به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، خواهر شهید «سید جواد اسدی» عصر سهشنبه در مراسم رونمایی از کتاب «لبخندی که گم شد» اثر «فاطمه قنبری» گفت: چندین بار این کتاب را خواندم و خرسندم از اینکه خاطراتی از زمان تولد تا شهادت سید جواد نگارش شده و خاطرات این شهید را در بستر فضای مجازی منتشر میکنم.
سید خدیجه اسدی اظهار کرد: سید جواد تا ساعت سه بعد از ظهر در اداره کار میکرد و بعد به زادگاه ما روستای «امره» میرفت که ۲۰ کیلومتر از ساری فاصله دارد و در زمینهای کشاورزی به فعالیت مشغول میشد.
وی افزود: در ایام محرم و صفر که در روستای ما مراسم تعزیهخوانی برگزار میشود به مراسم تعزیه میرفت، میخواهم از قدرتی که شهید داشت بگویم و اینکه چگونه میتوانست به این شکل فعالیت کند و بعد از آن به خانه بازمیگشت و با فرزندش بازی میکرد.
خواهر شهید اسدی با اشاره به اینکه او به ماموریتهایی میرفت و خانواده خبر نداشت و همان میزان که قابل بازگویی بود در کتاب بیان شد، گفت: سید جواد بعد از شهادتش بیشتر شناخته شد، زمانی که در قید حیات بود به هر کسی میرسید به دنبال خاطرات برادرمان شهید «سید خیرالله» بود چون ما در زمان شهادت برادر بزرگم در سنین کودکی بودیم و خاطرات چندانی از او نداشتیم، او هم مانند سید جواد اسطوره بود و در روستا تمام اهالی تا نام سید خیرالله میآید متاثر میشوند که به شهادت رسیده است.
کتاب شهید اسدی تیراژ متعدد منتشر شود
در ادامه این نشست نویسنده ادبیات پایداری اظهار کرد: در کشورهای مدرن که در مباحث فرهنگی تجربه داشتند تا خود را به جهان تحمیل کنند نقد، با این رویکرد برای جدا کردن خوب از بد باب شد به همین دلیل برخی نویسندگان توانستند در تراز جهانی قرار گیرند، در ایران زمانی که خیام رباعی میسرود دیگران هم در این زمینه کار میکردند اما افراد صاحبنظر به این نتیجه رسیدند که خیام از محتوا و تراز ادبی ناب استفاده میکند و باید برجسته شود.
ابراهیم باقری حمیدآبادی با اشاره به اینکه نقد نباید باعث نگرانی کسانی شود که کتاب تولید کردند بلکه باید باعث خشنودی نویسنده شود که در آثار بعدی گامی به پیش رود، افزود: برخی نویسندگان برای اینکه در معرض انتقاد قرار نگیرند خود و اثر تولیدی را پنهان میکنند و به نظر من، این یک نوع بازدارندگی برای کیفیسازی است.
وی با بیان اینکه درباره شهیدی صحبت میکنیم که تلاش میکرد تا حقوق حقه خود، مردم، حاکمیت و جامعه رعایت شود، گفت: وقتی چنین کتابی منتشر میشود به معنای گزارش عملکرد در انتشار کتاب نیست، بهانهای برای معرفی شخصیت فرهنگی و اجتماعی است تا از روی این کتاب بتوان نمایشنامه نوشت و فیلم سینمایی ساخت، این کتاب یک بستر بوده و اهمیت نقد در همین خلاصه میشود.
نویسنده کتاب «دوما» با اشاره به اینکه این کتاب بستر خاطره روایی و ترتیبوار دارد، تصریح کرد: از تولد تا شهادت و بازگشت پیکر، توسط راویها و زاویه دیدهای مختلف روایت شده و از مزیتهای کتاب این است که یک راوی ندارد.
باقری ادامه داد: از کارهای بزرگ تدوینگر در خاطرهنگاری، رعایت لحن راوی است و اگر جایی نامفهوم صحبت شده، جملهبندیها را تنظیم کند که این تلاش توسط تدوینگر رعایت شده با اینکه تنوعی از روایتهاست و هر راوی لحن خود را در صحبت کردن دارد.
وی با بیان اینکه کتاب «لبخندی که گم شد» به حقیقتهایی میپردازد که از ذهن راویانی که آن حقیقت را دیدهاند بیان میشود، خاطرنشان کرد: شاهدان عینی روایت میکنند که در صحنه بودند و برای هر شاهد عینی میتوان شاهد دیگری آورد که آنها را تایید کند.
این نویسنده با اشاره به اینکه در سراسر کتاب به شهید پرداخته شده و نویسنده به حاشیه نرفته است، اظهار کرد: اگر از برادر شهید صحبت به میان میآید درباره الگوپذیریهای سید جواد از او است و از این طریق شهید سید خیرالله هم زنده میشود اما محور سید جواد است.
نویسنده داستان نوجوان «رفیق سوخو ۲۴» افزود: دنیا و به ویژه دنیای غرب به واسطه بسترهای خاطرهواری که از جنگ جهانی اول و دوم گرفت فیلمهایی ساخت یا رمانهایی نوشت که حقانیت خود را به عنوان قهرمان به دنیا تحمیل کرد، کتاب سید جواد بسترهای واقعی روایی تاریخ است که با سوژههای فراوانی میتوان فیلم کوتاه و بلند متعدد ساخت و ما این کار را نکردیم.
باقری با انتقاد نسبت به این موضوع که چرا از این کتاب به تعداد کمی منتشر شده و حتی این میزان کتاب برای اهالی روستای شهید اسدی که از قهرمانان عملیات خانطومان است کفایت نمیکند، گفت: نمیدانم چرا از برخی کتابها بیدلیل حمایت میشود و در تیراژ فراوان منتشر کرده و توزیع میکنند مگر اینکه بین شهدا هم تفاوت قائل شوند.
وی تصریح کرد: کتاب این قهرمان خانطومان باید در تیراژ فراوان منتشر شود و به دست جامعه برسد، این نقد به کسانی وارد است که کتابهای اینچنینی را معرفی نمیکنند و قائل به تفکیک بین شهدا هستند.
باقری با اشاره به اینکه نویسنده فقط نویسنده بوده و ممکن است مهارت ویراستاری نداشته باشد اما تدوینگر باید در نویسندگی و ویراستاری خبره باشد، گفت: این کتاب ۲ ویراستار دارد اما باید در تدوین و ویراستاری بازبینی شود با تمام نکات مثبتی که دارد برخی نقصها در جملهبندی باعث شده افتی در جملهبندی شاهد باشیم و امیدوارم در چاپهای بعدی رفع شود.
شهید قهرمان است
در این نشست نویسنده کتاب «لبخندی که گم شد» اظهار کرد: سال ۹۵ که ۱۶ آلاله در عملیات خانطومان شهید شد بلافاصله به دستور سردار رستمیان که فرماندهی این عملیات را بر عهده داشت و همه این شهدا را فرزندان خود میدانست مصاحبهها گرفته شد.
فاطمه قنبری افزود: بعد از گذشت هشت سال از عملیات خانطومان هنوز به لحاظ اطلاعات طبقهبندی شده اجازه نداریم همه مسائل را بیان کنیم اما این کتاب چون به زندگی جوان ساده، خاکی و مردمی «سید جواد اسدی» میپرداخت که از تولد تا زمان بازگشت پیکر شهید بود هیچ محدودیتی در نگارش نداشتیم.
وی با بیان اینکه در کتاب نخست به نام «تعزیه دریا» مصاحبههایی با همسر شهید داشتیم که البته هنوز پیکر شهید به میهن بازنگشته بود، گفت: تعزیه در روستای امره و به ویژه در خانواده اسدی ریشه چند صد ساله دارد، حاصل کتاب «لبخندی که گم شد» فقط شهید اسدی نیست تاریخ منطقه، دفاع مقدس، شهید اسدی و بازگشت پیکر شهید را در برمیگیرد.
قنبری با اشاره به اینکه اگر قهرمانی در کتاب است فقط شهید را توصیف کردم و تراوش ذهن من نیست، خاطرنشان کرد: خود شهید اسدی را نوشتم و هیچ چیزی از شهید را من ننوشتم، بیش از ۷۶ ساعت مصاحبه داشتم و البته همه ۷۶ ساعت در این کتاب نیامده و آثار دیگری هم از این مصاحبهها منتشر شده است.
رئیس اداره کتابخانههای عمومی شهرستان ساری نیز در این مراسم اظهار کرد: هدف ما معرفی شهدا است چرا که شهدا الگوهای جامعه به ویژه جوانان و نوجوانانی هستند که تازه به بلوغ فکری و سنی رسیدهاند.
ابوذر علیزاده با اشاره به اینکه در کتابخانههای عمومی تلاش میکنیم کتابهای اینچنینی را در دسترس نوجوانان و جوانان قرار دهیم، افزود: از کسانی که در این زمینه کتاب نوشته و منتشر کردهاند تقاضا داریم به ما اعلام کنند و آمادگی داریم نشستهای اینچنینی را برای معرفی کتاب برگزار کنیم.
نظر شما