سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ معاصر: سالها قبل در خلال مطالعه، به اظهار نظری از محمدتقی بهار برخوردم که مضمونش این بود: «مردم ایران از یک درک پنهان برخوردارند و آن را در بزنگاهها نشان میدهند! …» در پنج روز اخیر میتوان دریافت، که بسا مردم فهم خود درباره سید ابراهیم رئیسی را، تابعی از ذهنیت جریانات برانداز، لیبرال، سکولار و شبهروشنفکر قرار ندادهاند و دیگر حاضر نیستند او را: ششکلاسدرسخوانده، دارای درکی فروتر از هفتاد میلیون نفر، گرفتار سندرم پست بیقرار، پیجویِ مقام بالاتر، بی کفایت، بیاراده و… الخ تلقی کنند.
به عنوان دیگر میتوان داوریهای کنونی درباره آن فقید را، به چهار بخش تقسیم کرد. جماعتی از آغاز به او علاقه داشتند، در انتخابات به وی رای دادند و اینک بر او مویه میکنند. دستهای دیگر با مشاهده تحرک او در خدمتگزاری و اراده مخلصانهاش در سه سال اخیر، به رغم آنکه به او رای نداده بودند، اکنون به عزایش نشستهاند. دسته سوم تحت تاثیر براندازان، او را به نسبتهای فوق آمده یا نیامده مذمت میکردند، اما اکنون با حلشدن معما و عیان گشتن بخش مهمی از حقیقت، در سکوت و تردید فرو رفتهاند. آنها ممکن است ماتمزده و حامی مطلق او نشده باشند، اما دیگر نمیتوانند او را یکسره سیاه کنند، چه اینکه دستکم جوهره شخصیت و فرجام او را، به چشم دیدهاند. نهایتاً بخش دیگری نیز هستند، که گرفتار عصبانیت هیستریک و ایستایی ذهنیِ ازلی و ابدی شدهاند! در گذشته از معرفینامههایی چون: من بیناموسم، من سلیطهام و…الخ آویختهاند و در چنین بزنگاهی، هنری جز نمایش اسافلاعضاء ندارند! این آخرین سنخ، ماقبلِ تحلیلاند و باید آنها را به سرنوشت سپرد. سخن اینجاست که آیا الباقی و به ویژه طیف دوم و سوم، پس از چشم فروبستن رئیسی به باورِ امروزینِ خود رسیدهاند؟
به جمله بهار باز میگردم. معتقدم درک و هوش پنهان اغلبِ آنان، رئیس جمهور را فردی مخلص، خدمتگزار، پرتلاش، خستگیناپذیر، صبور و بیکینه میدانست و تنها فضاسازیهای اجتماعی، شجاعت اذعان به این مهم را از آنان ستانده بود. گاه استبداد رسانهای و موج شلتاق و شایعه چنان آدم را سنگ میکند، که چارهای جز خودسانسوری نمیبیند و رنج زبانبستگی را به خود تحمیل میدارد! درک پنهان خلایق، بالاخره روزنهای برای اظهار مییابد و درباره رئیسی، این امکان از شامگاه یکشنبه سیام اردیبهشت ماه مهیا گشت. بخشی از تاریخ را، همین درکِ نهان برپاداشته است...
نظر شما