محمد روحالامین در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: در حال حاضر هنرمندان ما مثل سابق اهل مطالعه، کار علمی، جمعآوری و تولید محتوا نیستند، به این واسطه چیزی هم برای عرضه کردن به مخاطبان وجود ندارد و من این خلأ را کاملاً احساس میکنم. تولید محتوا در قامت یک کتاب، بهخصوص درحوزه تخصصی گرافیک یا حوزه های تجسمی، بسیار کم شده است. آثار منتشر شده نیز معمولاً مجموعهای از یک عمر فعالیت هنری هستند. شاید نویسنده کتابی را در مدت ۲سال تولید کند، اما یک هنرمند در حوزههای تجسمی باید مجموعه آثار مربوط به ۱ یا ۲ دهه فعالیتش را به عنوان مجموعه آثار چاپ کند. چون بعضی هنرمندان، اهل رسانه مکتوب و مطالعه و کار آکادمیک نیستند و از طرفی کار تجسمی کار دیربازدهای است، این محتوا کمتر تبدیل به کتاب میشود و این پتانسیل در فضای مجازی مثل اینستاگرام تخلیه میشود. بنابراین فقط انتشار اول مهم است و چاپ کتاب اهمیت خود را از دست میدهد.
وی گفت: همانطور که در سراسر جهان، از اعتبار تلویزیون بین رسانههای تصویری کاسته شده و شبکههای اجتماعی گوی سبقت را از آن ربودهاند، در حوزه چاپ نیز به دلیل پدیدههایی مثل کتابهای الکترونیک، موضوع چاپ لطمه خورده است. در گذشته برای دسترسی به یک مجموعه گرافیکی باید با مراجعه به نشر، کتابش را تهیه میکردیم. اما امروزه با یک سرچ ساده میتوان به آثار جهانی دست یافت. من حدود ۸۰ درصد موضوع را مربوط به این مسئله میدانم.
روح الامین تصریح کرد: در حوزههای علوم کاربردی یا هنر، حرف زدن راحتتر از عمل کردن است. بعضی اساتید به دانشجو سفارش حرف میدهند، این درواقع نظری کردن مطالب هنری است. اگر قرار باشد فردی، یک هنرمند واقعی باشد باید اثرش را ببینیم. هنرمند باید کلامش، کلام خوبی باشد اما پیش از آن تولید اثر هنری است. ما متن یا کتاب قابل اعتنایی در حوزه هنرهای تجسمی نداریم، هنرمندانی را هم نداریم که هم در حوزه عمل و هم در حوزه نظر آدمهای باتجربهای باشند و مخاطب هم به دنبال این باشد که این افراد چه کردند و چه میگویند، به این واسطه کتاب قابل اعتنایی هم نداریم و حتی کتابهای ترجمه هم زیاد نیستند.
وی افزود: موضوع دیگر بحث هزینههاست. قیمت تمام شده کتاب مخصوصاً در حوزه فنی گرافیک گران تمام میشود چون مشخصاً کیفیت چاپ مهم است. کتاب گران مشتری ندارد و ناشران سراغ این کتابها نمیروند؛ بنابراین نشر در این حوزه ضعیف عمل میکند. البته فکر نمیکنم اگر کتابی ارزنده باشد؛ کسی بهخاطر هزینههایش عقبنشینی کند. کار ناشر تولید و فروش است و مثل سرمایهگذارها در حوزه نشر، به کسب و کارش فکر میکند که آیا این محصول را میخرند یا خیر؟ برای ناشر مهم است که قیمت کتاب چقدر میشود و اساساً چه آدمهایی آن کتاب را میخرند.
وی افزود: کار کردن نیازمند رنج و مهارت، گذر زمان و غصه خوردن است. اگر کسی کار نکند به علم و تجربهای دست پیدا نمیکند و تا مادامی که این علم و تجربه رسوب نکند و انباشته نشود، تبدیل به اثر مکتوب قابل اعتنا نخواهد شد.
نظر شما