به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، این برنامه که پنجشنبه شب در حرم مطهر رضوی با حضور پرشور زائران و مجاوران گرامی و اهالی شعر و ادب همراه بود، محفلی نورانی برای تجلی عشق و ارادت شاعران به ساحت مقدس امام کاظم (ع) و تبیین جایگاه رفیع مباهله در تاریخ اسلام و اثبات حقانیت امیرالمومنین علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر اکرم (ص) بود.
سید رضا یعقوبی آل، شاعر آیینی، با اجرایی دلنشین، حاضران را به سفری معنوی در وادی عشق و دلدادگی به خاندان عصمت و طهارت (ع) برد و شاعران نام آشنای عرصه آیینی، حجت الاسلام سید حسین سیدی، استاد محمد جواد غفورزاده شفق و میهمان برنامه استاد حاج علی انسانی با سرودههای پرشور و احساسی خود، شور و شعف وصفناپذیری به این محفل نورانی بخشیدند.
سیدحسین سیدی با سروده اش درمدح امام کاظم (ع) این گونه آغاز کرد:
اگر چه از ستم جای شما در کنج زندان است
ولی گل می کند بی شک هر آنجایی که باران است
کجا ققنوس را خفاش در زنجیر بتواند....گرداند
اسیر مهربانی های تو دربند و دربان است
چه زندانی که مسجد شد از اینکه همدمت هر شب
مناجات و دعا و سجده و تسبیح و قرآن است
به وقت خشم می بخشی چنان تو کاظم الغیظی
که ایوب از صبوریهات بی اندازه حیران است
هنوز از کاظمین ات بوی دود و آه می اید
همان جایی که از داغ شما سر در گریبان است
دلم تنگ ضریح توست هنگام خطر حتی
برای دیدن صحن شما جان نیز ارزان است
تمام آرزو های تو در این شهر روییده
تمام شهرها درماتمت مثل خراسان است
حاج علی انسانی، با نغمههای دلنشین و سرودههای حماسی خود، حاضران را به اوج عشق و دلدادگی به ساحت مقدس امام کاظم (ع) رساند و بااین سروده پایان بخش این محفل شد:
شکر خدا که مادرم، زاده علی دوست مرا
محبتش عجین شده، در رگ و در پوست مرا
چه غم بود ز محشرم، شفیع اگر اوست مرا
فرشتهها به هلهله غدیر تا مباهله
حوالی احد بیا، به دومین کسا ببین
خاتم انبیاء نگر، علی مرتضی ببین
دو گوشواره عرش حق سیدهی نساء ببین
فاطمه میدهد صله غدیر تا مباهله
لطف خدا بوده به من، که دَم ز حیدر بزنم
بر آن سرم تا به ابد، همیشه این در بزنم
گر در حیدر زدهام کِی در دیگر بزنم
خدا دهد به ما صله غدیر تا مباهله
شجاعت علی ببین، به خیبر و حُنین او
علی که پشت دین حق، رفته به زیر دِین او
علی که برده از ازل دل از همه حسین او
علی امیر قافله غدیر تا مباهله
به گوش من ز زادنم، اذان اقامه گفته شد
نام علی که بردهام، باغ دلم شکفته شد
همیشه گرد و خاک غم ز خانه رفت و رُفته شد
رها ز هرچه مشغله غدیر تا مباهله
ما به محبت علی، دل از ازل نهادهایم
ما در قلب خود فقط، به روی او گشادهایم
به بام خانه با اذان ز مام خود، بزادهایم
بخوان ز بعد نافله غدیر تا مباهله
مباهله به شیعیان، مایهی فخر و عزت است
ببین به قرآن مبین، ضرورت ولایت است
به حکم قرآن بنگر سخن فقط ز عترت است
بگیر از خدا صله غدیر تا مباهله
در این شب پرشور، سرودههای شاعران آیینی در وصف امام کاظم (ع) و تبیین جایگاه رفیع مباهله در تاریخ اسلام، اشک را مهمان چشمان حاضران کرد و شور و شعف وصفناپذیری در فضا طنین انداز شد.
نظر شما