کاملیا محبی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در مورد اینکه آیا او بدون اجبار کاری و جدا از فضای فعالیت در حوزه نشر، مطالعه کتاب کودک و نوجوان دارد یا نه؟ گفت: من همیشه به ادبیات و کتابهای کودک و نوجوان علاقهمند بودم، مجموعه آن را در کتابخانهام جمع میکردم و آنها را میخواندم. فکر میکنم همین مطالعه و داشتن مجموعهای از کتابهای کودک و نوجوان باعث شد من به سمت کار کودک مخصوصاً مربی و تسهیلگری کتاب کودک و قصهگویی سوق داده شوم؛ بنابراین چه زمانی که کار کودک نمیکردم و چه آن زمانی که سرپرست بخش کودک یک کتابفروشی بودم و حالا که مربی کتاب کودک و کارمند یک نشر هستم، همیشه و همیشه بدون اجبار کار با علاقه خودم کتابهای کودک را دنبال میکنم.
مسئول برگزاری نمایشگاههای کتاب در مهد کودکها و مدارس که مسئولیت تسهیلگری برنامههای قصهگویی انتشارات کتابهای طوطی را نیز برعهده دارد، درخصوص اینکه کتابهای کودک و نوجوان فقط برای مخاطبان کودک و نوجوان است یا مخاطب بزرگسال هم میتواند برای خود و کودک درونش کتاب بخواند؟ بیان کرد: به نظر من خیلی از عناوین کتابهای کودک را میتوان نام برد که به طور مشخص برای کودک درون افراد بزرگسال نوشته شدهاند. گاهی کتابهای کودک سعی دارند رفتار و عمل یا مفهومی را به بچهها یاد بدهند که بعضیوقتها در بزرگترها نیز فراموش شده است؛ پس افراد بزرگسال میتوانند با خواندن این کتابهای کودک، بزرگسالی را فراموش کرده و این مهارتها را همچون یک کودک بیاموزند و به آن عمل کنند.
محبی صحبت خود را اینطور تکمیل کرد: به نظر من همه آدمها باید کتاب کودک بخوانند و به همدیگر پیشنهاد بدهند؛ اما برای یک مسئول نشر قطعاً مهمتر است که روی حوزههایی که کار میکند تسلط داشته باشد؛ مخصوصاً در بخشهایی که همکاران ما به طور مستقیم با کودکان در ارتباط هستند، لازم است که بیشتر کتاب کودک و نوجوان بخوانند تا دنیای آنها را بهتر درک کنند و بهتر بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. امیدوارم آدمبزرگها خیلی بیشتر از گذشته، کتاب کودک بخوانند.
این مربی و تسهیلگر کتاب کودک در مورد کتابهای کودک الهامبخشی که نیاز است بزرگترها نیز آنها را بخوانند، گفت: کتابی به نام «پسرک، موش کور، روباه و اسب» در بازار کتاب کودک و نوجوان وجود دارد که نشر پرتقال و نشر میلکان آن را منتشر کردهاند. به نظر من این کتاب یک جمله طلایی دارد و آن این است که پسرک از اسب میپرسد «شجاعانهترین کاری که تا به حال انجام دادهای چیست؟» و اسب میگوید درخواست کمک. به نظر من این آموزه بزرگی است که علاوه بر کودکان و نوجوانان، ما بزرگسالان نیز به یادگرفتن و عمل به آن نیاز داریم. از طرفی ما بزرگترها نیاز داریم که فراموش کنیم و همچون آن شعر قدیمی به این فکر کنیم که «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»؛ ما نیاز داریم که تفاوتهای فردی را بشناسیم و به آنها احترام بگذاریم، پس من به بزرگترها پیشنهاد میکنم کتابهای کودکی همچون «داستانهای المر» و کتاب «شنگال» و کتابهای دیگری از ایندست را بخوانند؛ چراکه باعث میشوند به خوبی به این تفاوتها پی ببرند و آنها را محترم بشمارند.
نظر شما