چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۹
رشته‌های علوم انسانی باید چند واحد ادبیات کودک داشته باشند

عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز گفت: مطالعات میان‌رشته‌ای وجود دارد؛ اما به قدر نیاز، عمیق نیست. ما باید ادبیات کودک و نوجوان را جدی‌تر بگیریم و در تمامی رشته‌های علوم انسانی مانند علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و غیره دو واحد درسی ادبیات کودک تعریف کنیم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا امین ایزدپناه، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز، صحبت‌های خود در نشست «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان» را با تفکیک پژوهش‌های آکادمیک و غیرآکادمیک در ادبیات کودک و نوجوان و مسئله متدلوژی و آسیب‌شناسیِ توجه‌نداشتن پژوهشگران به مسئله روش‌شناسی در پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان آغاز کرد. او در ادامه به مسئله نظریه در پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان پرداخت و گفت: ما در پایان بسیاری از پژوهش‌ها، هیچ بینشی به دست نمی‌آوریم؛ در صورتی که پژوهش‌ها باید در پایان یک چشم‌انداز و بینش جدید به ما بدهند. اگر پژوهش را یک روایت در نظر بگیریم پایان‌بندی این روایت نیز اهمیت دارد.

ایزدپناه در خلال صحبت‌های خود در مورد آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان نیز بیان کرد: من احساس می‌کنم گاهی‌اوقات ادبیات کودک و نوجوان تبدیل به ابزاری برای مقاله‌سازی و کتاب‌سازی می‌شود؛ پژوهش‌هایی که فقط عنوان جذاب با محتوای تکراری و کلیشه‌ای و گمراه‌کننده برای دیگر پژوهشگران دارند.

او افزود: در حوزه تحقیق و نقد ادبیات کودک وقتی درنهایت یک مقاله یا یک کتاب نوشته می‌شود طبیعتاً کسی که قرار است آن را داوری و نقد کند باید با حوزه‌های مختلف متدلوژی، نظریه و محتوا کاملاً آشنا باشد؛ اما با توجه به فعالیت‌ها و تجربه‌هایم در این زمینه احساس می‌کنم که داوری‌ها در حوزه پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان نیز جدی گرفته نمی‌شود؛ بنابراین ممکن است پژوهش‌هایی که به صورت کتاب بیرون می‌آید بسیار سطحی باشد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز به موضوع تربیت پژوهشگر نیز اشاره کرد و گفت: من تخصصی در این زمینه ندارم؛ ولی با توجه به دیده‌ها و شنیده‌هایم از چارت تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان، احساس می‌کنم شاید این حوزه به تربیت و پرورش پژوهشگر خیلی کمک نمی‌کند. احساس می‌کنم فارغ‌التحصیلان ادبیات کودک و نوجوان در حوزه تحصیلات تکمیلی برای توانمندشدن به منابع یا واحدهای درسی بیشتری در این زمینه احتیاج دارند.

امین ایزدپناه ضمن پرداختن به اهمیت موضوع روشمندشدن پرورش پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان، به موضوع بینارشته‌ای‌شدن ادبیات کودک و نوجوان اشاره کرد و در این‌باره توضیح داد: مطالعات میان‌رشته‌ای وجود دارد؛ اما به قدر نیاز، عمیق نیست. چنین ظرفیتی وجود دارد که این مطالعات بین‌رشته‌ای بیشتر انجام شود و شاید یکی از کارهایی که ما می‌توانیم انجام دهیم این است که ادبیات کودک و نوجوان را جدی‌تر بگیریم و در تمامی رشته‌های علوم انسانی مانند علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و غیره دو واحد درسی ادبیات کودک تعریف کنیم.

همچنین او ضمن تأیید صحبت‌های سعید حسام‌پور در مورد نبود پژوهش‌های میدانی در ادبیات کودک و نوجوان عنوان کرد: به عقیده من نیز ما پژوهش با کودکان انجام نمی‌دهیم و نیاز است که آشنایی با مبانی فلسفی پژوهش را در چارت تحصیلی پژوهشگران بگنجانیم.

ایزدپناه افزود: ارتباطات بین‌المللی ما در حوزه پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان کم است. یکی از راه‌های افزایش این راه‌های ارتباطی برگزاری همایش‌های بین‌المللی است که مرکز مطالعات ادبیات کودکان و نوجوان شیراز به اندازه توان خود در این راه قدم برداشته است.

او ضمن مطرح‌کردن راه‌های دیگر برای ایجاد این ارتباط، گفت: من همچنان فکر می‌کنم که نداشتن ارتباط ما با دنیا در حوزه پژوهش ادبیات کودکان و نوجوان باعث شده است که ما در حوزه پژوهش از دیگر کشورها عقب‌تر باشیم.

رشته‌های علوم انسانی باید چند واحد ادبیات کودک داشته باشند

ادبیات کودک و نوجوان در حوزه نظری و تعاریف، زیر سیطره تعاریف ادبیات بزرگسال است

محمد مرادی، شاعر، مدرس، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز سخنران بعدی این نشست بود. او در آغاز صحبت‌های خود گفت: وقتی ما از آسیب پژوهش‌های حوزه ادبیات کودکان و نوجوان صحبت می‌کنیم، شاید همیشه هم این موارد آسیب نباشد. به نظر من این موارد ممکن است یک زمان آسیب باشد، یک زمان نگرانی باشد و زمانی دیگر یک توقع که هر کدام از این‌ها وضعیت خاص خودش را دارد. برخی از ویژگی‌ها باعث می‌شوند که ما در پژوهش‌های ادبیات کودکان و نوجوانان نتوانیم اسم‌شان را آسیب بگذاریم؛ ولی این ویژگی‌ها می‌تواند توقع ما را برانگیزد؛ مثلاً ممکن است من به عنوان کسی که علاقه‌مند به ادبیات کودکان و نوجوانان هستم به این فکر کنم که درست است که ما ادبیات کودک و نوجوان را به صورت رسمی در گذشته تاریخ ادبیات ایران و جهان نداشته باشیم یا اگر داشتیم تلقی از کودک و کودکی متفاوت بوده باشد؛ اما گاهی می‌توانیم متناسب با همان نگاه گذشتگان هم به آثاری که با کودک پیوند دارند بپردازیم؛ مانند مواردی که در بازآفرینی‌ها سعی می‌کنیم مقداری آن‌ها را بازنگری کنیم. با توجه به بررسی‌هایی که اخیراً از پژوهش‌های موجود در مرکز مطالعات ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز داشته‌ام در بیشتر تحقیق‌ها - حدود ۷۰ درصد تحقیقات- این پیش‌فرض وجود دارد که ممکن است در نگاه پژوهشگر هم نبوده باشد؛ اما در نتیجه مصداقی مقاله حاصل شده است؛ اینکه گویا وقتی ما می‌خواهیم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کاری انجام دهیم باید برویم سراغ یک اثر خلق‌شده در ۴۰ - ۵۰ سال اخیر. البته طبیعی است؛ ولی به نظر می‌رسد به برخی از جنبه‌های ادبیات کهن ما چه از نظر بازنویسی و اقتباس چه از نظر بازآفرینی‌ها، می‌تواند در تحقیق‌ها بیشتر پرداخته شود. این آسیب نیست؛ اما می‌تواند یک زاویه منفعل باشد.

او بیان کرد: تقریباً در ۱۰ درصد مقالات به موضوعاتی مانند سینما، رسانه، انیمیشن، وب‌سایت، بازی و نشریات در تحقیقات مربوط به ادبیات کودک و نوجوان پرداخته‌اند و این‌ها جایگاهی در مقالات مربوط به ادبیات کودک و نوجوان ندارند و خیلی مطرح نیستند. گویا وقتی ما می‌گوییم ادبیات کودک و نوجوان منظورمان متنی است که به صورت مکتوب نوشته شده است: نه حتی متنی که به عنوان فیلمنامه نوشته شده یا متنی به عنوان بخشی از خلق یک اثر سینمایی یا بازی رایانه‌ای. گویا ما به عنوان نویسنده، شاعر و پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان علاقه داریم که بیشتر از ادبیات متنی استفاده کنیم و کمتر به جنبه‌های دیگر ادبیات کودک و نوجوان می‌پردازیم.

موضوع دیگری که محمد مرادی در این نشست به آن اشاره کرد، شعر کودک و نوجوان بود. او در این‌باره عنوان کرد: به دلایل زیادی شعر کودک و نوجوان مغفول است. ما داریم به سمت ادبیات مکتوب حرکت می‌کنیم؛ اما در همان ادبیات مکتوب هم تقریباً در ۷۰، ۸۰ درصد موارد، شعر را در پژوهش‌های خود کنار می‌گذارند و به سراغ آثار روایی مانند قصه و رمان می‌روند که این نیز دلایل متعددی دارد. یکی از این دلایل می‌تواند این باشد که منتقدان معتقدند دنیای معاصر دنیای شعر نیست. اگر شما بخواهی فیلم یا بازی بسازی با روایت داستان‌وارگی کار دارید، اگر به برندگان نوبل نیز توجه کنید بیشتر آن‌ها نویسنده هستند و واقعیت این است که شعر در حاشیه قرار دارد؛ اما شاید در آثار خلق‌شده در ادبیات فارسی شعر آنقدر در حاشیه نباشد ولی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کمتر به آن توجه شده است.

این پژوهشگر در ادامه و با تأیید صحبت‌های دیگر سخنرانان نشست «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان» گفت: همانطور که دوستان اشاره کردند نکته‌ای که به نظر من آسیب بسیار بزرگی در تحقیقات دانشگاهی است این است که ما در تحقیق‌های مربوط به ادبیات حوزه کودک و نوجوان به‌ویژه در حوزه‌های نظری و تعاریف، زیر سیطره تعاریف ادبیات بزرگسال هستیم. سوال این است که آیا شخصیت و شخصیت‌پردازی، فضا و فضاسازی، روایت و روایت‌پردازی و زاویه‌دید و ویژگی‌هایش در آثار ادبیات کودک و نوجوان همان‌گونه است که در ادبیات بزرگسال می‌بینیم؟ قطعاً وجه اشتراک و بخش‌های مشترکی دارند؛ اما آیا بخش متفاوتی ندارند؟ ما در تعاریف چگونه‌ها و شگردها همین مسئله را داریم؛ مثلاً اگر بخواهیم در مورد طنز در ادبیات کودکان و نوجوانان صحبت کنیم همان تعاریفی را داریم که در طنز ادبیات بزرگسال از آن استفاده می‌کنیم. اگر در مورد زبان ویژگی‌های شاعرانگی و سبک هم بخواهیم صحبت کنیم از همان کتاب‌هایی استفاده می‌کنیم که برای تعاریف ادبیات بزرگسال استفاده می‌کنیم. مقالاتی که در مجله مرکز ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز نیز منتشر شده این مورد را تأیید می‌کند. گویا ما در این ۱۰، ۲۰ سال نتوانستیم کتابی متناسب با ادبیات کودکان و نوجوانان و پژوهشگران عرضه کنیم که در تحقیق دانشگاهی خود در حوزه تعاریف و اصطلاحات کودکی و نوجوانی از آن استفاده کنند.

محمد مرادی در بخشی دیگر از صحبت‌های خود با بیان آمار، به این موضوع پرداخت که در مقالات معمولاً به آثار نام‌آوران توجه می‌شود؛ اما ده‌ها شاعر و نویسنده ماهر دیگر وجود دارند که حتی در یک مقاله هم از آن‌ها نامی نبرده شده است و خاطرنشان کرد که نپرداختن به افراد توانا و ناشناس، یکی از همین آسیب‌های موجود در پژوهش‌های ادبیات کودکان و نوجوانان است. یکی دیگر از مسائلی که مرادی به آن اشاره کرد به‌روزنشدن منابع ادبیات کودک و نوجوان است. با وجود آسیب‌هایی که ما می‌توانیم به برخی از این منابع وارد ببینیم؛ اما همچنان پراستنادترین هستند؛ زیرا منابع دیگر و به‌روزتری به وجود نیامده است که بتواند جایگزین برخی از آثار خوب در ادبیات کودکان و نوجوان شود.

این شاعر و مدرس ادبیات در پایان صحبت‌های خود افزود: فکر می‌کنم پژوهش‌هایی که در حال حاضر در بخش دانشگاهی داریم، پژوهش‌های مقبولی هستند و این آسیب‌هایی که ما مطرح می‌کنیم نشان‌دهنده امید به بهتر شدن این پژوهش‌ها و این فضاست. با اینکه من طرفدار حوزه شعر کودک و نوجوان هستم؛ اما باور دارم که در طول زمان، پژوهش‌های کودک و نوجوان در حوزه داستان توانسته است بسیاری از آسیب‌ها را برطرف کند و به درستی به راه خود ادامه دهد.

برخی از حاضران در بخش پایانی نشست، موضوعات مدنظر خود را مطرح کردند و در مورد آن با سخنرانان مراسم به گفت‌وگو نشستند. برخی از مسائلی که در این جلسه مطرح شد مربوط به این بود که هیچ نهاد یا انجمنی برای پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان وجود ندارد و حتی تلاش‌هایی نیز که در این زمینه صورت گرفته به سرانجام نرسیده است و حالا ایجاد یک انجمن یا نهاد برای پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان یک دغدغه محسوب می‌شود.

همچنین نماینده مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در این نشست اعلام کرد که این مؤسسه از گعده‌هایی که به صورت تخصصی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند مانند نشست‌ها، انجمن‌ها و کانون‌ها حمایت و فعالیت آن‌ها را به نحوی که از این فضا دلسرد نشوند، حمایت می‌کند. این حمایت با روش‌های مختلفی شکل می‌گیرد؛ اما به اندازه‌ای است که بتوان این فعالیت‌ها را مخصوصاً در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در شهرستان‌ها زنده نگه داشت.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محسن شهیدزاده IR ۱۲:۴۲ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۶
    با سلام خدمت دست اندرکاران رشته های درسی . رشته علوم انسانی باید مثل قدیم به شاخه فرهنگ و ادب و اقتصاد تقسیم شود در ضمن بجای درس بی محتوای فلسفه و منطق ادبیات کودک را اضاف کنند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط