سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۰
کتاب مهارت‌های فردی را توسعه می‌دهد

«ماهی سیاه کوچولو» قصد داشت زندگی تکراری و بی هدف را ترک کند و دنبال ماجراجویی برود اما ماهی قصه من که در ذهنم دوست «ماهی سیاه کوچولو» شده بود نرفت و ماند و قصه شروع شد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - اعظم مرادی، کارگردان فیلم گدار: یک روز که برای ساخت یک فیلم مستند به یک مزرعه پرورش ماهی قزل آلا رفته بودم، زندگی عجیب این ماهی‌ها مرا به فکر فرو برد. یک زندگی تکراری و روزمره که خیلی به شغلی که برای امرار معاش به آن مشغول بودم شباهت داشت.

اما آن‌چه برایم جذاب‌تر بود، این بود که از میان آن‌همه ماهی، یک ماهی کوچک در کنار یکی از دریچه ها در حال فرار بود و من یادِ داستانی قدیمی افتادم؛ «ماهی سیاه کوچولو» اثرِ صمد بهرنگی، قصه‌ای که در دوران نوجوانی‌ام خوانده بودم. همانجا بود که یک ایده به ذهنم رسید و اینگونه بود که یک فیلم خلق شد به نام «گُدار» به معنی «محل گذر آب».

«ماهی سیاه کوچولو» قصد داشت زندگی تکراری و بی هدف را ترک کند و دنبال ماجراجویی برود اما ماهی قصه من که در ذهنم دوست «ماهی سیاه کوچولو» شده بود نرفت و ماند و قصه شروع شد.

در سال‌های اخیر پس از آشنایی با صنعت پرورش ماهی و روش تکثیر آن‌ها، همیشه دوست داشتم مستندی متفاوت در این زمینه بسازم. ماهی در فرهنگ و ادبیات کهن ما به عنوان نماد زندگی، تولید مثل و عشق استفاده می‌شود. در کتاب ارزشمند مثنوی مولوی - یکی از شاعران نامدار ایرانی - هر جا از ماهی نام برده شده در واقع نمادی از یک انسان گردشگر و مسافر است. کسی که راهی را طی می‌کند تا خدا و اسرار زندگی را درک کند. همچنین در داستان های کهن وقتی ماهی را نماد انسان کامل می‌دانند، به این نکته اشاره می‌شود که عشق مایه حیات و بقای انسان است، همانطور که ماهی بدون آب نمی‌تواند زنده بماند.

حال اگر این سالک راضی شود در یک جا بماند و به روزمرگی عادت کند چه می‌شود؟

همین نکته باعث شد که به زندگی ماهی قزل آلا پرورشی توجه کنم. تراژدی یک زندگی بی‌هدف و روتین عاری از عشق. که داستان زندگی بسیاری از مردم است.

به همین دلیل با این دیدگاه دو هدف را در این مستند دنبال می‌کنم.

اول؛ ارائه اطلاعات کامل در مورد نحوه تکثیر ماهی قزل آلا به روشی خلاقانه و متفاوت و دوم، اشاره‌ای نمادین به زندگی برخی افراد بر اساس داستان های قدیمی که شبیه زندگی این ماهی است‌

کتاب‌ها به فیلمسازان کمک می کنند تا تکنیک‌های داستان‌گویی را چه در فیلم‌های مستند و چه در فیلم‌های داستانی یادبگیرند و با ساختار روایت آشنا شوند. مطالعه باعث پرورش تخیل و ایده پردازی می‌شود. نویسندگان بزرگ شخصیت‌های عمیق و قابل باور و قصه‌های متفکرانه‌ای را خلق می‌کنند که عمدتاً به مسائل اجتماعی و دغدغه‌های انسان می‌پردازند و از این رو می توانند الهام بخش موضوعات و شخصیت‌های فیلم‌ها باشند.

به‌طور کلی کتابخوانی به عنوان یک منبع غنی برای الهام و توسعه مهارت‌های فیلمسازی به شمار می‌رود.

اولین‌بار بود که برای یک فیلم، از یک داستان برداشت کرده بودم اما نکته ساخت یک فیلم نبود، می‌خواستم مستند بسازم؛ مستندی که قرار بود اطلاعات علمی درباره زیست و نحوه تکثیر و پرورش ماهی قزل‌آلا بدهد اما به مساله مهمی چون انتخاب زندگی و انتخاب مسیر می‌پرداخت. این کار ریسک بالایی داشت و ممکن بود اصلاً نتوانم آن‌چه که در ذهنم هست را به تصویر بکشم، چون من با یک موجود سر و کار داشتم که در کنترلم نبود و قرار بود روایت داشته باشم. اما یک تجربه بسیار خوب و ارزشمند بود و خوشحالم که توانسته‌ام یادی از یک اثر داستانی را هم در این فیلم به ثبت برسانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها