شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۹
قافیه‌سنجی قبل از سرودن شعر، شاعر را محصور و سرگردان می‌کند

نویسنده کتاب «گفتارهایی در علم قافیه» گفت: اقدام به قافیه سنجی و قافیه سازی قبل از سرایش شعر سبب می‌شود دست و پای شاعر بسته و در تنگنا قرار گیرد، مطلب نیز در بند قافیه محصور و سرگردان خواهد شد.

‌سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سمیه خاتونی: امروزه پژوهش و تألیف کتاب‌های تخصصی در علوم انسانی، نیاز اساسی جامعۀ علمی و دانشگاهی است و «گفتارهایی در علم قافیه» می‌تواند پاسخگوی این نیاز علمی در حوزۀ فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی باشد. فرزین حبیب زاده، نویسنده کتاب «گفتارهایی در علم قافیه» نویسنده جوان و پژوهشگری علاقه‌مند به این حوزه است که حاصل سال‌ها تحقیق و پژوهش خود را در علم قافیه در کتاب حاضر آورده است، در ادامه بخش دوم این گفت‌وگو را می‌خوانید.

جدای از ویژگی‌ها و کارکردهایی مهم قافیه در شعر، آیا انتقاداتی نیز به قافیه وارد شده است؟

بسیار شنیده شده است که عروض و قافیه از جملۀ علوم ادبی هستند که با عنوان علوم خشک و بی‌روح و مملو از اصطلاحات سخت و بی‌کاربرد و بی‌فایده‌اند و عده‌ای هم خرده می‌گیرند که تعلیم و آموزش، یادگیری اسامی و قواعد فرعی و دشوار آن، ضروری و بایسته نیست.

بسیاری از منتقدان و صاحب‌نظران هم قواعد علم قافیه را دشوار دانسته‌اند. مثلاً دکتر حق‌شناس اصطلاحات فراوان این علم را مانع فهم آراء قافیه‌نویسان دانسته و می‌گوید توصیف پیشینیان آکنده از اصطلاحات بسیار مهجور و غالباً زائد است؛ از شمار روی، نایره، رس، اشباع، حذو، مجری، متکاوس، اقوا و اصطلاحات مرکبی از نوع «مطلق به ردف مرکب با خروج و مزید و نایره»، پیداست که تلاش برای فهم آراءِ قدما از خلال این‌گونه اصطلاحات «چپ اندر قیچی» اغلب به شکست و نومیدی می‌انجامد.

لازم به توضیح است که صرف نظر از رد یا تأیید این اقوال، این مسائل برای تعلم و آموختن یکی از عناصر مهم موسیقایی کلام است تا به برکت آن بتوانیم به مباحثی جدید و دیدگاه‌های جدیدی در این علم دست یابیم. چه هزاران نکتۀ باریک‌تر از مو اینجاست.

به اعتقاد برخی هم عروض و قافیه‌ای که در روزگاران گذشته نوشته شده و تا به امروز تعلیم داده می‌شود معمولاً نیاز معلمان و دانشجویان را برطرف نمی‌کند. به نظر ایشان نه تنها برخی از مطالب قافیه امروزه چندان کاربردی ندارند و نیاز متعلم را برطرف نمی‌کنند. بلکه فهمیدن و فهماندن آن بعضی اوقات، دشوار و اغلب بی‌فایده است. مثلاً استاد شمیسا دربارۀ کتاب وزین المعجم می‌نویسد: «المعجم امروزه جوابگوی بسیاری از مباحث ادبی در همان زمینه‌های عروض و قافیه و بدیع نیست. چنانکه جواب‌گوی مسائل ادب پس از خود مثلاً ادب دورۀ عراقی هم نیست.»

به نظر می‌رسد که یکی از دلایل ناکارآمدی و فهم دشوار بعضی از این قواعد در زبان فارسی برگردد به این نظریه که قافیۀ شعر فارسی تا حدودی تقلیدی از قافیۀ شعر عربی است. همان سخنی که دکتر فشارکی در آن باره گفته‌اند فن قافیۀ شعر فارسی بدون هیچ بحثی مستقیماً رونویس‌وار از قافیۀ عرب اقتباس شده است حتی اصطلاحات آن نیز همچون عروض همان اصطلاحات قافیۀ عربی است.

بنابراین صرف‌نظر از نقش‌ها، کارکردها و ویژگی‌هایی که پیش‌تر برای قافیه در شعر بیان شد و حاکی از اهمیت این جنبه از موسیقی در شعر است، گاه انتقاداتی به قافیه و نحوۀ به کارگیری آن در شعر وارد کرده‌اند که اغلب به‌جاست. به عنوان مثال، یکی از مواردی که محل توجه ناقدان قافیه است، قافیه‌سازی قبل از سرودن شعر و ساخت مفهوم شعری است. به این صورت که شاعر از پیش، کلمه‌هایی را به عنوان قافیۀ شعر خود انتخاب کند، سپس بر طبق همان قافیه‌های از پیش تعیین‌شده، مفهوم موردنظر خود را در قالبی موزون بریزد. توصیۀ بسیاری از ادیبان گذشتۀ ما نیز این بود که شاعران قبل از هر چیز فهرستی از قوافی را در نظر بگیرند و بر کاغذی بنویسند آنگاه از میان آن‌ها، چیزهایی که به کار می‌رود را برگزینند و بقیه را دور بریزند.

توضیح آنکه این کار نه تنها در موفقیت شعر اثری ندارد بلکه تا حدی شعر را به نازل‌ترین درجۀ اعتبار از نظر مفهوم و محتوا می‌رساند و به عبارتی در این موارد دست و پای شاعر بسته می‌شود و در تنگنا قرار می‌گیرد. خود شاعر و مطلب در بند قافیه محصور و سرگردان خواهند بود. چنین کاری سخت ناپسند است و گفته‌اند که در دوره‌های ابتذال شعر فارسی نمونه‌های خنده‌آوری از این کار قافیه‌سنجی وجود داشته است.

قافیه نباید دست و پای شاعر را از جنبه‌های پرورش فکر و مضمون‌سازی ببندد و نقش حجابی را داشته باشد که شاعر را در دیدار جمال معنی به تکلف اندازد. به قول یکی از محققان، قافیه باید مثل مهمانی باشد که انتظارش را می‌کشند نه آنکه چیزی باشد ناتراش و مزاحم. قافیه‌ها باید در حین سرودن شعر، خودجوش و حاصل از طبیعت زبان و برآیند ذهن آزاد شاعر باشد. شاعر باید آزاد باشد تا هرچه می‌خواهد بگوید نه اینکه بندۀ قافیه باشد. به عبارتی دیگر، معنا نباید فدای قافیه شود و قافیه‌ها باید طوری باشند که شاعر قبل از اندیشیدن در مورد مضمون شعر خود به آن‌ها دست نیافته باشد، بلکه باید بالبداهه و به دور از تکلّف در هنگام سرایش شعر به قافیه‌های متناسب با فضای شعر برسد.

یکی دیگر از مواردی که قافیه را از نقش اصلی خود دور می‌سازد و سبب نقد آن می‌شود، این است که شاعر خود را در مرتب‌ساختن دیوان خود به نحوی که تمام حروف الفبا از آغاز تا پایان به عنوان حرف روی به کار رود، به تکلف بیندازد.

در این اثر از چه قالب‌هایی از شعر عروضی و مقفی سخن به میان رفته است؟

«قافیه و قالب‌های شعری» عنوان گفتار چهارم کتاب را دربرگرفته است. بدیهی است که قافیه اصلی‌ترین عامل در پدید آوردن انواع شعر فارسی است و و در واقع، تعیین طرح و شکل ظاهری و هندسی شعر نیز از مهم‌ترین نقش‌های قافیه و ردیف پس از ایجاد موسیقی و تکمیل وزن و آهنگ شعر است. در این گفتار قالب‌های شعری نظیر مثنوی، غزل، مستزاد، غزل و رباعی مستزاد و مسمط و… از منظر قافیه، نقش و جایگاه آن مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. همچنین به نقش‌پردازی قافیه در مضمون و تاثیر آن بر محتوای شعر پرداخته شده، به این معنا که قافیه تا چه اندازه می‌تواند بر روی محتوای شعر و مضمون آن موثر باشد و چگونه شاعر می‌تواند مضمون شعر را همسو و هماهنگ و متناسب با قافیه مورد نظر تنظیم کند، بحث شده است. یکی از مباحث جدید در این کتاب، تحلیل قافیه از نظر کاربرد واژگان و حروف است که با توجه به حرکات آوایی و حروف الفبایی به کار رفته در قافیه می‌توانند بازگوکننده حال و هوای محتوای شعر باشند و مضمون را در خدمت فرم قرار دهند. بررسی نقش بلاغی و موسیقایی قافیه و ردیف در اشعار فردوسی، مولوی و حافظ نیز از مباحث دیگر در این زمینه است. در گفتار پایانی کتاب، مبحث ردیف نیز به عنوان مکمل موسیقی قافیه و مکمل معنای شعر محور سخن قرار گرفته است. این گفتار مشتمل بر مباحثی نظیر انواع ردیف، جایگاه آن، عیوب ردیف و تغییر در معنای آن و موضوع هماهنگی ردیف با محتوای شعر است.

چه مدت زمانی برای نگارش کتاب صرف شده است؟

این کتاب حاصل ۳ سال مطالعه و تحقیق پیرامون موسیقی شعر و قافیه در شعر فارسی است. کتاب در آغاز حدود ۵۰۰ الی ۶۰۰ صفحه را شامل می‌شد و در دو بخش تهیه و تدوین شده بود. بخش اول متضمن مطالبی بود که در آن به قواعد و اصول قافیه پرداخته شده بود و در بخش دوم نیز قافیه به لحاظ زیباشناسی، نقش‌ها و کارکردهای آن در شعر مورد بررسی قرار گرفته بود. در نهایت تصمیم گرفته شد برای جلوگیری از موازی‌کاری و انتشار مطالب تکراری، بخش اول را حذف کنم و تنها بخش دوم را نیز که شامل گفتارهای گزینشی از برخی مباحث تاریخی، موسیقایی، نقد و زیبایی‌شناسی در علم قافیه بود و شامل اطلاعاتی می‌شد که از لحاظ مباحث و منابع کمتر به آن پرداخت شده بود را منتشر کنم. به این ترتیب از این کتاب حدود ۳۰۰ صفحه تحت عنوان ده گفتار گزینش و انتخاب شد و در مجلدی به نام گفتارهایی در علم قافیه منتشر گردید.

در نگارش کتاب از چه منابعی استفاده کرده‌اید؟

در استفاده از منابع هیچ محدودیتی به لحاظ تاریخی و دوره‌ای وجود نداشته است. عمده منابع تخصصی در علم قافیه از متون کهن و معتبر قدیمی از قرن ششم تا هفتم هجری تا دوره معاصر بوده و به هر کتاب و مقاله‌ای به زبان فارسی و عربی که ضمن غنای مطالب، با موضوعیت قافیه و کارکرد و نقش‌های قافیه را مورد بحث قرار داده مراجعه شده است. همچنین سعی کردم با خواندن اشعار و از دیوان‌های شعرای قدیم و معاصر جریان‌شناسی قافیه را به صورت مشهود مورد مطالعه پژوهشی قرار دهم.

در پایان اگر نکته‌ای ناگفته مانده بفرمایید.

در پایان این گفتگو از خوانندگان و صاحب‌نظران و پژوهشگران خواستارم که با مطالعۀ این اثر علمی، پیشنهادها و نظرات اصلاحی خود را به نگارنده انتقال دهند (f.habibzadeh@atu.ac.ir) که بدون تردید با تحقیقات پردامنه‌تر و نگاه به انتقادات سازنده می‌توان به عمق و وسعت اطلاعات این اثر اضافه کرد.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • عبدالله عبدالملکی JP ۱۲:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    ۱-مبنای شعربرقافیه استوارت.قبلاتوضیح داده شد.۲-بنده نظری نمی بینم چرانظرات دراین مقاله درج نمیشود؟
  • مریم قنبری IR ۱۵:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    ممنون آقای حبیب زاده خیلی عالی بود.منم باشماموافقم
  • محمد IR ۱۵:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    اینان شعر را وسیله ای می دانند که قبلا قالب و صورت ا و را بسیاری و بعد به سرایی نه این گونه نیست شعر در قالب عروض و قافیه چون خیال پرواز گرو خود در سبک های مختلف و عروض ظهور می کند
  • ناشناس IR ۱۵:۴۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    شاعران قدیم با قافیه سنجی مطلب رو ادا میکردند، امروزه خب موضوع متنوع تره
  • سرگین IR ۲۰:۱۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    میگه: نظر به ناز تو نکردم این شد بهای من/ غذا به ادای تو ندادم سیر شد معده من
  • الق IR ۲۰:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
    شعر و سبک قدما درست و موافق طبع است. شعر نو، شعر نیست. بسیار به ادبیات علاقمندم ولی مگر سهوا یک سطر شعر نو بخوانم.
  • رجبعلی زنگویی CH ۰۴:۴۴ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۱
    شاعر اگه شاعر باشه همینکه موضوعی را در نظر گرفت با استفاده از دانش ودایره لغات به بهترین وجهی شعرش را میسراید قافیه خودش در هر بیت خود به خود می رسد ر ع زنگویی
  • سیمین پورشمسی IR ۱۹:۴۸ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
    درود بر شما من شاعر هستم و بسیار مسلط بر قافیه بندی شعر امیدوارم روزی شما را ملاقات کنم پاینده باشید
  • سیمین پورشمسی شاعر IR ۱۹:۵۶ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۸
    درود بر شما مطالب شما بسیار زیبا و آموزنده است
  • عیسی جوکار IR ۲۱:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۶
    درود بر شما. اصولا ایجاد سایتهایی ، در زمینه معرفی واژه های هم قافیه و هم وزن ، کاری بیهوده و غیر مفید بلکه مضر به حال شعر و شاعری است.مغز و ذهن شاعران اصیل ، پر است از واژه ها و مفاهیم عمیق ، و آنگاه که واژه ها ، ملکه ذهنِ شاعر شده و با روح و روان وی در آمیزد ، در گاهِ سرودن شعر ، واژه ۶ا و جملات ، از آن چشمه ی جوشان تراوش خواهد شد. متاسفانه هنانطور که مصنوعات بشر را با تفکر ایجاد نموده اند ، گاهی برخی با سرودن اشعار مصنوعی ، تیشه به ریشه ی شعر و ادب میکوبند...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها