جمعه ۲ شهریور ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۳
هنوز دامنه دارد نبرد با خورشید

در آستانه فرا رسیدن اربعین سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) و در حمایت از مردم مظلوم غزه، نشست ادبی «کربلا طریق الأقصی»، با حضور جمعی از اهالی اندیشه و ادب کشورهای ایران، افغانستان، هندوستان، و پاکستان به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا در ابتدای این نشست که شامگاه دوم شهریور در پیام‌رسان اجتماعی بله برگزار شد، سیدمسعود علوی‌تبار، شاعر و فعال فرهنگی در بخشی از صحبت‌های خود عنوان کرد: راهپیمایی عظیم اربعین امسال متفاوت‌تر از سال‌هال گذشته، رنگ و بوی بیت المقدس و غزه مظلوم را به خود گرفته است. دسته دسته زائران مرقد مطهر امام حسین علیه السلام از گوشه و کنار با ملیت‌ها و نژاد های مختلف با در دست داشتن پرچم فلسطین و چفیه بر گردن، فریاد همدلی با مردم غزه و نابودی اسرائیل را سر دادند. راهپیمایی اربعین امسال چه از لحاظ تعداد نفرات و چه از لحاظ ملیت‌های شرکت کننده، باشکوه تربن و بی نظیرترین اجتماع بشری در طول تاریخ در دفاع از مردم مظلوم یک کشور بوده است. همچنین راهپیمایی شکوهمند اربعین امسال به خوبی نشان داد که تا تحقق فرموده حضرت امام خمینی (ره) در خرداماه ۱۳۶۱ مبنی بر «راه قدس از کربلا می گذرد» فاصله چندانی باقی نمانده است. با قدرت گرفتن روزافزون جبهه مقاومت، صبر و استقامت بی‌نظیر مردم غزه، همدلی آحاد مردم مسلمان و آزاده دنیا از یک طرف و انفعال و خودزنی‌های رژیم کودک کش صهیونیستی این رژیم روز به روز به لحظه مرگ و نابودی کامل خود بیشتر نزدیک می‌شود.

شاعران و هنرمندانی چون علیرضا قزوه، ایرج قنبری، سید مسعود علوی تبار، مهدی باقرخان، برام شکلا، علی مزمل، سید تصور مهدی، مسعود ربانی، جواد اسلامی، سید مهدی بنی‌هاشمی، رسول شریفی، احمد رفیعی وردنجانی، سید حکیم بینش، عمادالدین ربانی، نغمه مستشارنظامی، زهرا محدثی خراسانی، نجمه پورملکی، میترا ملک محمدی، صامره حبیبی، فرزانه قربانی، ام البنین بهرامی، زهرا میریان کرمی و صبا فیروزی، در این محفل حضور داشتند.

برخی از اشعار ارائه شده در این محفل را با هم مرور می‌کنیم:

نغمه مستشار نظامی

چهل طلوع، چهل صبح زرد بی خورشید

زمین! به دور مدارت نگرد بی خورشید

چهل غروب، چهل شط خون سرگردان

که از مدار جهان گشته طرد بی خورشید

صدای شیهه یک اسب در افق گم شد

ستاره به او گفت برنگرد بی خورشید

هلا! امید صبوران، بهار نامریی

طلوع کن که جهان گشته سرد بی خورشید

هنوز ادامه دارد اصالت دردت

هنوز دامنه دارد نبرد با خورشید

زهرا محدثی خراسانی

امشب شکفته در نفسم ذکر یا حسین (ع)

پرواز می‌کنم ز حسینیه تا حسین

کم مانده عقل سر به بیابان نهد ز شوق

این‌سان که می‌خرد دل شوریده را حسین

دور از هراس در دل طوفان قدم گذار

در آن سفینه‌ای که بود ناخدا حسین

با ما بگو که در دلت آیا چه می‌گذشت؟

در واپسین نماز شب نینوا، حسین!

نقل است از لبان عزیز تو می‌شکفت

در لحظه لحظه ذکر خوش ربنا، حسین!

پیراهنت شبیه تن پاره پاره‌ات

شد هدیه‌ای عظیم برای خدا، حسین!

پیراهنی که مشعل راه حقیقت است

در اربعین محشر کرب و بلا، حسین!

پیراهنی که صبح بر آن سجده می‌کند

پیراهنی که خود شده اوج دعا، حسین!

پیراهنی که رنگ ز خون خدا گرفت

پروانه شفاعت روز جزا، حسین!

یاران باوفای تو را غبطه می‌خورم

یاران باوفا و صبور تو را، حسین!

نجمه پورملکی

بغض از دعای مسجد سهله شروع شد

با گریه‌های مسجد سهله شروع شد

از مغرب و عشا که نشستم به یاد تو

حال و هوای مسجد سهله شروع شد

بوسیدن مقام تمام پیمبران

از جای جای مسجد سهله شروع شد

از جمکران به شوق همین لحظه آمدم

باران برای مسجد سهله شروع شد

کی می رسی امید غریبان؟ چهل شب است

بیتوته های مسجد سهله شروع شد

وقتی فرات اشک تو جاری شد از مسیر

بزم عزای مسجد سهله شروع شد

امسال اربعین من از بین نخل ها

از ابتدای مسجد سهله شروع شد

مهدی باقرخان (دهلی نو، هندوستان)

نزد بقیع و قبر نبی و حرم گریست

این قافله تمام نفس، هر قدم گریست

زلف زمین چو گشته پریشان به یادشان

چشم فلک، به روز و شب یوسفم گریست

این کاروان کجاست و کو میر کاروان!!!

ماه و مهار و مرکب و هر منزلم گریست

شب شد سیاه پوش به یاد شهید عشق

بر حال کشتگان بلا صبحدم گریست

از اینکه باز مانده ام از کاروان عشق

بر چشم، خون نشسته و کنج دلم گریست

سیدحکیم بینش (افغانستان)

نبودم کربلا یار تو باشم

گل سرخ چمنزار تو باشم

همه با پای دل سوی تو آیند

چه می‌شد بین زوار تو باشم؟

علی مزمل (پاکستان)

اربعین آورده بوی کربلا

بر دل ما آرزوی کربلا

کاش هر دم با نوای کاروان

جان دهم بر خاک کوی کربلا

لحظه لحظه چشم فردوس برین

خون فشان در جستجوی کربلا

واژه حق دائماً ورد زبان

ناله بر لب رو به سوی کربلا

آرزویی هست اگر در زندگی

مردنم باشد به بوی کربلا

رسول شریفی

این خاک زمینی است زمینی دیگر

آغشته به خون نازنینی دیگر

ای کاش دوباره قسمت ما بشود

یک پای پیاده اربعینی دیگر

جواد اسلامی

تا شیعه مولایش امیرالمؤمنین است

جاده همین، مقصد همین، بیرق همین است

این کاروان عزم طریق القدس دارد

هیهات‌مناذله یاران، اربعین است

هنوز ادامه دارد نبرد با خورشید

سید تصور مهدی (پتنا، هندوستان)

مزار کربلا را می‌شناسم

علمدار وفا را می‌شناسم

دل آرامی نمی‌گیرد خدایا

اسیران بلا را می‌شناسم

مسعود ربانی

دل در اطراف غمت صید محبت می‌کند

هر کسی یاد تو افتد شکر نعمت می‌کند

در مدار عاشقی نامت همیشه بر لب است

هر که عاشق شد خدا او را اجابت می‌کند

لذتی در ذکر نامت هست پیش عاشقان

تا که غیر از نامت آید ترک لذت می کند

خلوت دیوانگان در وصف رویت دیدنیست

مثل یک دلداده وقتی با تو صحبت می‌کند

هر که در کویت قدم زد عاشق و دلداده شد

عشقبازی‌های خود با خاک تربت می‌کند

در حریمت هر گناهی را ضمانت می‌کنی

یک نگاهت کوه عصیان را کفایت می‌کند

ام البنین بهرامی

رد خون است که بر دوش جهان می‌آید

بار این قصه به عالم چه گران می‌آید

مر نه این قوم جفا دیده مسلمان بودند؟

آری از مسجدشان صوت اذان می‌آید

پس چرا اهل کتابان همه خاموشانند؟

بوی دلدادگی سود و زیان می‌آید

چشم‌ها دید که در غزه تن صد کودک

زیر خمپاره این دیو و ددان می‌آید

بنگر قدرت پوشالی کفتار صفت

از پس کشتن اطفال و زنان می‌آید

رسم مردانگی جنگ فراموش شده

گوییا حرمله با تیر و کمان می‌آید

کار از حد گذرانده است دگر اسراییل

از زمین خوردنشان رد و نشان می‌آید

قصه بودن صهیون برسد پایانش

عاقبت مهدی صاحب الزمان می‌آید

محمدعلی یوسفی

چهل منزل ولی بی راه سخت است

چهل تاریکی و بی ماه سخت است

چهل ظلمت سرا و بی‌فروغی

دویدن تا رسیدن، آه سخت است

چهل وادی عبور از دشت و هامون

گذشتن در مسیرت چاه سخت است

چهل شب خون دل بی وقفه خوردن

شنیدن طعنه جانکاه سخت است

چهل بار اسارت در غریبی

کشی بر دوش خود، والله سخت است

چهل دریای مواج و خروشان

شنا، بی ناجی و همراه سخت است

چهل صحرا پراز خار مغیلان

گذر هر گاه و هر بیگاه سخت است

چهل جنگل پراز دیو و پر از دد

عبور از حیله روباه سخت است

چهل جبهه تقابل باحرامی

بدون لشکر و بی شاه سخت است

چهل طی کردن هر کوی و برزن

میان مردم گمراه سخت است

صبا فیروزی

جا مانده‌ام از برکت الطاف الهی

غیر از حرمت نیست امیدی و پناهی

یا حضرت عباس (س) و حسینم (ع) چه بگویم!

از حسرت این قلب پر از رنج تباهی

فرزانه قربانی

همسفر با موج‌های بی‌قرار جاده‌ام

من برای دل به دریایت زدن آماده‌ام

از همان روزی که راهت را نشانم داده‌ای

بی‌خیال جاده‌های پیش پا افتاده‌ام

زخم و تاول کی حریف شوق و ذوقم می‌شود؟!

من به چشمم قول دیدار حرم را داده‌ام

عاشقانه مثل راهِ از نجف تا کربلا

می‌رسد روزی به تو این قلب صاف و ساده‌ام

بارها بوسیده پای خسته‌ام را در مسیر

جاده هم سرخوش شده با حس فوق العاده‌ام

ناگهان عطر اجابت در قنوتم می‌وزد

در حرم وا می‌شود وقتی دلِ سجاده‌ام...

احمد رفیعی وردنجانی

آه دلبسته و دلداده دنیا ماندیم

باز در حسرتِ جانسوز سفر ما ماندیم

باز در حسرت سرزنده شدن تازه شدن

در هوایِ حرمِ حضرت مولا ماندیم

دوستانی همه با شوق خدایا رفتند

دوستانی همه با آه، خدایا ماندیم

باز بر صفحه جادویی تصویر، فقط

گرم در حسرت و افسوس و تماشا ماندیم

در غمِ دوریِ ارباب نمُردیم چرا؟

سهم‌مان عالمی ازدرد شد اما ماندیم

با دلی سوخته در حجمِ کویریم اسیر

آه از وصلِ تو یا حضرت دریا ماندیم

نرسانید دگر آب به ما تشنه لبان

بگذارید بسوزیم که ما جا ماندیم

آسیه مرادپور

کعبه می‌گردد به دور حاجیان در این مسیر

چون حسین از منتظرهای قدم‌های شماست

سعیتان مقبولِ درگاهِ خدای کعبه است

زمزمی دیگر به زیرِ طاقتِ پای شماست

سابقونَ السّابقون اولئکَ اولیٰ شوند

هر که راغب‌تر به سبقت در مداوای شماست

غبطه بر حالِ شما جن و ملائک می‌خورند

چون خدا خود از خریدارانِ کالای شماست

رخصت از مولودِ کعبه، شرطِ راهِ جنّت است

این ولایت مِحوری در حُکمِ ویزای شماست

یک جهان، در حلّ لایَنحل به خود پیچیده‌اند

وسعتی را که در ابعادِ زوایای شماست

هر طرف پای پیاده در مسیرِ کربلا

این پیامی واضح از تاریخِ گویای شماست

در مسیری که ولایت تشنه لب جان داده است

بی ولایت قطعاً آن تصویر مِنهای شماست

تا چِهِل منزل مصیبت در مصیبت می‌شکست

زینبِ کبریٰ چنان کوهِ شکیبای شماست

این مسیر از ابتدا ختمِ ولایت می شود

پای یارانِ علی با مُهر و امضای شماست

اربعین یک اشتیاقِ تشنه سوی چشمه است

چشمه جوشانِ این زمزم گوارای شماست

این قدم های شما تا عرشِ اَعلا می‌رسند

موکبِ بیت الحرامِ آن پذیرای شماست

عمادالدین ربانی

از تو کی جامانده‌ام، کربلا یا کربلا

هرکجا گفتم حسین، شد همانجا کربلا

می‌دوم تا کوی دوست، پا به پای زائران

عالمی مجنون اوست، عالم‌آرا کربلا

در طریق زائران، چیست غیر از عاشقی؟

مقصد و مقصودشان، نیست الا کربلا

در صراط‌المستقیم، طی منزل سخت نیست

بی تکلف می‌رود، بار کج تا کربلا

ای اسیران زمین موعد پرواز ماست

ظهر روز اربعین وعده ما کربلا

زهرا میریان کرمی

چهل منزل چهل روز و چهل شب

جهادی پیش رویش بود زینب

جهادی جنس تبیین حقایق

جهادی از فرامین حقایق

سخن هایش پراز خورشید زینب

به روی شام شب تابید زینب

چهل روز است زینب کربلایی ست

خطیب خطبه های نینوایی ست

حدیث کربلا را زنده کرد و

سر بر نیزه ها را زنده کرد و

حقیقت را چنین را آورد با خود

یقین زینب یقین آورد با خود

شده یک قافله سالار زینب

شکسته هیبت دربار زینب

نهیب خطبه‌هایش را شنیدند

علی را در تمام خطبه دیدند

چهل منزل به سمت کربلا رفت

چهل منزل دلش تا خیمه‌ها رفت

رسیده تا زیارتگاه زینب

امان ازدل، امان از آه، زینب

چهل منزل چهل روز و چهل شب

چه کرده باغم هجر تو زینب

چهل منزل چهل روز و چهل شب

حدیثی جاودانی خوانده زینب

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها