سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ غلامرضا عزیزی، پژوهشگر و سندشناس در بررسی کتاب «تاریخ ناتمام جنگ ایران و عراق؛ ایمان، قدرت، آتش و سپاه پاسداران ایران» گفت: به نظر میرسد تریسی ساموئل در مقام یک مورخ سپاه وارد عمل شده است به این دلیل که بیشترین منابعی که در کتابش استفاده کرده برگرفته از اسناد مرکز تحقیقات و اسناد سپاه است. حال چه قدر بیطرف بوده یا سویهگیری داشته و چهقدر اسناد سپاه را توانسته به مخاطبان آمریکایی خود بنمایاند، باید بررسی شود.
او افزود: تریسی ساموئل در دوازده فصل کتاب به بررسی دلایل جنگ پرداخته است، اما به نظر میرسد هدف اصلی مولف جنگ ایران و عراق نیست، بلکه هدف اصلی مولف نشان دادن سپاه، قدرتگیری آن و حتی فعالیتهای امروز آن است.
این سندپژوه اظهار کرد: یکی از ویژگیهای کتاب این است که اکثر منابع آن از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه گرفته شده، به عبارتی مولف منابع فارسی را خوانده و در کتاب آورده است. از این رو منابع فارسی به انگلیسی ترجمه شده و مترجم هم از زبان اصلی به فارسی برگردانده است. من اغلب متنها را با متن فارسی مطابقت دادم و متوجه شدم که مولف مفهوم را خوب گرفته اما به تنهایی کافی نیست و برخی اصطلاحات به درستی ترجمه نشده است.
او افزود: مولف کتاب بارها اشاره میکند که اهمیت شناخت سپاه نه در گذشته بلکه در امروز اوست. چون میخواهد نقش سپاه را در دنیای امروز بشناسد با پرهیز از دروغگویی، کتمان و غلو پرهیز کند تا بتواند سپاه را در دنیای امروزی درک کند و تمام تمرکزش بر دو عنصر ایمان و قدرت سپاه است.
این سندشناس بیان کرد: به نظرم گاهی تعهد به اصالت متن در ترجمه مشکلزاست چنانکه مترجم در برگرداندن تاریخها تلاش کرده که تاریخ میلادی رویدادها را بیاورد که برای مخاطب ایرانی لازم نیست.
عزیزی گفت: دیباچهای که مترجم در ابتدای کتاب گنجانده، خیلی شبیه است به متنی که عباس انصاری در یک نشریه خارجی درباره کتاب نوشته است و دیباچه عملاً ترجمه مقاله اوست. حتی در آنجا ایرادهایی به مولف کتاب گرفته که در دیباچه آمده که مولف مقاله از ایرادهای کتاب تنها استناد به اسناد و منابع ایرانی در شرح سپاه را دانسته است که ما آن را نقطه قوت کتاب برشمردیم.
مولف شناخت خوبی از سپاه دارد
محمد درودیان، پژوهشگر با تشکر از ناشر خصوصی که این کتاب را منتشر کرده است و با پرسشی درباره علت نوشتن اثر از سوی محقق آمریکایی گفت: برای من سوال بود که چرا یک محقق آمریکایی باید چنین کتابی بنویسد که جواب را در مقدمه مولف پیدا کردم. در مطالعه کتاب هم متمرکز به ساختار و روش مولف شدم. مولف در این اثر در پی معرفتشناسی خود جنگ نیست بلکه درصدد برآمده که دریابد که ساختاری مانند سپاه در جنگ چه نقشی ایفا کرده است.
او افزود: نکته دیگر، مساله مولف که اهمیت کتاب را نشان میدهد که رویکردی که در غرب درباره جنگ وجود دارد، متفاوت است و سپاه این نکات را میگوید. از این رو هر کسی که میخواهد درباره این موضوع تحقیق کند، باید ابتدا مطالعه کند که در ایران درباره سپاه چه میگویند و مشخصاً خود سپاه چه رویکردی دارد؟ به نظرم مولف کار بسیاری ارزشمندی انجام داده است و نقد جالبی به نگاه غربیان دارد که آینده ایران را از منظر توسعه سپاه نمیبینند و از این منظر درست به موضوع پرداخته است.
این پژوهشگر عنوان کرد: کتاب در دوازده فصل تنظیم شده که به نظرم فصل نه و ده خیلی مهم است. در پایان کتاب آنچه که ما به آن نتیجهگیری میگوییم از این عنوان استفاده نکرده، حرف پایانیاش را زده و نقد خودش را هم به موضوع آورده که برای ما مهم است.
او افزود: درباره دلیل جنگ ایران و عراق دو استدلال وجود دارد؛ ارتش جنگ را با توجه به ریشههای تاریخی و مناقشات قدیمی با عراق تحلیل میکند و سپاه پیوستگی انقلاب و جنگ را عامل جنگ برمیشمرد. مولف کتاب نگاه سپاه درباره جنگ را میپذیرد اما به آن نقد دارد و میگوید که غرب هم این نظر را دارد، اما با این تفاوت که غرب انقلاب اسلامی را مخل نظم منطقه میداند. تریسی ساموئل، مولف کتاب به نکته جالبی اشاره میکند که انقلاب اسلامی با هویت و قدرت جدید ظهور کرد و پیش رفت، باید این هویت را با ساختارهایش بررسی کرد.
محمد درودیان در شرح دو نکته در کتاب گفت: فهم مولف در کتاب بر این است که سپاه جنگ را ناتمام میداند. در این موضوع نظریه غالب پس از جنگ را تبیین میکند که سپاه میراث جنگ را رها نمیکند. چون هویت سپاه در این جنگ بوده، اما چرا رها نمیکند و درباره جنگ چه میگویند؟ گفتمان غالب در فضای رسانهای و تحقیقاتی ایران را شرح میدهد. نکته دیگر؛ نکته مکملی را بیان میکند؛ خیلی مهم است که چرا ایران قدرتش را بر اساس جنگ ناتمام بنا کرده است؟ چون ایران معتقد است که تا قدرت نداشته باشد، موجودیتش برقرار نمیماند. برای همین باید قدرت داشته باشد.
نظر شما