فلورا گلستانه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اظهار کرد: سالها به عنوان ماما در استان سیستان و بلوچستان مشغول خدمت در حوزه بهداشت و درمان هستم و از نزدیک با افراد زیادی ارتباط داشتهام که هر یک دغدغههای خاصی داشتهاند و همه این نگرانیها، دل مشغولیها، بیمها و امیدها و آمال و آروزهای آنها را با جان و دل درک کردهام.
وی افزود: مشاهده تمامی دغدغههایی که بیماران من داشتند و مواردی که خودم در زندگی شخصی با آنها روبهرو بودم مرا به این سمت سوق داد که بخشی از روزمرگیهای خودم و آنچه در طول روز مشاهده میکنم را در قالب خودسرگذشتنامه به رشته تحریر در بیاورم.
این نویسنده ادامه داد: در زندگی خود و ارتباطات روزانه با تعدادی از انسانها روبهرو بودم که بنا به دلایل مختلف شخصی، جغرافیایی و خانوادگی دچار نوعی افسردگی شده بودند و به نوعی دنیا را خاکستری می دیدند و گاهی امیدی برای ادامه زندگی نداشته و به دنبال فردی بودند که آن شخص را قهرمان زندگیشان قرار دهند تا شاید بتوانند با الگوگیری از شخص دیگری مسیر زندگیشان را تغییر دهند.
گلستانه ادامه داد: به همین منظور درصدد برآمدم تا با زبانی شیوا و محتوایی ساده و عامهپسند هم خودم را جای آن افراد قرار دهم و دنیا را از دریچه نگاه آنها به رشته تحریر در بیاورم و هم به آنها راه و رسم تغییر سبک زندگی صحیح را بیاموزم.
وی افزود: هدفم این بود که خواننده کتاب بداند تنها خودش میتواند قهرمان و ناجی زندگی باشد و هر آنچه خیر و خوبی است را ابتدا باید در وجود خود بیابد.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه این کتاب اولین اثر مکتوب من بود، طبیعتاً سختیهایی نیز پیش رو بود اما باید ماسکها را از چهره بر میداشتم و فارغ از قضاوت شدنهای افراد، برای تالیف این کتاب تا آخرین لحظه تلاش میکردم و این تلاش برای بقا و ساختن زندگی را ابتدا در عمل برای خودم اجرا و سپس دیگران را تشویق میکردم.
گلستانه تصریح کرد: این کتاب برای من فوایدی زیادی داشت و سبب شد تا افکارم را متمرکز کنم، به این باور برسم که میتوانم در قالب کتاب و اثر فرهنگی، سبک نوین و صحیحی از زندگی را بسازم و هموار کننده مسیر برای سایرین باشم. این کتاب جسارت صحبت کردن به من داد و مطالبهگری را در من تقویت کرد و امیدوارم همین حس و حالهای خوب را به خواننده و مخاطب نیز القا کرده باشم.
نویسنده بومی اهل سیستان و بلوچستان ادامه داد: در این کتاب به وجود درونی افراد و قوت و قدرت درونی انسانها تاکید شده تا بدانند تنها خودشان قهرمان زندگی هستند و به همین دلیل عنوان کتاب را نیز «قهرمانان ذهنی زندگی من» گذاشتم و در هر بخش، افرادی که به نوعی موجب شدند تا آگاهی و تامل و تفکر من تقویت شود را معرفی کردهام.
وی افزود: با توجه به اینکه هدفم از نوشتن این کتاب افزایش سرانه مطالعه در استان سیستان و بلوچستان بود، پس از چاپ اثر تقریباً ۷۰ درصد نسخ آن را نذر کتاب کرده و به صورت رایگان به دیگران هدیه دادم تا هم خودشان بخوانند و سپس به سایرین بدهند تا قدم کوچکی در راه فرهنگ والای کتابخوانی برداشته باشم.
گلستانه ادامه داد: با نوشتن این کتاب دریافتم که کلمات به معنای واقعی جادویی هستند و ما باید مواظب کلمات و جملاتمان چه در گفتوگوهای درونی و چه در ارتباطاتمان با دیگران باشیم چرا که در گفتوگوهای درونی، کلمات ما افکار ما، افکار ما باورهای ما، باورهای ما اعمال ما و سبب یک خروجی و انتخاب یک مسیر صحیح در زندگی میشود.
او ادامه داد: در ارتباطات بهتر است بهجای استفاده از کلمات سیاه و منفی، کلمات سفید و مثبت را انتخاب کنیم چرا که میتوانیم با مهارت نافذ صحبت کردن، دیگر از خشم و زور استفاده نکنیم و راهی را پیش بگیریم که هم برای خودمان امیدوار کننده باشد و هم امید را به رایگان و بدون منت و چشمداشت به دیگران هدیه دهیم. خوبی کنیم تا خوبی ببینیم.