به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، عارفه یعقوبی عصر یکشنبه در نشست نقد و بررسی کتاب «دروغهایی که به خود میگوییم» اثر «جان فردریکسون» در شهر کتاب، اظهار کرد: در این کتاب نویسنده بیان میکند با وجود سخت بودن زندگی، وقتی با چالش مواجه میشویم پر از هیجانهای متفاوت هستیم.
وی با بیان اینکه بین دانستن و درک کردن تفاوت وجود دارد و انسان دچار جنگ درونی میشود، افزود: جنگ بین آنچه فکر میکنیم درست است در مواجهه با واقعیتی که در انکار آن هستیم.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه نویسنده در مقدمه مثال جالبی درباره انکار واقعیت دارد، گفت: مثال درباره زنی است که همسرش بارها قول داده خیانت نکند اما دوباره خیانت کرده، نویسنده که درمانگر است به این زن میگوید تو با قولهایی که همسرت میدهد زندگی میکنی نه با واقعیت همسرت.
یعقوب با بیان اینکه مکانیزمهای دفاعی ما تمام تلاش خود را برای انکار واقعیت انجام میدهند، تصریح کرد: فانتزی به معنای چیزهایی است که دوست داریم به آن شکل باشند اما نیستند و باعث میشود تقلا کنیم برای چیزی که نیست و حاضر نباشیم برای چیزی که وجود دارد زندگی کنیم.
وی با اشاره به اینکه یکی از نشانههای انکار، تکرار و بازخوردهای بیرونی است، ادامه داد: درباره الگوهایی صحبت میکنیم که بارها و بارها اتفاق میافتد و قبول واقعیت سخت است، درمانگر چالش درونی افراد را مشاهده میکند که فرد قادر به شناخت آن نیست و درباره آن فرافکنی میکند.
این روانشناس بالینی عنوان کرد: در این مواقع، همه مکانیزمهای دفاعی سراغ فرد میآیند تا شخص را در شرایط قبلی نگه دارند و انکار واقعیت و سرکوب آن از این مکانیزمها است.
یعقوبی با اشاره به اینکه گذشته بخشی از زندگی است و باید با آن مواجه شد، اظهار کرد: خیلی از مواردی که از آن میترسیم همان مسئلهای است که باید به درون آن شیرجه بزنیم و با مسئله مواجه شویم و نویسنده دقیق و ظریف برای مواجه شدن با واقعیت به این موضوع اشاره میکند.
وی با بیان اینکه اتفاقات زندگی در بسیاری موارد خارج از توانایی و تحمل ما نیست بلکه خارج از توان باورهای ما است، افزود: چون حاضر نیستیم فانتزیهایی که ساختیم را از بین ببریم به جنگ و مبارزه دعوت میشویم.
یعقوبی با اشاره به اینکه در این مقطع، درمانگر با خود مراجعه کننده همدلی میکند نه با دروغهایی که به خودش گفته است، گفت: برای مراجعه کننده، همدلی با خودش شفا است، بسیاری از ما تصور میکنیم فکر و راه درستی در پیش داریم اما کار درمانگر این است خود اصیل افراد را از زیر کاخ آرزوهایی که ساختهاند بیرون بکشند و هویت اصلی فرد را به او نشان دهند.
این درمانگر با بیان اینکه دنیا به کسی تضمینی نداده که آنگونه که میخواهیم با ما کنار بیاید، تصریح کرد: در پذیرش است که میتوانیم با زندگی کنار بیاییم، محوریت این کتاب هم درباره انکارهایی است که افراد دارند.
وی با طرح این پرسش که رواندرمانی آغاز سفر است یا پایان آن، ادامه داد: آغاز زندگی سفر در سفر است و رواندرمانی در حالی که آغاز سفر محسوب میشود میتواند پایانی بر سفرهای قبلی زندگی باشد.
یعقوبی با اشاره به اینکه جان فردریکسون معتقد است اکثر عواطف در وجود خود نوعی عشق دارد و منتهی به عشق است، عنوان کرد: نویسنده میگوید زندگی مانند کودک سرکش است و هیچ تضمینی درباره لحظه بعد نمیدهد، احساس گناهی که به جبران منجر شود شفابخش است اما اگر به سرزنش و خودتنبیهی ختم شود برای فرد ثمربخش نیست.
وی با بیان اینکه چون احساس شرم داریم در بسیاری موارد در اتاق درمان، با مکانیزمهای دفاعی، خود واقعی را به درمانگر نشان نمیدهیم، اظهار کرد: در بسیاری موارد دوستان و مراجعان را با واقعیت مواجه میکنیم اما این سوال وجود دارد که آیا فرهنگ مواجه شدن با واقعیت وجود دارد یا خیر.
این روانشناس بالینی هرگونه اعتیاد را برای فرار از دنیای واقعی عنوان کرد و افزود: به ویژه اعتیاد به اینترنت برای فرار از دنیای واقعی به دنیای فانتزی است چون در اینترنت با ویترین مواجه میشویم.
نظرات