سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۵
ادبیات بازی کردن با آتش است/ انگیزه هویت نویسنده را در داستان تقویت می‌کند

خوزستان - مصطفی مستور نویسنده و مترجم خوزستانی گفت: انگیزه هویت را در نویسنده افزایش داده و این هویت مانند نفس کشیدن از او جدایی‌ناپذیر است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اهواز، مطصفی مستور شامگاه دوشنبه در کارگاه آموزشی یک روزه «در حوالی داستان» در اهواز، با طرح این سوال از مخاطبان که هدف شما از نوشتن چیست؟ اظهار کرد: اولین گام نویسنده برای نوشتن داستان این است که بداند برای چه چیزی و چه‌کسی می‌نویسد و اگر هدف او شهرت، سرگرمی یا کسب پول است، پس نباید انتظار بیشتری از داستان خود داشته باشد.

وی با بیان اینکه ادبیات، بازی کردن با آتش است، عنوان کرد: یکی از کارکردهای مهم داستان این است که نباید پایان خوب و خوشی داشته باشد، زیرا باعث خستگی و ملال‌آوری برای مخاطب است و باید محتوای داستان رنج‌آور و آزار دهنده باشد تا مخاطب را جذب کند.

مستور گفت: بهترین بخش داستان جایی است که نویسنده برای آن رنج کشیده زیرا موقعیت‌های تلخ در داستان باعث افزایش جذابیت برای مخاطب می‌شود و هرچقدر رنج و درد در داستان بیشتر به همان اندازه از بهره بالایی برخوردار است. انگیزه به نویسنده هویت می‌بخشد.

نویسنده «تهران در بعد از ظهر» با بیان اینکه نوشتن داستان انگیزه‌های بیرونی و درونی دارد، افزود: مهم‌ترین انگیزه‌های بیرونی پول و شهرت است، اما انگیزه‌های درونی باید هدف و فکر نویسنده باشد زیرا تنها اولویت او فقط نوشتن است و اگر چه انگیزه‌های درونی باعث خستگی و ملال نویسنده می‌شود، اما انگیزه هویت را در نویسنده افزایش داده و این هویت مانند نفس کشیدن از او جدایی‌ناپذیر است.

نویسنده خوزستانی با بیان اینکه انگیزه هویت باعث ادغام نویسنده با هنرش است، گفت: مهم‌ترین قدم در نوشتن داستان این است که نویسنده مسئله و مشکلات خود را حتی اگر کوچک باشد، بیان کند زیرا مسئله‌های خرد او ارزشمندتر از مسئله‌های کلان دیگران است.

نویسنده حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی نقطه» بیان کرد: علم را می‌توان آموزش داد اما هنر خلاقیتی است که قابل آموزش نیست فقط می‌توان یک‌سری تکنیک‌ها برای آموزش آن ارائه داد. اولین تکنیک داستان شخصیت اصلی آن است که نباید بدون عیب و نقص باشد زیرا نداشتن نقص داستان را بی‌روح وپوچ می‌کند.

ذهن فارغ زمینی است که اگر بذر بکاری به درخت پرثمر تبدیل می‌شود

وی با بیان این جمله که اگر «بذارم تو ننویسی معجزه کردم» ادامه داد: برای نوشتن ضروری است که ذهن نویسنده از کلیشه‌ها یاموارد اضافی خالی باشد زیرا ذهن فارغ مانند زمینی است که می‌توان در آن بذری کاشت و آن بذر تبدیل به درخت پرثمر شود.

مستور با بیان اینکه داستان چهار رکن «شخصیت»، «فرم یا ساختار»، «ایده‌» و «درون مایه» دارد، افزود: در داستان‌نویسی جرقه یا ایده‌ای که به طور تصادفی به ذهن نویسنده خطور می‌کند، مهم‌ترین عامل نگارش داستان است که نویسنده باید مهلت داده تا آن ایده را پرورش دهد.

نویسنده کتاب «بهترین شکل ممکن» گفت: پس از پیدا کردن ایده، طرح داستان را که دقیقاً به مثابه اسکلت آن است باید به نگارش درآورد، زیرا عناصر داستانی که نویسنده به کار می‌برد؛ باعث زیبایی داستان و حالت دادن به آن اسکلت شده و همچنین به کار بردن اجزایی که رابطه علت و معلولی دارند، باعث استحکام و قوت داستان می‌شوند.

خلق شخصیت سخت‌ترین کار نویسنده

مستور، سخت‌ترین کار نویسنده را خلق شخصیت دانست و بیان کرد: نویسنده به مثابه خدای داستان، شخصیت داستان را خلق می‌کند و لازم است شخصیت داستان با تمام ضعف و عیب و نقاط قوت به خواننده معرفی شود.

نویسنده باید در داستان رازی به شخصیت دهد

وی اولین مورد برای نوشتن شخصیت داستان را بیان نقاط ضعف و یا قوت شخصیت، بیان اضطراب و نگرانی‌های وی، تحلیل شخصیت و گذاشتن قهرمان داستان در موقعیت‌های متفاوت دانست و گفت: تازمانی که خواننده با شخصیت داستان انس نگیرد به خواندن آن داستان جذب نمی‌شود و نویسنده باید در داستان برای شخصیت رازی قرار دهد و بیانگر این است که کاراکتر ضعف خود مانند ترس از تاریکی را فقط به مخاطب می‌گوید یعنی کسی به جز خواننده از آن خبر ندارد همچنین نباید فیزیک شخصیت را کامل بیان کنید زیرا ممکن است مطابق چیزی که مخاطب تصور کرده، نباشد. پس مخاطب به علت دوگانگی از خواندن آن داستان منصرف می‌شود.

کلی گویی جذبه داستان را از بین می‌برد

مستور با بیان اینکه شخصیت داستان باید از واقعیت کنده شود، افزود: نویسنده باید در داستان، جزییات را بیان کند زیرا کلی‌گویی جذبه داستان را از بین می‌برد. اغراق را به کار بگیرید یعنی تمام نقاط قوت و ضعف شخصیت داستان باید برای مخاطب بیان شود تا خواننده به ادامه خواندن تحریک شود.

مترجم خوزستانی ساختمان داستان را متشکل از شروع، میانه و پایان بیان کرد و گفت: نقطه عطف و اوج داستان باید در شروع قشنگ و زیبا باشد و برای شروع سه کار مهم از جمله صحنه و زمان، بیان ضعف شخصیت اصلی و ناسازگاری یا شکاف داستان را تا رسیدن به ثبات و پایداری بیان کند.

وی با تشریح اینکه برای شروع داستان باید با استفاده از کلمات جذاب خواننده را به سمت خود بکشاند، تصریح کرد: لازم است کلمات جذاب در ابتدای کلام خط اول یا حتی پارگراف اول قرار گیرد، در داستان مقدمه وجود ندارد پس شروع زیبا باعث جلب توجه می‌شود.

هر سطر داستان جذاب موجب شگفتی خواننده می‌شود

وی بیان این جمله که «داستانی جذاب است که هر سطر آن باعث شگفتی خواننده شود»، عنوان کرد: اولین تکنیک نویسنده در شروع داستان به کار بردن کلمات قصار یا کوتاه از ذهن خود است و آن چیزی زیبا محسوب می‌شود که حاصل تلاش و ساخته ذهن خود طرف باشد به همین خاطر کلمات داستان حتماً باید زیبا به کار گرفته شود.

این کارگاه در راستای دومین جشنواره ادبی شکرستان توسط توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان برگزار شد.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سید حسن کیخسروی خراسان رضوی سبزوار IR ۱۰:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۵
    اموزنده کاربردی ،عالی بود .مهمتر اینکه جناب مستور به شاگردانش دروغ نگفته بود .ایکاش در کلاس ایشان بودیم .بی دریغ بدون پنهان ک کاری مطالبی عنوان شده است که اگرکسی بکار گیرد کمک زیادی به او خواهدکرد .سپاس از استاد مستور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها