شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۲
رمان «صور»؛ سفری از فلسطین تا کربلا

حسینعلی جعفری نویسنده رمان «صور»، عنوان کرد: این رمان حاصل یک پرسش درونی و پیشنهاد من به شرایط حاضر بود، اینکه اگر این راهپیمایی عظیم اربعین که از نجف تا کربلا آغاز شده است ادامه پیدا می‌کرد و به قدس می رسید، چه می‌شد؟

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حسینعلی‌جعفری نویسنده رمان «صور» است. این رمان در سال ۱۴۰۱، نامزد نهایی جایزه ادبی جلال و در سال ۱۴۰۲، در بخش آرمان فلسطین برنده جایزه شده است. خبرنگار ایبنا به مناسبت ایام اربعین و موضوع این کتاب به سراغ این نویسنده رفته و درباره این اثر و رمان‌نویسی در ایران با او هم صحبت شده است.

از تولد رمان «صور» به مثابه یک اثر هنری بگویید.

این رمان حاصل یک پرسش درونی و پیشنهاد من به شرایط حاضر بود، اینکه اگر این راهپیمایی عظیم اربعین که از نجف تا کربلا آغاز شده است ادامه پیدا می‌کرد و به قدس می‌رسید، چه می‌شد؟ این طرح پرسش باعث شد که پیوند فلسطین و کربلا بیش از پیش مرا درگیر کند و درنهایت در قالب یک رمان آن را به رشته تحریر درآوردم. تابستان سال ۱۳۹۸ طرح و ایده رمان «صور» به ذهنم خطور کرد و پس از حدود ۱۵ ماه تحقیق و نگارش، رمان به رشته تحریر درآمد. در این ۱۵ ماه برای شکل گرفتن انسجام فضایی کار، به عراق سفر و در راهپیمایی اربعین شرکت کردم. این رمان در رابطه با سفر یک پیرمرد ۸۰ ساله فلسطینی از قدس به عراق است و سیر اتفاقاتی که او را به مسیر راهپیمایی اربعین می‌کشاند. رمان صور یک پیوند تاریخی از دغدغه‌های شخصی از فلسطین تا کربلا را روایت می‌کند. که در خلال روایت گذشته‌ای از تاریخ ۷۰ ساله فلسطین را ورق می‌زند.

به عنوان کسی که در ایران زیسته است چگونه توانستید فضای کشور فلسطین را در یک تاریخ ۷۰ ساله تصویر و روایت کنید؟

سوال خوبی پرسیدید، در ابتدا تجسم جزئیات تا حدودی برایم سخت بود اما با کمک تحقیق و مشاهده منابع اینترنتی و … این فضا را به صورت ذهنی و عینی در ذهن خود مجسم کردم. علاوه بر این با چند فلسطینی در ارتباط بودم که خاطرات‌شان در تکمیل داده‌هایم موثر بودند.

چگونه شد که مصائب زندگی یک فلسطینی و پیوندش با کربلا، برای شما دغدغه‌ای برای نگارش این رمان شد؟

سال‌های زیادی است که فلسطین و چالش‌هایش برایم کانون توجه بوده و درباره آن بسیار می‌خواندم. همواره اخبارش را پیگیری می‌کردم علاوه بر این، رشته تحصیلی‌ام در دانشگاه علوم سیاسی است و همواره چالش‌های سیاسی خاورمیانه برایم قابل توجه است.

در خوانش رمان صور مخاطب با چه سبک ادبی نگارشی روبرو است؟

این رمان در حدود ۳۰۰ صفحه بر پایه و اصول رمان‌نویسی رئال است.

علاقه‌مندان به رمان نویسی برای فراگیری و تسلط در این حوزه به چه ابزارهای نیازمندند؟

من در کلاس به هنرجویان خود همیشه گفته‌ام که بحث داستان‌نویسی به ۱۰ درصد استعداد، ۱۰ درصد آموزش و ۸۰ درصد علاقه، پشتکار و تکرار نیاز دارد. یکی از مهم‌ترین تکنیک‌ها، خواندن رمان‌های متعدد است. در زمان ما کارگاه‌های آموزشی در حوزه داستان‌نویسی و … نبود به همین دلیل شاید زمان بیشتری را برای تسلط و فراگیری اصول داستان‌نویسی صرف کرده‌ایم، اما در حال حاضر وجود کلاس‌های مختلف برای نویسندگان می‌تواند در سرعت رسیدن‌شان به هدف نهایی موثر باشد. معمولاً در کلاس‌ها اساتید با معرفی رمان‌های شاخص، سیر مطالعاتی هنرجوها را از همان ابتدا طراحی و برنامه ریزی می‌کنند. در نهایت اینکه رمان‌نویسی قابل آموزش است و منوط بر علاقه و پشتکار هنرجویان، قابل یادگیری برای خلق دنیاهای شخصی نویسندگان است.

نظر کارشناسی شما درباره رمان ایرانی چیست؟

من به عنوان کسی که هم رمان ترجمه و هم رمان داخلی می‌خوانم معتقدم که در ایران رمان‌های خوبی داریم همچنین نویسندگان بسیار خوبی که در حال حاضر نمی‌توانم از تک تک آنها اسم ببرم. ولی در طول این سال‌ها برایم واضح است که رمان‌های بسیار خوب و قابل دفاعی هر ساله در ایران روانه بازار نشر می شوند. رمان‌هایی که کاملاً منطبق بر فضا و آداب رسوم ایرانی است و برایم تعجب آور است که چرا دیده و خوانده نمی‌شوند.

آیا گسترش فضای مجازی و تحولات سبک زندگی عامه مردم بر این مسئله تاثیرگذار نیست؟

حتماً تاثیرداشته و طبیعی است. مشخص است که هر رسانه جدید، با ورودش بخشی از زندگی افراد را اشغال می‌کند. خصوصاً فضای مجازی که دسترسی سهل الوصولی دارد و هر شخصی که یک دستگاه موبایل داشته باشد با مبلغ ناچیز خرید اینترنت وارد فضای مجازی می‌شود. پس ورود به فضای مجازی با خرید کتاب قابل قیاس نیست و رقابت کتاب با فضای مجازی بسیار سخت است. تاریخ بیانگر این است که مردم ایران بیشتر به دنبال ادبیات شفاهی بوده‌اند تا ادبیات کتبی، وزارت آموزش و پرورش، کودکان و نوجوانان ما را کتاب‌خوان بار نیاورده‌است دغدغه دانش‌آموزان در طول دوران تحصیل این است که مطلبی را حفظ کنند تا نمره‌ای بگیرند و تمام. در واقع از ابتدا طوری بارآمده‌ایم که بیشتر به دنبال حفظیات بوده‌ایم تا خوانش کتاب! تمام این مسائل دست به دست هم داده‌اند که سنت امروز کتاب و کتابخوانی در ایران هر روز ضعیف و ضعیف‌تر شود؛ به اضافه اینکه ما کتاب‌های بسیار خوبی در ایران داریم که معرفی و ترویج نشده و به دست خواننده نرسیده است. کمااینکه در همین زمان، برخی کتاب‌ها هستند که با ترویج و تبلیغ درست چاپ‌های مجدد و متعدد را تجربه کرده‌اند. بنابراین کتاب خوب اگر خوب معرفی شود مردم آن را می‌خوانند.

جشنواره‌ها و همایش‌های مختلف ادبی چطور در معرفی و ترویج تاثیر گذار هستند؟

بی‌تاثیر نیستند، چرا که بخشی از مخاطبان کتابخوان به دنبال این هستند که با پایش رویدادهای فرهنگی و هنری برگزیده‌های هر دوره را مطالعه کنند. مخصوصاً جشنواره جلال که حساسیت آن به سبب کثرت آثار ارسالی و … دنبال‌کننده‌های بیشتری دارد و ممکن است برای مخاطب جالب باشد که بداند چه اثری با چه شاخصه‌ای شایستگی برگزیده شدن را داشته است.

چند ساعت در روز را به نوشتن اختصاص می دهید؟

زمان مشخصی ندارد، شاید روزی یک ساعت و روزی دیگر چندین ساعت را به نوشتن مشغول باشم. این مسئله بی‌زمانی طبیعی است، چرا که گاهی واژه‌ها و فضای داستان پشت سرهم در ذهنم سرازیر می‌شوند و گاهی هم هیچ چیز در ذهنم جوشش نمی‌کند.

نویسنده‌ای هستید که برای نوشتن نیاز به خلوت و سکوت دارد؟

قطعاً نوشتن در خلوت و سکوت بهتر است، اما این اتفاق هم افتاده است که همزمان در حال صحبت و یا انجام کاری، در ذهن و یا در اوراق چیزهایی را یادداشت می‌کنم و بعدتر همان را تبدیل به یکی از فصل‌های رمان خود کنم.

بعد از نگارش هر اثر، سختی بازنویسی را هم به جان می‌خرید؟

حتماً، اصطلاحی داریم که می‌گوییم داستان‌نویسی دو مرحله دارد؛ جوششی و کوششی. جوششی همان مرحله اول کار است که متن پشت سر هم بر نویسنده سرازیر می‌شود و کوششی مرحله دوم و اصلی کار که همان بازنویسی است، در مرحله کوششی باید با سخت‌گیری هر چه بیشتر اثر را از هرچه که احساس می‌کنید، اضافه گویی یا پرگویی است خالی کنید. مثلاً به یاد دارم که یک‌بار در همین مرحله، دو فصل از رمان خود را حذف کردم.

قبل از چاپ رمان، اثر خود را درمعرض نظرسنجی اطرافیان می گذارید؟

بله، البته هر ناشر قبل از چاپ هر کتاب، دو کارشناس دارد که با دقت و حوصله، اثر را بررسی می‌کنند. رمان صور، را قبل از اینکه به ناشر ارائه بدهم، برای خوانش اولیه نزد چند تن از دوستان متخصص‌ام در حوزه رمان و داستان بردم و از مشورت‌شان استفاده کردم.

گمانی در جامعه شکل گرفته مبنی بر اینکه در رویدادهای فرهنگی و هنری به آثاری در ایران بها داده می شود که با مضمون‌های دینی و ملی خلق شده‌اند، تعبیر شما از این گمانه چیست؟

اگر سیر جایزه جشنواره جلال را بررسی کنیم صادقانه باید بگویم که خیر اینگونه نبوده است، اما شاید در دوره‌ای این گمانه پررنگ، کمرنگ و یا به کلی اصلاً نبوده باشد. اما بهرحال وجود این مولفه‌ها قابل انکار نیست چرا که هر رویدادی از همان ابتدا با سیاست‌گذاری خاصی بنا می‌شود و داوری هم از این امر مستثنی نیست، اما این سیاست‌گذاری‌ها بنا به هر سال و هر دوره سیاسی، اجتماعی دچار تغییر و تحول می‌شوند، به همین دلیل باید بگویم در کلیت و سیر جایزه ادبی جلال شاهد برگزیده شدن آثاری بودم که بن مایه مضمونی ملی و دینی نداشته وحتی شاید در تضاد با سیاست‌گذاری‌های فرهنگی هم بوده‌اند. ولی حداقلی‌هایی از ضوابط نگارش را رعایت کرده بودند. در کل نمی‌توانم درباره این دوره نظر بدهم چرا که تنها موفق به خوانش ۴ اثر از برگزیده ها و شایسته تقدیرها شده‌ام و با این اطلاعات نمی‌توانم رویکرد این دوره را بسنجم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها