به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «شغل کثیف»، از کتابهای پرفروش آمریکایی در ژانر وحشت است که ماهها در صدر جدول کتابهای پرفروش باقی ماند. این رمان که از تجربههای نویسنده در پرستاری از اعضای خانواده و دوستان روبهمرگش میآید، منعکسکننده تمایلات پوچگرایانه اوست. شخصیت اصلی رمان، مردی سلطهپذیر و مالک یک فروشگاه دستدومفروشی در سانفرانسیسکو است. زندگی آرام و ساده او با مرگ غیرمنتظره همسرش هنگام تولد فرزند اولشان زیرورو میشود. حالا او سوداگر مرگ است و باید روحهای افراد مرده را بازیابی کرده و از آنها در مقابل نیروهای جهان زیرین محافظت کند.
کریستوفر مور، نویسنده امریکایی، (۱۹۵۷)، در سال ۱۹۹۲، اولین رمانش را منتشر کرد: او در رمان «راهنمای عملی نگهداری از شیطان» دنیایی از طنز و فانتزی و وحشت به نمایش گذاشت که یادآور آثار نویسندههای بزرگی چون ادگار آلنپو و یان فلیمینگ بود. از طرف دیگر، نوعی فضای ابسورد بر این رمان حاکم بود که آثار نویسندههایی مثل کورت ونهگات و ریچارد براتیگان را تداعی میکرد. کریستوفر مور با همین رمان اول به شهرت رسید و در رمانهای بعدیاش فضاهای منحصربهفرد خود را تکرار کرد؛ رمانهایی نظیر احمق، شیطان ونیز، آبی مقدس و شغل کثیف که هم توجه منتقدان ادبی را برانگیخت و هم مخاطبان استقبال گرمی از آنها کردند.
نیویورک تایمز درباره این کتاب نوشت؛ «اغلب کتابهای مور، بهویژه شغل کثیف، دارای طنزی تلخ و گزنده و جهانی خودساخته و تخیلی هستند و در فضایی ابسورد رخ میدهند. تسلط مور به این جهان سیاه فانتزی بهحدی است که خواننده را با خود همراه کرده و تا انتها به او اجازه نمیدهد آن را زمین بگذارد.»
همچنین درهفتهنامه اینترتینمنت درباره نویسنده اثر نوشته شد؛ «مور، طنزش را بهسادگی و با تمام قدرتش منتقل میکند و بهراحتی میتوان مجذوب شخصیتهای صمیمی، دستوپاچلفتی و درستکار او شد»
نشریه لایبراری نیز در نکوداشت این اثر نوشت؛ «مور در این حماسه هجوآمیز مرگ و عشق، فوقالعاده عمل کرده است. افراد باهوش بسیار سرگرم خواهند شد»
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «بنابراین، درطول چند هفته آینده، چارلی کار زیادی انجام نداد جز آنکه مراقب آن غریبه کوچک در خانهاش بود. او واقعاً غریبهای تازهوارد بود، نوعی دستگاه که دائم در حال غذاخوردن، دستشوییکردن و ونگزدن بود و چارلی هیچچیز درباره این گونه جانوری نمیدانست. اما وقتی از او نگهداری کرد، با او حرف زد، بهخاطرش بیخوابی کشید، حمامش کرد، چرتزدنش را تماشا کرد و او را برای مواد بدبویی که دفع یا استفراغ میکرد بهآرامی سرزنش کرد، عاشقش شد. یک روز صبح، چارلی بعد از یک شب پرکار با سلسله کارهای مربوط به غذادادن و عوضکردن جای بچه، از خواب بیدار شد و دید که سوفی با تمسخر به موبایل بالای تختش خیره شده و وقتی او را دید، لبخند زد. کار خودش را کرد. مثل مادرش، مسیر زندگی خود را با لبخند تعیین کرد. همانطور که درباره راشل اتفاق افتاد آن روز بارانی در کتابفروشی، قند در دل چارلی آب شد. مرموزبودن، شرایط عجیبوغریب مرگ راشل، وسایل درخشان از نور قرمز در مغازه، آن چیز سیاه و بالدار بر فراز خیابان، همه اینها در مقابل عشق جدید زندگیاش در اولویت دوم قرار میگرفتند.»
انتشارات رایبد، کتاب شغل کثیف به نویسندگی کریستوفر مور را با ترجمه فرزانه رحیمی، در ۴۰۸ صفحه و به بهای ۴۰۰ هزار تومان درتابستان ۱۴۰۳ روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما