سرویس مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشر خط مقدم در این سالها، دستهبندیهای مختلفی را در حوزه کتاب داشته اما موضوع رمان به عنوان بخشی که داستانپردازی و تخیلپرداری به صورت جدی در آن وجود دارد، برای اولینبار از سه عنوان کتاب «کنعان» «رختشو» و «برگهای پشت پاشنه» رونمایی میشود.
در ابتدای مراسم نرگس فرجاد امین مدیر دفتر رمان نشر خط مقدم درباره اساس شکلگیری این دفتر گفت: فروردین ۱۴۰۱ از طرف دفتر نشر برای راهاندازی دفتر داستان دعوت به همکاری شدم. براساس آشنایی قبلی با این نشر، میدانستم در حوزه روایت شفاهی، مستند و مستند استانی کار میکنند. از سوی دیگر میدانستم این نشر به شکل حرفهای و فنی به روایت اهمیت میدهد.
وی افزود: درست است که قالبهای داستانی نبود اما قالبهای روایی کاملاً درستی بود و این مایه دلگرمی بود که بپذیرم با این نشر کار کنم. بعد از صحبت با دوستان و ارائه چهارچوب به دفتر رمان و داستان، دید غنی و حرفهای در بحث روایت دوستان را به سمت بخشهای مختلفی کشانده است و برای اینکه مجموعه خط مقدم یک مجموعه کامل باشد، لازم بود همه قالبهای ادبی را حمایت کنند. در نشر جای داستان خالی بود. اولین قدم، داشتن نویسندههای قوی بود تا بتوانیم مخاطب را جذب کنیم.
مدیر دفتر رمان نشر خط مقدم بیان کرد: نکته مورد توجه خارج شدن روایتهای شفاهی از قالب مستند و ورود به قالب داستان، نیاز جهان امروز به روایت است. اگر کسی میخواهد حرفی بزند، قالب داستان هم مخاطب گستردهتری دارد و هم تاثیرگذارتر است.
وی اشاره کرد: اگر جریان سینمای دنیا را هم ببینیم، بسیاری از آنها اقتباس است بنابراین خط مقدم تلاش میکرد آنچه در تاربخ اتفاق افتاده را تبدیل به حقایق داستانی کند و مخاطب خود را بیافزاید، بنابراین چاشنی هنر را هم به روایتهای واقعی اضافه کند. در این بخش، همه افراد مجموعه، چه کارشناسان بخش محتوایی، چه کارشناسان بخش ادبی و فنی و چه کارشناسان بخش هنری، همه سعی کردند تا آثار فاخری تولید شود.
در ادامه نشست مجید اسطیری نویسنده کتاب «رمان پشت پاشنه» گفت: این اثر که ششمین کتاب و چهارمین رمان بنده است، کار متمایزی در آثار خود میدانم. این کتاب رمانی است درباره یکی از شهدای فاطمیون به نام عبدالبصیر جعفری که زندگی ایشان دستمایه اصلی این رمان بوده است. زندگی شهید جعفری فرازهای خاص و دراماتیکی داشته که من نهایت سعی را داشتم آن برندگی یک اثر داستانی گیرا را منتقل کرده باشم.
اسطیری افزود: تلاش من این بود که آنچه میتوانم به لحاظ قلم و تکنیکهای داستانی و همه این عناصر را کار کردهام. شاید بتوان بگویم زندگی یکی از خاص و شاید عجیبترین شهید فاطمیون را به تصویر کشیدم. زندگی سراسر تلاطم و روزگار سراسر امتحان است. این شهید این تصویر را در ذهن من ایجاد کرد که در عالم مثال همه ما آدمها در موقعیتی هستیم که پرتگاه پشت پاشنه ماست و خیلی از ما ممکن است این مسئله را احساس نکنیم. اما امتحان از آنچه که فکر میکنیم به ما نزدیکتر است و امکان لغزش همه ما را تهدید میکند. امیدوارم این رمان مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
محمد حنیف نویسنده کتاب «رختشو» ضمن تشکر از ناشر و دفتر رمان این نشرگفت: قبل از چاپ فرجادامین با کمکها و راهنماییهایشان به بهترشدن کتاب کمک کردند و در رمان هم با عنوان نقد امین نام برده شده است.
علیبیگی نویسنده کتاب کنعان با اشاره به زندگی شهید علی زنجانی گفت: من با سید علی زنجانی از طریق انتشارات آشنا شدم، اولین سوالی که به ذهنم رسید این بود که چرا همه او را دوست دارند؟ عکس ایشان با اینکه جذابیت خاصی داشت، اما نه آنگونه که همه درباره او صحبت میکنند. من سپس به سوریه رفتم و با دوستانش مصاحبه کردم. وارد زندگی ایشان که شدم متوجه دلیل دوست داشتن او شدم و سعی کردم این دلیل را در کتاب انتقال دهم، هم اکنون خودم نیز از دوستان این شهید شدهام.
وی افزود: این کتاب یک رمان است و این اجازه نمیداد خارج از رمان از سیدعلی بنویسم. من موظف بودم سید علی واقعی را با تمام خوبیها و اخلاقهای خاصش، با همه مشکلاتش نشان دهم و سعی کردم از این خط خارج نشوم. نوشتن بیوگرافی، سختیهای خود را دارد، مخصوصاً کسی که به تازگی در جمع ما بوده و همه او را میشناسند. همه انتطار داشتند یک دایره المعارف خوبیها ایحاد شود اما رمان اجازه چنین کاری را به نویسنده نمیدهد، من باید شخصیت واقعی سید علی را نشان میدادم، به همین دلیل برخی دوستان شهید انتقاد کردند اما این مسئولان انتشارات بودند که من را حمایت کردند و اجازه ندادند به بهای انتقاد شخصیت را به یک شهید آرمانی تبدیل کنم، چرا که او یک شخصیت زمینی بود که پیش ما زندگی کرده و شهید شده بود، و این سیر تکامل را خود طی کرده بود، من موظف بودم این سیر را نشان دهم.
وی افزود: علت انتخاب این عنوان به دلیل وجود سه کشور ایران و لبنان و سوریه در رمان است، البته کدهای دیگری هم در کتاب برای این عنوان وجود دارد.
سیدهادی قادری مدیر آتلیه هنری انتشارات خط مقدم گفت: درباره طراحی جلدهای دفتر رمان، هماهنگی خوبی میان تیم تولید و هنری شکل گرفت که البته این کار تولید را در طراحی جلد، صفحهآرایی و کلاً مدیریت هنری پروزه را آسان کرد و باعث تمرکز بیشتر ما بر بر روی هدف اصلی شد. در رفت و برگشتها و ارتباطاتی که با واسطه با نویسندهها شکل میگرفت ما به طرح جلدها و کتاباراییها که میبینید. رسیدیم. انتشارات خط مقدم نیز اصرار داشت که رمانهای این نشر از باقی کتابها در زمینه کتابارایی جلوتر باشند.، چرا که تولید چنین کتابی هزینهبر است و این هزینه در قسمت نهایی کتاب تاثیر خواهد گذاشت و این نشر است که باید برای این دیده شدن، زحمت بیشتری بکشد.
قادری درباره شیوه رسیدن به ایده طرح جلدها گفت: این کارها تیمی بود، بنده و همکارم، سیدحسین قادری که برادرم و اتفاقاً کتابخوان حرفهای هستند، با هم روی این جلدها کار کردیم. دو شیوه روبروشدن با طراحی جلد در کتاب وجود دارد. یک شیوه، این است که شما کتاب را ترجمه بصری کنید، یعنی کتابی که درباره قلب شکسته است، شما یک قلب شکسته را روی جلد بگذارید.
وی بیان کرد: شیوه دوم، این است که شما به عمق کتاب نفوذ کنید و سعی کنید تنها اسم کتاب را ترجمه بصری نکنید، بلکه سعی شود کتاب را بخوانید و با کتاب همراه شوید و محتوا را روی طرح جلد انتشار دهید. ما تقریباً هیچ جلدی را ساده طراحی نمیکنیم. روند طراحیهای ما مقداری نسبت به نشرهای دیگر طولانیتر است و از این منظر است که امید داریم جلد کتاب همراه با متن کتاب تا انتهای کتاب دوام داشته باشد و خواننده مجبور باشد بعد از خواندن هرچند صفحه به جلد کتاب برگردد و با خود بگوید معنای جلد کتاب چیست. من فکر میکنم اگر به این شیوه پیش برویم، امید است جلد کتاب در جاهایی که مخاطب شناختی از نویسنده ندارد هرچند اگر نویسنده از چهرههای مشهور باشد و یا از محتوا اطلاع نداشته باشد، چون جلد کتاب دروازه وزود مخاطب به کتاب است، امید است که جلد کتاب اینجا به کمک صنعت نشر و از جمله این کتابهای رمان بیاید تا در روندی که کتاب به دست مخاطب برسد، موثر باشد.
نظر شما