به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، سلمان ساکت دوشنبه شب در اولین سالگرد یادبود محمدرضا راشد محصل که با حضور خانواده و جمعی از شاگردان و دوستداران این استاد فقید ادبیات در مجتمع دکتر شریعتی مشهد برگزار شد، گفت: محمدرضا راشد محصل نماد ایران دوستی بود. ایران باهمه فراز و فرودهایش برای او یک کل بود. کلی که تمام وجود او را تسخیر کرده بود و تمام وجودش را در خدمت به ایران بهکار بسته بود. او فردی آزاده بود و با تمام تلخ کامیهایی که برایش در دوران خدمت ایجاد شده بود، به مسیرش ادامه میداد.
سلمان ساکت ادامه داد: در وصف صفات بارز این استاد گرانقدر فراوان گفته شده اما نمیدانم چه رازی در وجود این مرد نهفته است که همه این فضیلتها رامیتوان در واژه عشق گنجاند. گویی همه ما نیازمندیم که همه خوبیها و نیکیهای او را هرچند وقت یکبار مرور کنیم تا شادابی و طراوتی دوباره را از این استاد عزیز بگیریم. در مواجهه با استاد راشد اگر کمکی میخواستید بلادریغ به شما کمک میکردند. حتی اگر همان افرادی که باعث تلخ کامیهایی برای او شده بودند هم کمکی از این استاد فقید میخواستند علی الخصوص اگر در جهت پیشرفت ایران بود، او دریغ نمیکرد. راشد محصل نماد خرد ورزی و خردمندی بود و در راه گسترش خردورزی و خردمندی از هیچ کوششی فروگذار نبود.
این پژوهشگر ادبی افزود: او به شدت دلبسته خراسان و زادگاهش بود و به آن عشق میورزید. شاگردپرور بود اگر کسی اندکی استعداد داشت او خودش را وظیفهمند میدید تا آن استعداد اندک را شکوفا کند و در راستای شکوفایی آن کمک کند. استاد راشد با آموختن و آموزاندن عشق میورزید، بنابراین یک معلم تمام عیار بود. معلمی در وجودش رسوخ و رسوب کرده بود. به همه احترام میگذاشت و برایش جایگاه افراد فرقی نمیکرد و به شدت پایبند اخلاق بود و امکان نداشت از کسی بدگویی کند.
سلمان ساکت افزود: او اهل خودنمایی نبود و بیش از آنچه که میگفت و مینوشت، میدانست و تا از او سوال نمیکردند پاسخ نمیداد. اهل ریا و خودنمایی و جلوهگری نبود و بسیار شخصیت فروتن و بی ادعایی داشت. راشد محصل جمع اضداد بود. از یک سو باصلابت در برابر ظلم و کسانی که در برابر فرهنگ بزرگ ایران در ستیز بودند مانند کوه ایستادگی میکرد و از سویی دیگر به مهربانی نسیم، اگر جایی بود که میتوانست کمک کند با جان و دل به کمک نیازمندان میپرداخت.
نویسنده «کارنامه محصل» تصریح کرد: استاد راشد به سادگی میبخشید و میبخشود. گشاده دست بود و ارزنده ترین هدیه ای که از او دریافت میکردیم کتاب بود. چه نوشتههای خودش و چه کتاب نویسندگان دیگری که مطالب ارزشمند و مفید نوشته بودند. او به زبان فارسی بسیار اهمیت میداد و آن را عامل وحدت بخش فرهنگ ایران و مهمترین عنصر هویت ملی ما میدانست. از این رو تمام ابعاد زبان و تمام ابعاد ادبیات را به یک گونه دوست میداشت و می آموخت و می آموزاند.
ساکت افزود: استاد راشد اگر به ادبیات اهمیت میداد به این خاطر بود که ادبیات را کامل کننده دیگر حوزه ها میدانست. به همین دلیل ادبیات را در پیوند با تاریخ، سیاست و فرهنگ مردم میدید. او تاریخدان بسیار خوبی بود نه تنها تاریخ کهن بلکه تاریخ معاصر را نیز به خوبی میدانست.
سلمان ساکت در انتها این نوید را داد که در دومین سالگرد درگذشت محمدرضا راشد محصل مجموعهای از نوشتههای این استاد فقید ادبیات را گردآوری و به انضمام یک مصاحبه اختصاصی با او در مورد شاهنامه در اختیار علاقهمندان قرار خواهد داد.
محمدجعفر یاحقی، استاد ممتاز ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد نیز در از او به عنوان فردی دلیر، خردمند، بزرگوار یادکرد و یادآور شد: خردمندی این استاد فقید از شاهنامه فردوسی وام گرفته شده و در ایشان تبلور کرده بود. استاد راشدمحصل پژوهنده روزگار نخست بود. تمام کارها، مطالعات و تحقیقات او در زمینه فرهنگ ایران و موجودیت ایران و همچنین شاهنامه و فردوسی و شاعرانی همچون عطار و خیام و همچنین هویت ایرانی بود که برای آن دل میسوزاند.
وی افزود: همه کتابها و اندیشههای این مرد بزرگ در همین مسیر بود. در مسیر فرهنگ باستانی ایران و شناساندن این فرهنگ به دانشجویان که موجب سرفرازی و سربلندی در جهان امروز شدهاند. فرهنگ اصیل و کهن ایرانی در کارهای او مشهود بود و خودش تجلی وجود این خصایص و صفات ناب فرهنگ ایرانی بود. خردسرای فردوسی بیش از هر نهاد دیگری هویت خودرا مدیون استاد راشد محصل است، هم کارهایی که کرد و هم برنامه هایی که داشت همه و همه به وجود استاد راشد قائل بود و او بود که به همه خط و جهت میداد و هدایت و حمایت میکرد و به ما نشان میداد که چه باید کرد و چگونه باید زیست و مهمتر از همه اینکه چگونه باید ایرانی بود.
در پایان علیرضا قیامتی، شاهنامهپژوه برجسته کشور برای نکوداشت یاد این استاد بزرگ ادبیات، ابیاتی از شاهنامه را خواند و با مقایسه این ابیات با راشد محصل به این نتیجه رسید که او اصول انسانی خود را با خردورزی و به تقلید از فرهنگ غنی ایرانی آموخته است و ادامه داد: خدارا شاکرم که این توفیق را داشتهام و بخت یار من بوده که قریب به ۲۵ سال شاگردی استاد راشد محصل را کردهام ودر پیشگاه ایشان خوشه چینی کرده وآموختم و حتی تا آخرین لحظات عمر گرانمایهشان نیز در پیشگاهشان میآموختم و از وجود ایشان بهرهمند بودم.
علیرضا قیامتی بیان کرد: همه اساتید از فضیلتهای بیشمار این استاد ارزشمند که جایشان در بین ما خالیست گفتند و این صفات بر کسی پوشیده نیست. من هرگاه نام استاد راشد را میشنوم بیگمان به یاد شاهنامه، فردوسی و فرهنگ غنی ایرانی میفتم. همه خصلتهایی را که یک ایرانی آزاده، راست نژاد، نیک اندیش و خردمند باید داشته باشد همه در وجود استاد راشد محصل دیده میشد.
این استاد بزرگ ادبیات فارسی عنوان کرد: در فرهنگ ایران، خرد زیر بنای وجدان است و وجدان سازنده اخلاق است و اخلاق زیربنای دینداری است. با فرهنگ ایرانی اگر کسی بخواهد دین دار باشد باید در ابتدا خردمند باشد و از خردمندی به وجدان بیدار برسد و با وجدان بیدار به اخلاقیات و منش نیکو برسد و با همه اینها میتواند دینداری کند. همانطور که در شاهنامه هم آمده هرکس که خردمند است فروتن میشود و راشد محصل هم این صفت نیکو را دارا بود. او اهل مدارا بود و این صفت نیکو نیز در شاهنامه بسیار یاد شده.
قیامتی ادامه داد: من همیشه به آزادگی این استاد عزیز رشک بردم و آزادگی نیز یکی از صفاتی است که در شاهنامه مکرراً یاد شده و او از فرهنگ ایران این صفت آزادگی را نیز به ارث برده است. استاد راشد پیرو مکتب غنی و بزرگی همچون شاهنامه بود و آموزه های اخلاقی و فرهنگی غنی این اثر در وجود او تجلی پیدا کرده لذا تمام این اوصاف از او این چنین شخصیت برجستهای ساخته بود. استاد راشد از شاهنامه درس آزادگی، میهن پرستی و میهن دوستی به همه ما داد و همه چیزش را برای اندیشه و آرمان ملی و ایرانی خودش فدا کرد و برای ایران و ایرانی ایستاد.
نظر شما