چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۳
حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

دولتشاهی عنوان کرد: حافظ پر آوازه‌ترین شاعر ایرانی است اما برترین خیر و این مقام همچنان در نزد سعدی است. سعدی مهمترین و اولین شاعر ایرانی است که در جهان مطرح و شناخته شد، اما حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سمیه خاتونی: نشست «سخن حافظ از شرق تا غرب» به مناسبت گرامیداشت روز حافظ شیرازی با حضور جمعی از صاحب‌نظران و ادب‌دوستان، در سالن اجتماعات کتابخانه و موزه ملی ملک (موقوفه آستان قدس رضوی) برگزار شد. در این نشست، پروفسور بلرام شکلا، شاعر و رایزن فرهنگی هند در ایران، با موضوع «بازتاب حافظ در هندوستان» و احسان‌الله شکراللهی، شاعر و مدیر انتشارات مجلس شورای اسلامی با موضوع «پیام‌های جهانی ادبیات فارسی در شعر حافظ شیرازی» علیرضا دولتشاهی پژوهشگر و لهستان‌شناس، با موضوع «حافظ در لهستان» و نوشاد رکنی، نسخه‌پژوه، درباره «شعر حافظ و فضاهای فراموش‌شده» سخنرانی کردند.

در ابتدای این مراسم، نوشاد رکنی رئیس کتابخانه موزه ملک ضمن خوشامدگویی به میهمانان و سخنرانان این مراسم بیان کرد: از نظر من حافظ غنی از توضیح، تفسیر و تمجید و ستایش است. حافظ، شاعری است که با ما بزرگ می‌شود و در هر دوره از زیست به مثابه تجربه ما، نکات جدیدی را در اشعار او کشف می‌کنیم و به همین دلیل است که هر کس تفسیر شخصی خود را از غزلیات حافظ دارد.

حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

هندوستان یکی از میدان‌های وسیع زبان فارسی است

بلرام شکلا بیان کرد: حافظ شاعر محبوب من است، شاعری که عشق و تعلق خاطر به او مرا تا ایران کشیده است. وی در ادامه گفت: همچنین امروز به این مراسم آمده‌ام تا عشق و علاقه خود را به حافظ، ایران زمین و دوستان بی مثالم در این کشور ارج نهم.

رایزن فرهنگی هند در ایران درباره رابطه بین ایران و هند گفت: هیچ دو کشوری مانند ایران و هند تا این اندازه اشتراکات ندارند، از دین و تصوف گرفته تا شعر و فرهنگ، طوری که پژوهشگران معتقدند این دو کشور از ابتدا یکی بودند و حالا از هم دور افتاده‌اند.

وی ادامه داد: از مهم‌ترین ویژگی‌های مهم و مشترک ایران و هند، از قدیم الایام این است که جنگاور نبودیم و دانش‌زایی و دانش‌پروری هنرمان بود که وجود تاسیسات دانشگاهی در دوران کهن تاریخی، نشان از همین دارد. همچنین پیوند مهم تاریخی دیگر ایران و هند زبان فارسی با گستره‌های وسیع‌اش است طوری که هندوستان را به یکی از میدان‌های وسیع زبان فارسی بدل کرده است.

او درباره تنوع زبانی در هندوستان گفت: ما در هندوستان ۲۱ زبان رسمی با گویش‌های متفاوت داریم، اما از مهم‌ترین آنها زبان فارسی است و دلیل آن نیز شعرای زبان فارسی هستند که قدرت واژه‌بازی‌شان، ما را غنی می‌کند. خصوصاً حافظ که خیلی به روح هندوستان نزدیک است و جای خاص خود را دارد.

وی در ادامه تصریح کرد: در همه جای هند اشعار حافظ جاریست. شرح‌ها، ترجمه‌ها و حتی فرهنگ عامه مردم هند، آمیخته با حافظ و اشعار اوست. زبان شعری حافظ شعری حافظ، زبان احساس مردم است و نسخه‌های خطی دیوان حافظ در جای‌جای هند وجود دارد.

این شاعر هندی‌زبان با اشاره به فرهنگ تفال زدن به دیوان حافظ، افزود: همان طور که ایرانی‌ها به حافظ تفال می‌زنند، نشانه‌های هست از اینکه هندی‌ها نیز در گذشته به دیوان حافظ تفال می‌زدند.

او گفت: شاهان و سلاطین هندوستان دلداده حافظ بودند و شاعران فارسی‌زبان برجسته هند نیز به شدت تحت تاثیر حافظ بوده‌اند. غالب دهلوی و رابیندرانات تاگور از شاعران برجسته هندی هستند که بسیار تحت تأثیر اشعار حافظ بودند و ده‌ها غزل در استقبال حافظ سروده‌‎اند چرا که اشعار حافظ در همزیستی و اشتراک قوی با فرهنگ هندوستان است

وی در پایان‌بندی اذعان کرد: شعر حافظ تناسب‌های حسی و اصولی زیادی با هندوستان دارد. کم‌آزاری و همزیستی با جهان، مهم‌ترین پیام هندوستان به جهان است که در گنجینه اشعار حافظ به وفور یافت می‌شود. همانطور که می‌سراید:

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

در ادامه این مراسم علیرضا دولتشاهی به ایراد سخنرانی درباره انعکاس حافظ و شعر ایرانی در لهستان پرداخت و گفت: من حافظ پژوه نیستم؛ اما در اینجا قرار است از زاویه لهستان به حافظ نگاه کنم و ساحت فرهنگی او را در لهستان شرح دهم.

این پژوهشگر ادبی در ادامه گفت: به زعم من حافظ پر آوازه‌ترین شاعر ایرانی است اما برترین خیر و این مقام همچنان در نزد سعدی است. سعدی مهم‌ترین و اولین شاعر ایرانی است که در جهان مطرح و شناخته شد، اما حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است.

وی ادامه داد: طبق پژوهش‌های یک کارشناس در لهستان، نخستین آشنایی غربی‌ها با حافظ در سده ۹ هجری است که در ترکیه به سده ۸ هم برمی‌گردد. در سال ۱۸۲۰ سه غزل از حافظ شیرازی به روسی ترجمه شد. دولتشاهی با اشاره به غارت منابع کتابخانه‌ای ایران، افزود: در واقع زمانی که منابع کتابخانه‌ای ما به یورش رفتند برخی از این منابع به دانشگاه غازان و سپس دانشگاه سن پترزبوگ راه پیدا کردند. به این صورت این منابع به دست انجمنی در لهستان رسید و زمانی که آنها با پرباری این اشعار روبه‌رو شدند یکی از اهداف مهم انجمن مطالعات منابع شرقی شد و آن را در دستور کار خود قرار دادند به همین ترتیب ترجمه اشعار حافظ نیز در این انجمن انجام شد.

این لهستان‌شناس در پایان عنوان کرد: غزل در لهستان و غرب از فرم ادبی متفاوتی نسبت به ایران برخوردار است و به لحاظ ساختار قافیه‌ای تفاوت دارد. بارزترین ساحت حافظ را در شعر لهستان می‌توان در اشعار سیپریان کمیل نوروید یافت که یکی از چهار شاعر مهم رمانتیک لهستانی است، این شاعر در در دوره جوانی یک شعر به نام حافظ دارد، او در این شعر از نمادشناسی حافظ در صلح و آشتی طلبی او می‌گوید، همچنین حضور و تاثیر حافظ در موسیقی لهستان نیز حس می‌شود. همچنین آهنگ‌هایی بر اساس اشعار حافظ به زبان آلمانی و … ساخته شده است که بسیار زیبا و گوش‌نواز هستند.

در ادامه این نشست گروه موسیقی قطعاتی از اشعار حافظ را با موسیقی زنده و آواز اجرا کردند و سپس این مراسم با سخنرانی احسان الله شکراللهی و نوشا رکنی ادامه یافت.

حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

بیت الغزل در اشعار حافظ

مدیر انتشارات مجلس‌شورای‌اسلامی در ادامه این نشست با موضوع پیام‌های جهانی ادبیات فارسی در شعر حافظ شیرازی عنوان کرد: زبان فارسی با پیشینه هزار ساله خود ظرفیت و پتانسیل بالایی دارد که قدر مشترک بسیاری از تمدن‌هاست ایران همواره کانون اندیشه‌های فرهنگی در جهان است و چهار راه فرهنگ‌ها بوده است.

وی در ادامه تصریح کرد: ایران از گذر دوره‌های متفاوت، هوشمندانه خرده فرهنگ‌هایی را که در عبور و مرور زمان در حال آمد و شد بوده است به زیباترین شکل و با ظرایف بسیار در هنر خود خصوصاً، ادبیات فارسی قوام و جلا بخشیده است.

وی با اشاره به ظهور ادیان مختلف در کنار دین اصلی اسلام گفت: ادبیات ایران زمین عصاره‌‎ای است که ما را به مکارم اخلاق اسلامی و گفتار و پندار نیک اوستا سوق می‌دهد.

او همچنین درباره تاثیر فرهنگ ایرانی بر سایر ملل‌ها و اقوام افزود: این است که عرب‌ها شیوه حکمرانی خود را منطبق با ایرانی‌ها منظم می‌کنند و مغول پس از حمله و وحشی‌گری با ساکن شدن در ایران به تربیت و فرهنگ می‌رسند، طوری که در هند، مجسمه آنان را می‌سازند.

شکراللهی در ادامه درباره اینکه پیام جهانی چه ویژگی‌هایی دارد، افزود: پیام جهانی باید حاوی آموزه‌های اخلاقی باشد و در عدم وابستگی با یک ایدئولوژی خاص و قبیله باشد، آموزه‎‌ای که در دنیا همه پسند و ترجمه‌پذیر باشد. وی در ادامه گفت: با این تفسیر، ادبیاتی که حامل اسطوره‌ها و صنایع لفظی و … در ترجمه از دست می‌روند و در ترجم ابیاتی انتخاب می‌شوند که زیبایی آن در اندیشه نخستین آن است یعنی در دیوان حافظ، از یک غزل ممکن است تنها یک بیت این ویژگی را داشته باشد که با آن شاه بیت و یا بیت الغزل می‌گویند. هرچند برای ما همه ابیات حافظ بیت الغزل معرفت باشد اما برای کسی که گویش ما را ندارد باید ابیات مشخصی گزینش شود. من از بین ابیات حافظ تنها ۱۰۰ بیت را با این ویژگی یافته‌ام.

وی در ادامه بیان کرد: پیام جهانی یک هدف را دنبال می‌کند و آن زیست جهانی در صلح مردمان زمین است.

از پیام‌های جهانی شعر حافظ دعوت به مهرورزی و شکیبایی است، شاعران مهم ما در زمان مغول می‌زیستند، در دورانی که سراسر وحشی‌گری بوده و عجیب است که شاهکارهای ادبی فارسی مولانا، سعدی و حافظ از این دوره و در مصیبت بارترین شرایط برآمده‌اند.

پیام جهانی دیگری که در اشعار حافظ تکرار می‌شود نصیحت گویی است؛ حافظ معتقد است باید نصیحت کرد، اگر چه تبع ملول نصیحت را برنمی تابد.

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند

جوانانِ سعادتمند پندِ پیرِ دانا را

حافظ در فرازهایی دیگر از اشعار خود به انسان توصیه می‌کند برای کار فرهنگی باید زبان و رفتار فرهنگی داشته باشیم

به خلق و لطف توان کرد صید اهلِ نظر

به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

یعنی با زور و بگیر و ببند نمی‌شود کسی را به کار درست وادار کرد

و از انسان می‌خواهد در این مرحله که مهلت به زندگی یافته است، آسایش و صلح را انتخاب کند.

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

ویا...

ده روز مهر گردون، افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران، فرصت شمار یارا

وی در ادامه به نگاه حافظ به فقر و تنگدستی اشاره کرد و گفت: حافظ آدمی را متقاعد می‌کند که در روزگاری که فشار فقر و تنگدستی آدمی را از پای در می‌آورد، دیگر خود را در باتلاقی از غم‌ها فرو نبریم و شکیبایی را پیشه کنیم تا به مقصود رسیم.

هنگام تنگ‌دستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

شکراللهی در ادامه به مفهوم پررنگ عشق در اشعار حافظ اشاره کرد و بیان کرد: در اشعار حافظ عشق به کرات وجود دارد اما آن عشق چیست؟ به تعبیر من، مفهوم عشق درهمان غزل نخستین حافظ است

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌‎ها

وی ادامه داد: اتفاقاً خود حافظ در همین غزل راه حل عشق را نیز بیان کرده است؛

حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ

یعنی ما عاشق هر چه که هستیم باید در محضر آن حضوری دائم داشته باشیم. عشق یعنی حضور و درک لحظه در هر عملی که آن را معشوق می‌پنداریم.

این شاعر در ادامه صحبت‌های خود به بحث جنجالی باده‌نوشی در اشعار حافظ نقیبی زد و عنوان کرد: خوشبختانه تاکید حافظ بر باده نوشی را اوحدالدین کرمانی حل کرده است، وی معتقد است که هر چه انسان را مست کند شراب اوست. حال برای شخصی ممکن است ورزش و یا برای دیگری عبادت و … باشد. به‌هرحال هر چیزی که ما را از دایره غم‌ها بیرون بیندازد و به بوستان شادی‌ها و رهایی از غم‌ها ببرد شراب باده است.

شکراللهی درپایان درباره تاثیر قرآن بر اشعار حافظ، گفت: حافظ، به ۱۴ روایت قرآن را از بر بوده است و به کرات تاثیر قرآن و آموزه‌های قرآنی را به راحتی می‌توان در ابیات او جست. آموزه‌هایی چون دیدن خوبی‌ها در پس دنیایی که به چشم ما سیاه و زشت می‌آید.

حافظ پنجره ادب فارسی به غرب است

واژه‌ها در اشعار حافظ به نقش‌بندی‌های بدیع می‌رسند

نوشا رکنی دیگر سخنران این نشست با موضوع فضاهای فراموش شده در اشعار حافظ، عنوان کرد: ابیات حافظ در طول دوران زندگی برای ما معانی متفاوتی را به همراه می‌آورد. یعنی بیتی را می‌خوانیم و متوجه معانی پنهان آن نمی‌شویم، اما بعد از چندی وقت در رجوع دوباره به آن به معانی دیگری و به بحره‌های عمیق‌تری از آن می‌رسیم.

وی ادامه داد: همچنین در این بین واژه‌ها نیز به نقش‌بندی‌های جدیدتری می‌رسند. توصیفاتی در نماد پردازی‌های شاعرانه حافظ وجود دارد، که این توصیفات در کنار هم فضایی بدیع و خاص را به همراه می‌آورد، که قابل ترجمه نیست.

این نسخه پژوه در ادامه گفت: سخنوران این جلسه ما را به حافظ در هند و لهستان بردند، اما من قصد دارم که حافظ را به خانه برگردانم. خانه‌ای که حافظ به آن تعلق خاطر داشت و به همین خاطر زیاد سفر نمی‌کرد، و از سفر شکوه زیاده می‌کرد، از حافظ شعری هست از نتیجه سفر او به شهر یزد که می‌سراید:

ای صبا با ساکنانِ شهرِ یزد از ما بگو

کای سر حق‌ناشناسان گوی چوگان شما

ویا...

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

رکنی در ادامه صحبت‌های خود در انتقادی از ادبیات فارسی گفت: ادیبان ایرانی ما همچون ناصر خسرو، منوچهری و … خیلی توصیف‌گرا نیستند. توصیف باید به نحوی باشد که درک و تجسم کاملی از فضا را به مخاطب بدهد. عدم توصیفات جزئی نگر در آثار ادبی باعث شده است؛ که ما معانی بسیاری از واژه‌ها، مداخل و اصطلاحات را که در طول زمان تغییر کرده‌اند از دست بدهیم، مانند معنی زنبق و سوسن که در حال حاضر هر دو برای ما یک گیاه هستند.

وی در ادامه همین بحث گفت: حافظ از شاعرانی است که توصیفات دقیق و مهندسی شده‌ای از فضا به ما می‌دهد، با اشعار حافظ ما به معنی واژها در آن دوره پی می‌بریم. بسیاری از گیاهان، پرنده‌ها و فضاهای معماری که در اشعار حافظ آمده است امروزه از دست رفته و یا به آن معنی استفاده نمی‌شوند؛ مانند ایوان، منظر، چمن و … او ادامه داد: حافظ معمار و مهندس نیست. اما آنقدر دقیق فضاهای یک خانه را از کف تا بام توصیف می‌کند که ما می‌توانیم گونه‌ها و ژانر معماری را نیز در اشعار او کشف و استدلال کنیم. همچنین واژه‌هایی مانند مهندس، بنا، معمار، تزئینات و ابزار معماری در اشعار حافظ کاملاً دسته‌بندی شده است و هر کدام با توجه به کارکرد خود آورده شده است.

نوشا رکنی با تاکید بر اینکه برای درک معنی صحیح هر واژه باید حوزه جغرافی آن را نیز در نظر بگیریم، گفت: ممکن است هر کلمه و واژه در هر شهر یک معنی جدا داشته باشد. در اشعار حافظ واژه‌های مختلفی وجود دارد که برای مخاطبان معانی یکسان دارند.

وی گفت: برای پیدا کردن معانی دقیق این کلمات باید به نقش پردازی این واژگان در جملات و ابیات دقت کرد. همچنین شاید لازم باشد برای درک و تفسیر دقیق واژگان به سراغ آنها در اشعار دیگران برویم.

در پایان این مراسم پروفسور بلرام شکلا شعری را که به زبان فارسی سروده بود، برای حاضرین در این جلسه خواند.

.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها