیفه و امور انسانهاست ….» علاوه بر اینها ایثار، درایت، صبر، مقاومت، شجاعت، ایمان و همه فضائل انسانی و اخلاقی دیگر دستمایه اشعار «کهکشان بینشان» است.
کتاب دیگری که به کوشش فرزانه قلعهقوند در انتشارات موسسه پیام آزادگان به چاپ رسیده «کتابشناسی سید آزادگان؛ مرحوم سیدعلیاکبر ابوترابی» است. این اثر به معرفی کتابهایی میپردازد که تاکنون با محوریت ایشان به چاپ رسیده است، اگرچه هیچ کتابی از آزادگانِ چهار اردوگاه موصل و اردوگاههای الانبار (عنبر)، تکریت ۵ و ۱۷، رمادی ۷، استخبارات و زندانهای االعماره، زندان امنالعام و وزارت دفاع، که با سیدآزادگان هماردوگاهی بودهاند، از حضور ایشان خالی نیست و این افراد که وجود سیدآزادگان را در اردوگاه درک کرده بودند، بخش زیادی از خاطرات دوران اسارت خود را به این عبد صالح خدا اختصاص دادهاند. در حوزه دفاع مقدس به کمتر شخصیتی برمیخوریم که این حجم از محتوای کتابها را به خود اختصاص داده باشد،
«جواهری در گونی» خاطرات یک آزاده است. مهرداد فردوسیان، ظهر روز دوم فروردین ۱۳۶۱، در مرحلة دوم عملیات فتحالمبین، در دشت عباس، به اسارت درآمد و به آسایشگاه ۱۸ قاطع ۳ اردوگاه الانبار (کمپ ۸ یا عنبر) منتقل شد. بعداز اولین دیدار صلیبسرخ از این اردوگاه، به ایشان شمارة ۳۰۸۰ داده شد. اردوگاههای موصل ۳ و ۴ مقصد بعدی مهرداد فردوسیان تا زمان آزادی بزرگ آزادگان بود.
بدون تردید آنچه به جذابیت روایت مهرداد فردوسیان میافزاید، علاوهبر زیبایی و روانی قلم و بیان، ویژگیهای فردی، زلالی و صداقت کلام، شجاعت، صبوری و روحیة طنازی ایشان است که در قفس اسارت راه هنر نمایش و تئاتر را برای ادامة زندگی خود و دیگر همرزمانش انتخاب کرد. مهرداد حتی ضربوشتم عراقیها را بهجان خرید، اما به مصاحبه با رادیوعراق تن نداد؛ اگرچه خانوادة چشمانتظارش پساز دریافت اولین نامه، که در اردیبهشت ۱۳۶۱ نوشته شد و حدود دو ماه بعد به دستشان رسید، به زنده بودنش پی بردند.
جانباز و آزاده گیلانی ابوالقاسم عیسیمراد کتاب «سبک زندگی آزادگان» را که مجموعهای واقعی و حاصل تجارب خودش در دوران اسارت است با توجه به مبانی دینی، ملی و مدلهای بینالمللی و در ۴ بخش: ماهیت سبک زندگی، آسیبشناسی سبک زندگی معاصر، سبک زندگی اسارتی آزادگان، و الگوی عملی زندگی آزادگان تدوین کرده است. آنچه در این کتاب موردتوجه است اینکه آزادگان چگونه با سیر مسیر پرپیچوخم اسارت و همة رویدادهای سخت توانستند به انسجام فکری و عملی قابلقبول برسند تا به نیازهای درونی خود پاسخ بدهند و نسبت به دیگران نیز ایثارگرانه توجه و تمرکز داشته باشند. علاقهمندان در این مجموعه با جوانب شخصیت اسیران جنگی در دست دژخیمهای بعثی به یک الگوی منسجم آشنا شده و از تجارب آزادگان نخبه و نیز سوابق تحقیقاتی در این عرصه بهرهمند خواهند شد. ابوالقاسم عیسیمراد در دهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ به دست نیروهای بعثی به اسارت درآمد. سال های اسارت این آزاده در اردوگاه رمادی ۹ سپری شد.
از کتابهای دیگر انتشارات موسسه پیام آزادگان، مجموعه ۳ جلدی «سفری کوتاه به اردوگاههای موصل، رمادی، تکریت» است که پژوهش و نگارش کتاب سفری کوتاه به اردوگاههای موصل، رمادی و تکریت را فرزانه قلعهقوند بهعهده داشته است. این کتاب به شناسایی اجمالی آزادگان اردوگاههای موصل و محل نگهداری آنها، معرفی مختصر اطلاعات مشترک همة اردوگاهها، اطلاعات آماری تأییدشده، کتابشناسی تفکیکشدة هر اردوگاه و روزشمار دوران اسارت میپردازد.
اهمیت این کتاب، علاوهبر پژوهشیبودن آن، کوتاهبودن مطالب برای استفادة سریع و آسان علاقهمندان، پژوهشگران و هنرمندان است. این ۳ مجموعه در ۲۱ جلد کتاب پالتویی (برای هر اردوگاه یک جلد) نیز به چاپ رسیده است.
«غروب هشتم اسفند»؛ روایت جمشید سرمستانی، آزاده آبادانی، اما بوشهریالاصل است. هماردوگاهیهایش در اسارت او را با نام مسلم سرمستانی میشناسند. جمشید سرمستانی اولین بار در تابستان ۱۳۶۱ خودش را به جبهههای جنگ رساند و دومین بار نیز در زمستان سال ۱۳۶۱، پیشاز عملیات والفجر مقدماتی، به جبهه رفت. عملیات والفجر ۱ سومین مقصد جمشید نوجوان برای پیوستن به جنگ بود. سرانجام او در غروب روز هشتم اسفند ۱۳۶۲، وقتی که فقط ۱۶ سال سن داشت، در جبهه¬ی هورالعظیم یا هورالهویزه و در عملیات خیبر به اسارت درآمد. مقصد بعدی جمشید سرمستانی یک هفته پس از به اسارت درآمدن، اردوگاه موصل ۲ بود که پس از آن به اردوگاه خیبری ها معروف شد. این آزاده سالهای اسارت خود را در اردوگاههای موصل ۲، رمادی ۲ معروف به کمپ ۷ یا بینالقفصین و تکریت ۵ سپری کرد.
روایت مرحوم حسینعلی رحیمیحاجیآبادی، آزادهای از روستای حاجیآباد، از توابع نجفآباد اصفهان در «تکههای کوچک سیب» جای گرفته است. حسینعلی رحیمیحاجیآبادی در سال ۱۳۴۲، در خانوادهای روحانی و مبارز چشم به جهان گشود و در خرداد ۱۳۵۷ بعداز قبولی در پایة سوم راهنمایی، بهسفارش پدرش، به مدرسة علمیة ذوالفقار اصفهان رفت. ۱۶ ساله بود که مبارزات مردم علیه رژیم طاغوت شدت گرفت و او با تعطیلشدن حوزه در راهپیمایی علیه شاه شرکت میکرد ….
با شروع جنگ تحمیلی، حسینعلی در سال ۱۳۶۰ به دارخوین رفت و پسازآن در عملیات ثامنالائمه، فتحالمبین و بیتالمقدس شرکت کرد. او در ۱۷ آبان سال ۱۳۶۱، در عملیات محرم، درحالیکه بهشدت مجروح بود، به اسارت نیروهای دشمن درآمد و همسر تازهعقدهشدهاش، مادر، پدر و همة خانوادهاش را چندین سال به انتظار گذاشت. این آزاده سالهای اسارت خود را در اردوگاه عنبر (الانبار یا کمپ ۸) سپری کرد. مرحوم حسینعلی رحیمی در سال ۱۳۶۴ بهدلیل مجروحیت شدید مبادله شد و به ایران بازگشت. طولی نکشید که برای مداوا به آلمان رفت و سرانجام در سحرگاه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، مصادف با ۲۷ رمضان ۱۴۴۲ ه.ق، رنج اسارت را در این جهان گذاشت و به یاران شهیدش پیوست.
«مثل صفحه شطرنج» روایت صفر عبدالملکی، جانباز و آزادهای از توابع شهرستان الیگودرز است. او علاوهبر زندگی در منطقة جنگی و مبارزه با دشمن در قصرشیرین، در عملیات کربلای ۱ و ۵ نیز حضور داشت و سرانجام در حمله گسترده عراق به غرب ایران، تحتعنوان توکلت علیالله، که در ۲۴ تیرماه ۱۳۶۷ بهوقوع پیوسته بود، همراه با تعدادی از رزمندگان به اسارت درآمد. او ابتدا به زندان العماره منتقل شد و مدت ۱۲ روز را در آنجا سپری کرد. مقصد بعدی صفر عبدالملکی زندان الرشید بغداد و اردوگاه بعقوبه بود. صفر عبدالملکی، پساز حدود دو ماه بعد، در شهریور ۱۳۶۷، به اردوگاه اسرای مفقودالاثر تکریت ۱۵ منتقل شد و اسارتش تا پایان از خانواده و ۶ فرزندش مخفی ماند.
عبدالکریم مازندرانی، در «پنجخطی» خاطراتش را روایت میکند. عبدالکریم، در ۱۵ سالگی، برای اولینبار به جبهه رفت و در عملیات مطلعالفجر در ارتفاعات شیاکوه مجروح شد. عملیات بیت المقدس، رمضان، محرم، والفجر۴ و سرانجام کربلای ۵ عملیاتی بودند که او در آنها حضور داشته است. فکه و هزارقله مریوآنهم مقصد اعزامهای تبلیغی او بود.
عبدالکریم مازندرانی، صبح روز ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ با دو بسیجی دیگر، که در محاصره یک گردان تانک و نفرات پیاده قرار داشتند، درحالیکه دو همرزمش به شهادت رسیده بودند و خود نیز بهسختی مجروح بود، به اسارت دشمن درآمد. استخبارات شهر بغداد و زندانالرشید مقصد بعدی او بود. عبدالکریم مازندرانی بقیة سالهای اسارتش را در اردوگاههای مفقودین تکریت ۱۱ و اردوگاه ۱۸ (بعقوبه) سپری کرد. فعالیتهای عبدالکریم در اسارت بهطور عمده معطوف به سخنرانیهای دینی و اعتقادی و سیاسی بود. تدریس عربی، آموزش قرآن و انتشار نشریه در خفقان شدید اردوگاه بخشی از فعالیتهای اردوگاهی ایشان بود. در ماه آخر اسارت مسئولیت فرهنگی اردوگاه بعقوبه نیز از موارد مهم کارنامة تبلیغی ایشان است.
سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.
نظر شما