به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قدیمیترین سند تاریخی در روابط ایران و لهستان، نامهای است که در سال ۱۴۷۴ میلادی از طرف سلطان حسن بایندر (مشهور به اوزون حسن)، برای کازیمیر یاگلون پادشاه لهستان فرستاده شده و اکنون در آرشیو ملی لهستان موجود است. او که پایهگذار سلسله آققویونلو بود برای ربع قرن بر بخشهایی از ایران حکومت کرد و در این مکاتبه خود را پادشاه ایران خوانده است. وی که از طرف مادری پدربزرگ شاه اسماعیل یکم بود، نخستین مکاتبه رسمی بین ایران و لهستان را رقم زده است. امروز از عمر این سند، پانصد و پنجاه سال میگذرد و این موضوع در جهان امروز نشانهای معتبر از دیرپایی روابط دو کشور است.
این نخستین باب رسمی آشنایی میان دو ملت و دولت بود و پس از آن بود که علاقه به فراگیری زبان فارسی و شناخت ایران بیشتر شد. در سالهای بعد حاکمان دو کشور توسط نمایندگان سیاسی خود با هم در ارتباط بودند که اوج این روابط در دوره صفوی بود. در میان کشورهای اروپایی، شاید لهستان از نظر تاریخی یکی از نخستین ممالکی بود که در آن «ایرانشناسی» به مفهوم واقعی آغاز شد و تبعات و تحقیقات مربوط به فرهنگ و ادب ایران در آغاز قرن ۱۷ میلادی شروع شده بود، بهطوریکه یکی از نخستین ترجمههای گلستان سعدی به زبانهای اروپایی در قرن هفدهم به لهستانی انجام شد. همچنین آموزش زبان فارسی در دانشگاه یاگلونی کراکوف (دومین دانشگاه قدیمی اروپا) قدمتی چهارصد ساله دارد.
از سوی دیگر، در دوران معاصر نیز ایران نقش مهمی در سرنوشت این ملت ایفا کرد. گذشته از آنکه ایران از جمله نخستین کشورهایی بود که ساختار سیاسی جدید لهستان را به رسمیت شناخت و هماکنون حدود نود سال از روابط مستقیم دیپلماتیک و تأسیس سفارت در کشورهای لهستان و ایران میگذرد؛ در خلال جنگ جهانی دوم نیز ایران میزبان هزاران لهستانی به خصوص زنان و کودکان بود.
همایش گرامیداشت پانصد و پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک دو کشور که با نگاهی به جنبههای مختلف فرهنگی، هنری، صنعتی و البته روابط سیاسی برگزار شد، حرکتی دانشگاهی بود که به میزبانی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، و با حضور دهها تن از پژوهشگران برگزار شد. این همایش با مشارکت سفارت لهستان در تهران، مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی نگارستان اندیشه، کانون ایرانشناسی دانشجویان دانشگاه تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و انجمن ایرانی تاریخ برگزار شد.
در این همایش علاوه بر ارائه مقالات، نمایشگاهی از اسناد و تصاویر تاریخی به همت سازمان اسناد ملی ایران و آرشیو ملی لهستان برپا شده و درباره دو مستند جدید از زندگی مهاجران لهستانی در ایران گفتوگو شد. همچنین دو پنل تخصصی برگزار شد؛ نشست علمی نخست با مدیریت حبیبالله فاضلی به موضوع تاریخ و سیاست و نشست دوم با مدیریت گودرز رشتیانی به موضوع تعاملات فرهنگی، هنری و صنعتی اختصاص داشت.
ایران در آیینه لهستان
زهیر صیامیان گرجی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در پنل دوم به موضوع «ایران در آیینه لهستان: چشماندازی از تاریخنگاری ترجمه به آثار ترجمه شده متفکران لهستانی به فارسی» پرداخت و گفت: تاریخ روابط فرهنگی ایران و لهستان درباره موضوعاتی مانند سفرها و مکاتبات رسمی دولتمردان از پایان قرون وسطی، کرسیهای قدیمی ایرانشناسی و اسلامشناسی در دانشگاههای لهستان، حضور لهستانیها در ایران پس از جنگ جهانی، ترجمه آثار ادبی ایران به زبان لهستانی در تحقیقات تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است.
وی افزود: اما با اتخاذ رویکرد تاریخنگاری ترجمه که حوزهای میانرشتهای است بخشی از تاریخ روابط فرهنگی ایران و لهستان آشکار میشود که تاکنون در پژوهشها مغفول مانده است. در تاریخنگاری ترجمه، زمان و چگونگی پدید آمدن و ترجمه یک اثر در بستر اجتماعی فرهنگی سیاسی زبان مبدا و مقصد اهمیت تاریخی دارند و همچنین با بررسی عواملی نظیر خاستگاه اجتماعی و نیت مولفان و مترجمان گزینش و سفارش آثار و نیز اقبال اثر میان خوانندگان در دورههای تاریخی مختلف به دانشی دست مییابیم که نه تنها جهانی که محتوای آثار بازنمایی شده است را از طریق ترجمه آشکار میسازد، بلکه بخشی از ارتباط معنادار انتخاب آثار برای ترجمه و همچنین چگونگی نفوذ فرهنگی آنها را در جهان خوانندگان ترجمه روشن میسازد.
اسنادی از روابط فرهنگی- آموزشی ایران و لهستان
رحیم روحبخش، مسئول واحد اسناد شورای عالی آموزش و پرورش به موضوع «اسنادی از روابط فرهنگی- آموزشی ایران و لهستان در مصوبات شورای عالی معارف / فرهنگ» پرداخت و گفت: در بیستم اسفندماه ۱۳۰۰ قانون تاسیس شورای عالی معارف مشتمل بر ۱۵ ماده و با هدف توسعه دوایر علوم و اشاعه معارف و فنون و رفع نقایص تخصیلات علمی به تصویب مجلس شورای ملی- دوره چهارم- رسید. هشت ماه بعد از آن در ۷ مهر ۱۳۰۱ اولین جلسه شورا تشکیل شد.
وی افزود: از چهارده مورد شرح وظایف شورا، بخشی از ماموریت آن در ارتباط با دانشجویان ایرانی خارج از کشور و همچنین خارجیان مقیم ایران بود، که از آن جمله میتوان به ارزشیابی مدارک تحصیلی خارج از کشور، تطبیق آن مدارک با مدارک رسمی آموزشی ایران، اعطای مدال و نشان به دانشمندان داخلی و خارجی و بالاخره صدور مجوز تاسیس مدارس خارجی در ایران اشاره کرد. کشور لهستان از زمره کشورهایی بود که نه تنها در سه مورد مذکور نامی از آن در صورت مذاکرات شورا آمده، بلکه در مصوبات مربوط به برنامه درسی از آن جمله برنامه درسی کتابهای درسی جغرافیا و تاریخ، لزوم نگارش مطالبی راجع به تاریخ و جغرافیای آن کشور در کتب درسی مدارس مورد تاکید قرار گرفته است.
روایت اسنادی آنانیاز زاجازکوفسکی ایرانشناس لهستانی
در ادامه الهام ملکزاده، دانشیار پژوهشکده تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به موضوع «روایت اسنادی کارنامه زندگی و فعالیتهای علمی آنانیاز زاجازکوفسکی ایرانشناس لهستانی» پرداخت و گفت: آنانیاز زاجازکوفسکی، استاد دانشگاه ورشو و عضو آکادمی علوم لهستان، در سال ۱۹۰۳ متولد شد. وی در زمره ایرانشناسان برجسته لهستانی بود که از سال ۱۹۴۵ به بعد و به دنبال اخذ درجه استادی، به تناوب ریاست موسسه شرقشناسی گروه ترکشناسی و ایرانشناسی موسسه شرقشناسی را تا سال ۱۹۷۰ که درگذشت بر عهده داشت.
وی افزود: زاجازکوفسکی، علاوه بر تدریس در حوزه مطالعات شرقشناسی، سخنرانیهای متعدد درباره ایران ارائه کرد و همچنین به دلیل تحقیقات گستردهای که درباره تاریخ فرهنگ قرون وسطی ترک، ادبیات تطبیقی و ویرایش آثار فرهنگی، تاثیر زبان و ادبیات فارسی بر ادبیات ترکی و روابط زبانی لهستانی – شرقی و… داشت، به دریافت جوایز و نشانهای ارزشمندی نائل شد. از آن جمله نشان دولتی درجه ۲، نشان فرماندهی پولونیا و نشان ایرانی سپاس را میتوان نام برد.
الکساندر خوچکو و برآمدن ایرانشناسی فرهنگگرا
در ادامه گودرز رشتیانی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران به موضوع «الکساندر خوچکو و برآمدن ایرانشناسی فرهنگگرا در اروپای سده نوزدهم» پرداخت و گفت: الکساندر خوچکو(Aleksander Chodzko) ایرانشناس لهستانی و دیپلمات وابسته به روسیه تزاری بود که سهم مهمی در توسعه مطالعات ایرانشناسی به ویژه در مطالعات فرهنگی ایران دارد. او پس از اتمام تحصیلات در دانشگاه ویلنا (پایتخت لیتوانی) در ۱۸۲۳ به بخش شرقشناسی دانشگاه سنت پترزبورگ وارد شد و به یادگیری زبانهای فارسی، عربی و ترکی پرداخت. با پایان تحصیلات به وزارت خارجه روسیه وارد و سپس به ایران اعزام شد.
وی افزود: حدود یازده سال (۱۸۴۰-۱۸۳۰) در تبریز، تهران و بیشتر در رشت در مقام کنسول روسیه تزاری فعالیت داشت. در کنار خدمات دیپلماتیکی بیشتر توجه وی به گردآوری اطلاعات فرهنگی، جغرافیایی و اقتصادی معطوف بود که در نتیجه آن به شناختی عمیق از تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان دست یافت. او با کولهباری سرشار از دادههای تاریخی و فرهنگی از ایران رهسپار فرانسه شد و با کنارهگیری از خدمات سیاسی در ۱۸۴۴، باقی عمر خود را وقف انتشار مطالعات ایرانشناسی کرد. خوچکو اولین ایرانشناسی است که به ادبیات مذهبی، به ویژه به تعزیههای ایرانی توجه و تعدادی از آنها را به فرانسوی ترجمه و منتشر کرد.
اصفهان عصر انحطاط سلسله صفویه از چشمانداز کشیش لهستان
یعقوب خزائی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین به موضوع «اصفهان عصر انحطاط سلسله صفویه از چشمانداز کروسینسکی کشیش لهستانی» پرداخت و گفت: تادیوز یودا کروسینسکی کشیش لهستانی در دوره شاه سلطان حسین صفوی به اصفهان آمد و از نزدیک در جریان مسائل مهم این شهر و دیار قرار گرفت. به سخن دقیقتر این کشیش لهستانی طی سالهای ۱۱۱۹ تا ۱۱۳۷ ه.ق در ایران اقامت داشت و شاهد حمله افغانهای غلزایی به ایران و برافتادن سلسله صفوی بوده است.
وی افزود: وی اندکی بعد از برافتادن سلسله صفوی از ایران خارج شد و شرح دیدهها و شنیدههای خود را در سفرنامهای به یادگار گذاشت. نوشته وی مفصلترین متنی است که سقوط خاندان صفوی و وضعیت فاجعهآمیز مردم اصفهان در اثر محاصره و قحطی را بیان داشته است. کروسینسکی جزئیاتی از مشکلات مردم اصفهان و قحط و غلا و مرگ و میر مردم اصفهان را بازگو کرده است. سفرنامه وی به دوره صفویه عصر انحطاط میپردازد و جزئیاتی در خصوص مسائل مذهبی اقلیتهای دینی در بردارد.
نادر آراسته: معمار روابط ایران و لهستان
علیرضا دولتشاهی، لهستانشناس در این همایش به موضوع «نادر آراسته: معمار روابط ایران و لهستان» پرداخت و گفت: هر چند پیشینه روابط سیاسی میان دو کشور ایران و لهستان به سدهها پیشتر باز میگردد و دولت لهستان در سال ۱۹۷۴ میلادی آغاز پانصدمین سالگرد برپایی این روابط را گرامی داشت، اما با ایجاد دیگر بار لهستان به عنوان یک واحد مستقل سیاسی، پس از نخستین جنگ جهانی در سده گذشته بود که روابط میان تهران و ورشو به سطح سفارت کبری ارتقا یافت.
وی افزود: سال جاری برابر با پنجاهمین سال درگذشت مردیست که در عرصه روابط میان ایران و لهستان نه تنها در عرصه سیاسی، که در حوزه فرهنگ نیز گامهایی مهم برداشته است به طوری که میتوان او را معمار روابط ایران و لهستان در پیش از دومین جنگ جهانی در سده گذشته دانست. دوره سفارت آراسته در لهستان، مصادف با روزهای تاریخی در حیات سیاسی آن کشور است.
نظر شما