سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نویسندگان برای چاپ کتابهای خود با چالشهایی روبهرو هستند که مهمترین آنها تامین کاغذ و دسترسی به آن است چرا که اگر دسترسی به کاغذ امکان پذیر نشود، کتابی هم چاپ نمیشود.
در این زمینه با حسین پازوکی، نویسنده اهل شهرستان گرمسار که کتاب سردار دلهای او با موضوع زندگی شهید سلیمانی بسیار مورد اقبال قرار گرفته به گفتوگو نشستیم. وی در این گفتوگو درباره نویسندگی، مشکلات آن، دولت سیزدهم و انتظارات از دولت چهاردهم و فضای حاکم بر نویسندگی استان سمنان صحبت میکند.
- شما از چه زمانی نویسندگی را به صورت حرفهای آغاز کردید؟
من از کودکی شعر میسرودم و در دوم و سوم دبستان داستان می نوشتم. انشاء های من در دبیرستان خوب بود و در سن ۱۶ سالگی دو جلد کتاب نوشتم که ساواک در آن زمان، مانع شد و اجازه چاپ نداد و مقداری هم اذیت شدم. مدتی چیزهایی را نوشتم اما متنهای خود را چاپ نکردم اما از سال ۹۰ به صورت حرفهای شروع کردم و مینویسم.
اولین نویسندهای که در مورد زندگی شهید سلیمانی کتاب نوشت من بودم و پس از گذشت ۶۰ روز از شهادت سردار، کتاب من به بازار عرضه شد. اسم کتاب را سردار دلها گذاشتم و از وی خاطره به یاد دارم. برای نمونه شهید سلیمانی از خاکریز به من زنگ زد تا حال من را بپرسد. این برای من افتخار بزرگی محسوب میشود که فردی که برای کشور افتخار است و دشمن از اسم وی وحشت دارد، برای پرسیدن احوالم با من تماس بگیرد.
شهید سلیمانی فردی بزرگواربود و من برای همین این کتاب را نوشتم و در بخشی از کتاب، این شعری را که خود سرودهام منتشر کردم. شعر من این بود: ندیدم مالک اشتر شندیدم / به جز تو مالک اشتر ندیدم. من مالک اشتر را از زبان نهج البلاغه و قرآن شناختم اما در زمان مالک اشتر حضور داشتم؟ خیر. من فقط نقل و قول ها را شنیدم اما من شهید سلیمانی را دیدم.
- آخرین عنوان هایی که به چاپ رساندید را نام ببرید؟
کتاب «پسر ابری» با ۲۴۸ صفحه آخرین کتابی است که من آن را نوشتم و درون مایه آن تخیلی است البته شابک دو جلد جدید را هم کسب کردم و تمام مراحل چاپ کتاب را انجام دادم اما هنوز در دست چاپ قرار دارند. من در طول سال هفت الی هشت جلد کتاب می نویسم کمبود کاغد باعث شده تا این تعداد کم را منتشر کنم و گرنه من حدود ۱۲۰ جلد کتاب دارم که اگر اداره ارشاد برای کاغذ کمک کند، همین فردا تمامی کتابها را منتشر میکنم.
- شما برای رفع مشکل کمبود کاغذ چه پیگیریهایی را انجام دادید؟
رئیس جمهور شهید، برای حل مشکل تامین کاغذ تلاش فراوانی کرد و من هم برای مسئله کاغذ به رئیس جمهور نامه زدم. وی مرا به وزیر ارشاد معرفی کرد و من به وزیر مراجعه کردم با اینکه وزیر برای من زحمت کشید، پیگیری های وزیر، به من تا حدودی کمک کرد.
- کاغذها چگونه سهمیه بندی شدند؟
رئیس جمهور دولت سیزدهم در حوزه کتاب خیلی زحمت کشید و خود نامه زدند تا تمام کاغذهایی که در بندر است هرچه زودتر به دست ناشران، چاپخانه ها و نویسندگان برسد، دو دفعه به ما سهمیه دادند اما دوباره به ما گفتند که دیگر کاغذ وارد نمی کنند و در ایران کاغذ کم داریم. البته در دولت سیزدهم بود که کارخانه مازندران راه اندازی شد و تمامی کاغذهای کتابهای درسی ۱۴۰۳ را تولید و تامین میکند و کاغذ کل کتابهای درسی تولید ایران است.
- شما برای کودکان کتاب داستانهای حسنی را قلم زدید و کودکان نیز با داستانهای حسنی ارتباط برقرار کردند. چه شد که داستان های حسنی را نوشتید؟
من ۲۴ جلد از کتابهای حسنی را نوشتم و ۲۶ جلد کتاب جدید از داستانهای حسنی را می نویسم؛ قبل از عید نیز ۴۸۰ هزار جلد از این کتاب چاپ شد. افزون بر کتابهای حسنی، قصههای آموزنده «پری» را نیز برای کودکان نوشتم و هدف من از نوشتن این کتاب، شناساندن ایران به افراد است.
- چه مانعی بر سر راه شما در زمینه چاپ کتاب کودکان قرار دارد؟
استقبال از کتابهای حسنی عالی بود به قدری که مردم با من تماس میگرفتند و برای موجودی کتاب پیام میدادند اما به علت عدم موجودی کتاب من شرمنده مخاطبان میشدم. چناچه که بتوانم کاغذ مجدد دریافت کنم، آن وقت به جای ۵ هزار الی ۵۰ هزار نسخه، ۱۰۰ هزار جلد کتاب منتشر می کنم.
در حوزه کاغذ، شهید آیتالله رئیسی به وزیر، تمامی انتشاراتیها و ارگانها نامه نوشتند و در آن نامه به سهمیهبندی کاغذ و میزان سهمیه بندی کاغذ اشاره کرد. وی برای تامین کاغذ پیگیری کرد تا دسترسی به کاغذ راحت شود.
- ارزیابی شما از نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ چه بود؟
در نمایشگاه کتاب، چاپ کتاب افزایش یافت و فروش هم رکورد زد چرا اگر برای ناشران، نمایشگاه کتاب صرفه اقتصادی نداشت، نمایشگاه کتاب را ترک میکردند و هر لحظه به زمان نمایشگاه کتاب وقت اضافه کردند استقبال خوبی از نمایشگاه کتاب شد و این برای این بود که با اینکه کاغذ تولید نمیشد اما پیگیری های مسئولان کاری کرد تا به ناشران کاغذ داده شود. امسال کتابهایی در نمایشگاه عرضه شد که مورد پسند همه سلیقهها و مردم بود.
- نمایشگاه مجازی کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
امسال، بستگان من که از نمایشگاه مجازی کتابهای خود را تهیه کردند، بعضی از کتابها را در نمایشگاه مجازی کتاب جستوجو کردند اما پیدا نکردند. کتابهای دانشگاهی در نمایشگاه مجازی کتاب کمبود داشت آن هم به علت این بود که خریدارهای کتاب نسبت به سالهای قبل افزایش پیدا کردند و در سالهای قبل، کتابها از نمایشگاه برگشت میخوردند اما امسال کتابی از نمایشگاه برنگشت. هر زمان هم که سمنان و شاهرود هم نمایشگاه برپا شد ما در آن نمایشگاه شرکت کردیم و هر زمان هم مسئولان برای نمایشگاه کتاب درخواست دهند ما نمایشگاه را برگزار میکنیم.
- برای افزایش خرید کتاب از نمایشگاه کتاب، چه حمایتهایی انجام شد؟
من و خانوادهام در خانه هنر و قلم عضو هستیم و هرساله به ما پیام میدهند که در نمایشگاه کتاب شرکت کنید. سالیانه بن کتاب اهدا می کنند که مبلغ آن ناچیز است اما امسال مبلغ بن را افزایش دادند که این خود کمک زیادی به نویسندگان کرد.
- به استقبال خوب مردم از نمایشگاه کتاب اشاره کردید. به نظرشما میزان باورهای نادرست و سواد مردم نسبت به دورههای اخیر چه تغییراتی را تجربه کرده است؟
من متولد ۱۳۳۳ هستم، یعنی هم دوره طاغوت و هم دوره بعد از انقلاب را تجربه کردم. چرا مردم در زمان قدیم حرفهای کورکورانه را می پذیرفتند؟ چون بزرگترهای آن زمان تحصیلات نداشتند، نمیگذاشتند مردم هوشیار شوند وقتی هم مردم مملکتی از علم و دانش غنی شوند حرفی برای گفتن دارد برای نمونه استان سمنان در رتبه دوم و استان یزد در رتبه سوم مطالعه قرار گرفتند.
رتبه دوم استان سمنان به این دلیل است که ما از بزرگانی در شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و گرمسار مانند پرفسور طباطبایی و پرفسور کردوانی برخوداریم که به آنها بها داده شد و نام پارکها و میدانها را به اسم افراد نامیدهاند و من به عنوان نویسنده به این دلگرم هستم که اگر روزی فوت کنم به دلیل اینکه ۵۰ جلد کتاب نوشتم، معبری را به اسم من ثبت میکنند.
- از پرفسور کردوانی صحبت کردید. وی در دیدار با رهبر معظم انقلاب، تمبر چهره ماندگار خویش را به رهبری هدیه دادند. درباره آن دیدار توضیح دهید.
سال ۱۳۸۵ رهبر معظم انقلاب به استان سمنان سفر کردند و کردوانی در دیدار با رهبر انقلاب تمبر چهره ماندگار خویش را که قبلاً چاپ شده بود به ایشان تقدیم کرد. این از ویژگیهای این حکومت است که به راحتی افراد با رهبر آن دیدار میکنند و به ایشان هدیه داده و انگشتر هدیه طلب میکنند. علاوه بر رهبر، رئیس جمهور نیز مردمی است و مردم به راحتی میتوانند با وی دست داده، دیدار کنند و حرف خود را بیان کنند.
- به عملکرد رئیس جمهور اشاره کردید، نظر شما در خصوص دولتهایی که بر روی کار آمدند چیست؟
من خود خواب و خوراک را دوست ندارم اما کار زیاد میکنم، رئیس جمهور دولت سیزدهم مردمی بود مدام برای مردم کار می کرد و همیشه به فکر مردم بود و برای آنها تلاش میکرد اما به فکر استراحت خود نبود و مدام وی را در سفر های استان مشاهده میکردیم. وی برای مردم از خود گذشت. من منکر کارکردهای رئیس جمهورهای دیگر نیستم چرا که اگر کاری انجام نداده بودند، جمهوری اسلامی اینقدر پیروز نبود ولی شهید رئیسی بسیار کوشا بود.
نظر شما