به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، لوران بینه در این رمان به بهانه اینکه بالاخره «چه کسی رولان بارت را کشت؟» با درهمآمیختن واقعیت و خیال گام به دنیای روشنفکران مشهور سالهای دهه ۱۹۸۰ میگذارد و از این رهگذر خواننده را در جریان زندگی روشنفکری آن دوره، اختلافات و رقابتها و حسادتها و روابط قرار میدهد و طنازانه از بسیاری از روشنفکران تقدسزدایی میکند.
رولان بارت در فوریه ۱۹۸۰ بر اثر تصادف جان میسپرد و در روزی دچار این حادثه میشود که از ضیافت ناهاری با فرانسوا میتران، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۱، به دفتر کارش در کُلژ دو فرانس برمیگردد؛ هرچند میتوان مرگ بارت را صرفاً حادثه تلقی کرد اما او همراه خود سندی داشته که احتمالاً همان مرگش را رقم زده و بنابراین ممکن است تصادف قتلی برنامهریزیشده بوده باشد.
در چنین اوضاعی است که ژاک بایار کمیسر پلیس فرانسه مأمور میشود که به پرونده تصادف رولان بارت رسیدگی کند و آن سند را بیابد، سندی که امنیت ملّی فرانسه را به خطر میاندازد. این سند چیست و چرا پای عده کثیری از روشنفکران و چهرههای مشهور ازجمله امبر تو اکو، میشل فوکو، دریدا، جان سرل، کریستوا، لویی آلتوسر و مهمتر از همه رومن یاکوبسن را وسط میکشد؟
لوران بینه در نگارش این اثر از کتابهای امبرتو اکو بسیار الهام گرفته است. بینه که در سال ۲۰۱۰ و برای نخستین رمانش جایزه گنکور را برده بود پنج سال وقت صرف کرد که نتیجهاش «نقش هفتم زبان؛ چه کسی رولان بارت را کشت؟» است؛ رمانی که در اسل ۲۰۱۵ برنده جایزه انترالیه و نیز جایزه فنک شد. او درباره این جایزه میگوید «راستش از کیفیت کتابهایم مطمئن مطمئنم اما فراموش نمیکنم که عامل اصلی برنده شدن شانس است و البته جسارت.»
وی متولد ۱۹ ژوئیه ۱۹۷۲ در پاریس و استاد دانشگاه است که تاکنون چهار کتاب منتشر کرده و پنجمین اثرش اوت ۲۰۱۹ در انتشارات گراسه منتشر شد. بینه بهتازگی ششمین رمانش را نیز در همین انتشارات به چاپ رسانده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «صحنه عجیبیست؛ ترکیبی از وسترن اسپاگتی و حکایتهای مریخ. در مرکز دهانه آتشفشان وسیع پوشیده از لایهای خاک رس که به سفیدی میزند سه عضو دسته دستمالگردنیها مرد مهم خیکی را محاصره کرده و او را لب گودالی از لجن در حال جو به زانو نشاندهاند.»
نشر نو اخیراً این کتاب را با ترجمه ابوالفضل اللهدادی در ۳۹۷ صفحه و با قیمت ۴۰۰ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما