سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۳
ایده مرکزی کتاب دیده شدن تلاش طلاب در ساختن یک روستا بود

امیرخداوردی، منتقد ادبی گفت: در «رودخانه ماهی و نهنگ» ایده‌ مرکزی حضور طلبه‌ها در ساختن یک روستا بعد از زلزله کرمانشاه بود. چون تفکر غالب این است که طلبه‌ها دست به کاری نمی‌زنند، در حالی که این‌طور نیست و آنها دیده نمی‌شوند و دیده شدن آنها در این کتاب ایده مرکزی است.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): بیست‌وچهارمین عصرانه کتاب با بررسی و نقد کتاب «رودخانه ماهی و نهنگ؛ روایت حادثه زلزله کرمانشاه در سال ۱۳۹۶» در مرکز مطالعات ژرفا در اندیشکده هنر با حضور حمید بابایی، مولف و امیرخداوردی، منتقد دوشنبه هشت مردادماه برگزار شد.

حمید بابایی، مولف کتاب «رودخانه ماهی و نهنگ» گفت: در واقع ماجرای کتاب به زلزله کرمانشاه در سال ۹۶ برمی‌گردد. در این زلزله بعضی از روستاها صددرصد تخریب می‌شود و مشکلات جدی پیدا می‌کنند. در این میان نیروهای مسلح تصمیم می‌گیرند برای ساخت روستاها آن را میان افراد خود تقسیم کنند که یک روستا لب مرز می‌افتد که نه نیروهای ارتش به آن می‌رسند نه نیروهای سپاه! البته عمدی در میان نبود. در واقع «رودخانه ماهی و نهنگ» روایت ساخته شدن یک روستا توسط یک عده طلاب است.

او افزود: سوژه کتاب که تاریخ شفاهی بود به من پیشنهاد شد و من طی شش ماه این کتاب را نوشتم. دوستانی که از اندیشکده باقرالعلوم با من تماس گرفتند شماره فردی را دادند که در این موضوع دخیل بود. از طرفی افرادی که در ساختن روستا کمک کرده، یک عده طلاب بودند و هر چند من دانش‌آموز طلبه در مدرسه اسلامی هنر داشتم و دوستان طلبه هم دارم، اما تا حالا ندیده بودم که طلاب دست به کار یدی بزنند و برای همین ارتباط و صحبت با آنها برایم جالب بود، اگرچه ارتباط با آنها سخت بود. چون حاضر به صحبت درباره این کار نبودند.

این مولف بیان کرد: برای گرفتن روایت آنها، سعی کردم با آنها دوست شوم تا بتوانم از آنها ماجرای ساختن روستا را بشنوم. از این رو تلاش کردم که صحبت‌های شعاری در کتاب نیاید و به شکل روضه هم نباشد. برخی از طلبه‌ها روایت جالبی داشتند و برعکس روایت برخی دیگر جالب نبود، برای همین سعی کردم بعضی روایت‌ها را ترکیب کنم تا یک روایت داستانی به دست بیاورم.

بابایی گفت: در کتاب سعی کردم بعضی کاراکترها (شخصیت) را درستکاری کنم و حتی کاراکتر خیالی بسازم یا کاراکتر بسازم. همان‌طور که می‌دانید من در روایت‌سازی خیلی زبان تندی دارم و خیلی هم مخالفان سرسخت روایت‌های دفاع مقدس هستم. مخالفت با آثار زیادی که در این حوزه منتشر می‌شود و اغلب کیفیت خوبی ندارد. هر چند در این حوزه آثار با کیفیت هم تولید می‌شود، اما تعدادش خیلی اندک است.

او ادامه داد: من با نویسنده زن صحبت می‌کردم که گفت طی ۱۰ سال هفتاد کتاب نوشتم و من به او گفتم چطور در این ۱۰ سال هفتاد کتاب نوشتی؟! به عبارتی اگر رونویسی هم می‌کرد نمی‌توانست این تعداد کتاب داشته باشد! فکر می‌کنم این نویسنده فقط مصاحبه گرفته و پیاده کرده است. بحث من این نیست که صرفاً تخیل وارد شود، بلکه تاکید من روی نگارش اثر است.

این نویسنده عنوان کرد: من با مسئولان اندیشکده باقرالعلوم صحبت کردم و خواستم اجازه دهند من روایت خودم را بنویسم و بعد آنها بخوانند و نظر بدهند. به این ترتیب آنها در نگارش کتاب دخالت نکردند و من نتوانستم جهانی که می‌خواهم را در این اثر بیافرینم. در اینجا مهم ساختن جهانی بود که بتوان یک اثر را در آن خلق کرد. آن جهان زمانی ساخته می‌شود و مخاطب با آن ارتباط پیدا می‌کند که شما بتوانید از قوه تخیل در بخشی از آن استفاده کنید.

بابایی گفت: برای من مستندسازی به این شکل تعریف شده که تخیل در آن جایی داشته باشد و ضمن این‌که اعتقادی به روایت بی‌طرفانه ندارم. به نظرم روایت مستند صرف هرگز شکل نمی‌گیرد. چون نویسنده با توجه به جایی که ایستاده و روایت می‌کند بالاخره در سمتی از ماجرا ایستاده است. از این رو سعی کردم در «رودخانه ماهی و نهنگ» سعی کردم شخصیت‌های خیالی ایجاد کنم تا اینکه به سمت دیگری بروم.

او در بخش دیگری از صحبتش عنوان کرد: من ابتدا مصاحبه‌ها را گوش دادم و بعد طرحی نوشتم و پس از آن سراغ خلق شخصیت‌ها رفتم. شخصیت‌هایی که بر اساس جذابیت، مساله‌مندی و در راستای روایت زلزله باشند و برای همین اغلب طلابی که در کتاب روایت کردم که پرونده شخصیت داشتند و تکراری نبودند. در پایان یک مصاحبه آوردم که در راستای مستند بودن روایت بود.

پرهیز نویسنده از تبلیغ و شعار در روایت

امیر خداوردی، منتقد گفت: به نظرم کتاب از این لحاظ که استانداردهای روایت را به خوبی رعایت کرده، کتاب ارزشمندی است. مولف تا جایی که می‌توانسته سمت شعار و تبلیغ نرفته است و حتی با سوءنیت وارد می‌شود و بعد سعی کرده است موضوع را بی‌طرفانه روایت کند.

او افزود: ما معمولاً در نقد ادبی انواع ادبی کاری نداریم، در حالی که این نکته خیلی مهم است و اگر قرار است متن ادبی را نقد کنم ابتدا باید مشخص کنم این متن چه نوع ادبی دارد؟ داستان است یا ناداستان، تاریخ یا جستار؟ اگر تاریخ باشد باید سند تاریخی در ضمیمه کتاب قرار بگیرد و بر اساس آن اسناد کتاب نوشته شود. امروز نام آن را روایت گذاشتند و حدودی برای آن قائل هستند؛ روایت شخصی، روایت جمعی، روایت تاریخی و مستد.

این منتقد اظهار کرد: یک روایت عام را هم به کار می‌گیرند با عنوان ناداستان. اگرچه ما از قدیم قالبی داشتیم که به آن خاطره‌نویسی می‌گفتیم. در این میان تفاوتی میان خاطره‌نویسی، داستان و ناداستان وجود دارد که تفاوتی ماهوی است. وقتی خاطره می‌نویسید علت حوادث را ذکر نمی‌کنید فقط اتفاقات را می‌نویسد، اما در داستان قبل و بعد اتفاق هم مهم است که پیرنگ داستان را در بردارد.

امیرخداوردی گفت: ناداستان در میان تاریخ و داستان قرار دارد، به عبارتی اتفاقی رخ داده و تکیه بر واقعیت دارد، اما شکل داستان دارد و قوه خیال در آن ایفای نقش می‌کند. بنابراین در کتاب «رودخانه ماهی و نهنگ» برخی روایت‌ها ریشه در واقعیت دارد، اما شخصیت‌پردازی در آن مهم است.

او ادامه داد: برای من ایده مرکزی کتاب خیلی مهم بود. به عبارتی کتاب چه می‌خواهد بگوید که شاخ و پرگ پیدا کرده تا در من نفوذ بیشتری داشته باشد. در این کتاب ایده‌ای که من درآوردم حضور طلبه‌ها در ساختن یک روستا بعد از زلزله بود. چون تفکر غالب این است که طلبه‌ها دست به کاری نمی‌زنند، در حالی که این‌طور نیست و آنها دیده نمی‌شوند و دیده شدن آنها در این کتاب ایده مرکزی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط