سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فاطمه رهبر، منتقد ادبی: رمان «صید درخت» به قلم لیلا شمس، داستان زندگی دختری به نام ارغوان است، دختری که به دلیل نگاه و تفکر افراد زادگاهش، فقط با پدر و مادر و خواهرش ارتباط دارد. کتاب دارای سه بخش است، بخش اول روایتهایی از شصت و هفت راوی است که مخاطب در این بخش راویت داستان زندگی ارغوان را از زبان «باد»، «ابر»، «درخت» و «اهالی روستا» میشنود. روایتهای کوتاه که هر کدام زوایای مبهم و رازآلود شخصیت اول داستان را روشن میکند؛ البته این شفافسازی به تعلیق بیشتر داستان کمک میکند و مخاطب را برای بیشتر دانستن به خواندن ادامه داستان راغب میکند.
ساختار کتاب با توجه به نوع روایتگری میتواند در رده رمانهای مدرن قرار بگیرد؛ اما سوالی که برای مخاطب جدی ادبیات داستانی پیش میآید این است که آیا شکستن زمان داستانی، انتخاب متفاوت راوی مشخصاً در این کتاب راویان و مبهم نگهداشتن موضوع داستانی به مدرنشدن اثر کمک میکند یا خیر؟
موضوع اصلی کتاب جنگ دختر با سرنوشت است؛ سرنوشتی که شاید خودش هیچ نقشی در شکلگیریش نداشته اما حالا باید با پیشامدهایش مقابله کند. دختری که به دلیل خرافه از ارتباط با آدمهای اطرافش محروم است و به طبیعت زادگاه و خیال خود پناه میبرد؛ دوستی او با درختان و گیاهان و همزبانی با حیوانات از درک اطرافیان خارج است و همین ارتباطات خارج از چارچوب ذهنی او را تنهاتر میکند؛ اما در کنار محور اصلی، محورهای دیگری در طول داستان مطرح میشود که اهمیت زیادی در شکلگیری داستان دارد.
در نکوهش خرافات
شمس در این اثر به خوبی نشان داده خرافات ریشه در نادانی و ناامیدی دارد؛ انسان نیاز به امید دارد؛ نیاز به داشتن و باور نیرویی برتر تا او را در مواقع سخت یاری برساند. «صید درخت» نمونهای بارز برای شناخت نادانی است؛ جهالتی که آغازگر خرافات است. انسانهایی که با اندیشه نادرست خویش، زندگی را هم بر خود و هم دیگران سخت میکنند اما مسئله قابل تامل در این اثر، پافشاری آدمهای داستان، ماندن در تاریکی است.
ارغوان در حادثهای پدر خود را از دست میدهد؛ بعد از مدتی کوتاه او به سوگ مادر مینشیند. شخصیت اول داستان برای نگهداری و محافظت از تنها یادگار خانواده، یعنی خواهر کوچکش، وارد محیطی میشود که سالهای متمادی از آن طرد شده است. دختر داستان «صید درخت»، برخلاف اهالی محل زندگیاش اهل اندیشیدن و مقابله کردن است. جنگیدن، گرفتن حق و نمایان کردن جهل از نقاط بارز اوست.
بخش دوم داستان روند مبارزه ارغوان را در میدان زندگی نشان میدهد؛ مقابله با مردمانی که سالها او را نادیده گرفتهاند و از محافل خود طرد کردهاند؛ اتفاقی که برای یک دختر جوان بسیار سخت است؛ اما همین طرد شدنها او را به شناختی نسبی از خود و دیگران میرساند و قدم به قدم به سمت رازی که از آن بیخبر است سوق میدهد.
در طول مطالعه کتاب، مخاطب ذرهذره ساختهشدن ارغوان را شاهد است و در بخشهایی از کتاب به دلیل حضور راویان متفاوت، اطلاعات به تکرار کشیده شده که سرعت خوانش را کم کرده است. نگریستن از زوایای مختلف به یک موضوع، در مواقعی نه تنها به روشن شدن ماجرا کمک نمیکند، بلکه گاهی موجب گیج شدن و به تکرار افتادن دانستهها هم میشود.
در مجموع کتاب «صید درخت» اثری قابل تامل و خواندنی است و نویسنده برای مخاطب جدی داستانش، جملاتی را در طول داستان رمزگذاری کرده است؛ کدهایی که با کمی حوصله میتواند راهنماگر خوب و به یادماندنی این اثر باشد.
نظر شما