به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، آنان که دم گرمی دارند و انتظار را با کوه قلبهایشان دریافتهاند همواره آمدن منجی عالم بشریت را بشارت میدهند. اینگونه است که دلگرم و پشتگرم به حضور آخرین برگزیده از سلسله نبوت از حضرت آدم (ع) تا حضرت محمد (ص) هستند.
در آدینه دیگر در محضر شعرای مهدوی هرمزگان مینشینیم و از خوانش اشعار زیبایشان لذت خواهیم برد.
محمود زندیار - شاعر مهدوی:
آن آخرین باقی عالم در دو عالم
هر دم بشارت عاشقان او خواهد آمد
جان جهان تا کهکشان او خواهد آمد
آن عشق آن ماه تمام آن بهترین مهر
در مهربانی بیکران او خواهد آمد
بر دشت بی باران ما چشم انتظاران
باران از آن آسمان، او خواهد آمد
ای آنکه عمری دیدهات بر راه مانده
ای عاشق آن مهربان، او خواهد آمد
من تا ابد دیده به ره دوزم برایش
او در پس پرده نهان، او خواهد آمد
جانا وفا کن مردم از این بی وفایی
تا کی امید دیگران، او خواهد آمد
بر سر ندارم سایبانی از محبت
آن ابر پاک آن سایبان، او خواهد آمد
من تا به کی گویم به تو ای مهر ای عشق
گر خوب دادی امتحان، او خواهد آمد
آن آخرین باقی عالم در دو عالم
آن جان جان، آن دلستان، او خواهد آمد
طاقت ندارد دوریش را قلب محمود
گردد رها باغ از خزان، او خواهد آمد.
محمدزمان حیدری- شاعر دَری زبان افغان:
پیر شدهام بردار آن نقاب را
در انتظار خنده هایت
آن بی قراری دل و دیدار یار
یک دهن خنده
یک لقمه نان
و یک کاسه آب
پیر شدهام بردار آن نقاب را
هیچ نفهمیدم
در پشت بهار چه کوهی دارد خانه
و هستی سبزش
با شاخههای کدام درخت پیوند دارد
آن نهال و ریشهی خوشبخت
نفهمیدم هیچ
هیچ نفهمیدم
نمیفهمیم هیچ
که این هیچستان تاریک
تا چند
تا چند
تاچندگاه دیگر
با زنجیر سرگردانی هایی ما میشود
پیموده
دیوارها تکیه نمیدهند
خورشید سایههای
قیامت را پنهان نموده در خود
بر نمیدارد زمین حفرهای
بخیل تر از آن بود آسمان
تا فراخواند ما را
به مهمانی ستارهها
روشنایی در بند چشم ناپیدا
کهکشان
خاکستر بیش نیست و سنگلاخی
در پس آینههای رنگی.
نظر شما